عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبك فرزندپروريفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 70توضیحاتنقش خانواده بعنوان مهم ترین رکن جامعه که شالوده اساسی شخصیت کودکان را می سازد بس مهم است عدم اطلاع از شیوه های درست تربیتی ، مهم ترین مشکل خانواده ها است . والدین معمولا از نتایج برخوردهای خود با فرزندانشان بازخوردی[1] دریافت نمی کنند و یا نمی دانند درهرسنی چه انتظاری باید ازآنان داشته باشند والدین معولا روشهای سنتی تربیتی گذشته را ادامه داده و کمتر به فکر اصلاح[2] هستند. فرض بر این است اگر آنان متوجه اثرات قابل توجه فرزند پروری خود شوند قطعا در بکارگیری روشهای مناسبتر جدیت و دقت به خرج خواهند داد به هرحال نوع برخورد و توجه والدین با مقوله خلاقیت که آنرا در کودکان تقویت و یا تضعیف نمایند بسیار مهم خواهد بود این موضوع درادامه مورد بحث قرار بیشتر خواهد گرفت. ( کفایت ، 1373)در گذشتهاي نه چندان دور، مسئلة تربيت كودكان و رفتار با آنها ، دغدغهاي محسوب نميشد. والدين در مواجهه با فرزندان خود به صورت فطري و غريزي عمل ميكردند و اغلب هم در اين زمينه موفق بودند يا لااقل نشاني از عدم موفقيت مشاهده نميشد. امروزه روشهاي تربيتي سنتي و فطري به كلي منسوخ شده است و بروز ناهنجاريهاي رفتاري در كودكان و پيامدهاي ناگوار آن هم براي خود كودكان و هم براي خانواده و والدين آنها باعث شده است كه مسئلة تربيت كودك به عنوان يكي از پيچيدهترين و غامضترين مسائل روزانه مطرح شود و صاحبنظران بسياري را به قلمفرسايي و تئوري پردازي در اين زمينه وادار كرده است. با وجود تغييرات اين چنيني در اين موضوع ، متاسفانه هنوز در كشور ايران ، مراجعه به مشاور و متخصص براي كسب دانش و آگاهي نسبت به چگونگي رفتار با فرزند و حل مشكلات رفتاري كودكان ، جاي مناسبي در فرهنگ عمومي باز نكرده است. اكثر قريب به اتفاق والدين ، به شيوة آزمون و خطا با كودكان خود برخورد ميكنند و اغلب هم به خطا ميروند. در اين ميان هر گاه به مشكلي برخورد كردند ، بازهم سراغ متخصص نميروند و ترجيح ميدهند مشكل خود را با افراد ديگر خانواده، همسايهها ، همكاران و دوستان خود در ميان گذاشته و به اصطلاح از تجارب آنها استفاده كنند. غافل از اينكه شايد هيچ يك از اين افراد صلاحيت نداشته باشند و به صرف بيشتر بودن تجربه نميتوانند مرجع خوبي باشند. اي بسا كه تجارب تربيتي آنها سراسر اشتباه باشد. از جمله افرادي كه در اين زمينه ميتوانند مورد مشورت والدين و بويژه مادران قرار گيرند مبلغين مذهبي و سخنرانان و گردانندگان جلسات مذهبي ميباشند. بجاست كه اين افراد اطلاعات مختصري در زمينة روانشناسي رشد، رفتار با كودك و پيشگيري و مقابله با اختلالات رفتاري كودكان كسب كنند تا بتوانند ضمن پاسخگويي نسبي به سوالات مادران در مورد فرزندان ، آنها را به سمت مراجعه به مشاور متخصص و مطالعه در مورد مشكلات كودكان سوق دهند.بيشتر افرادي كه با مبلغين مذهبي سروكار دارند، افراد متدين و مذهبي هستند كه مايل به تريبت ديني فرزندان خود ميباشند. مطالب اين متن آموزشي شامل نكاتي در مورد تربيت فرزند، روانشناسي رشد، راههاي برقراري ارتباط موثر با فرزندان و نكاتي در مورد تربيت اخلاقي و اسلامي فرزندان ميباشد. (ليل آبادي375) در بخش زیر به عمده ترین دیدگاههای نظری در مورد تربیت کودک اشاره می شود:نظریه بامرینددر پژوهشی اولیه که از سوی بامریند (1978) انجام شد، مقایسه ای بین روشهای تربیتی والدین و کودکان با خصوصیات مختلف صورت گرفت. روش کار به این صورت بود که براساس مشاهداتی که در خانه و مهدکودک انجام می شد، کودکان براساس پنج معیار شایستگی، به ترتیب زیر مورد ارزیابی قرار می گرفتند:1- خویشتن داری1- تمایل به برخورداری توام با کنجکاوی و اشتیاق در برابر موقعیت های جدید و دور از انتظار3- فعال بودن4- اتکا به خود5- توانایی ابراز محبت به همبازی ها کودکان براساس نمره هایی که در این پنج معیار به دست آوردند به سه گروه تقسیم شدند:الف) گروهی که در تمام معیارها نمره های بالایی داشتند و کودکان شایسته و رشدیافته نامیده شدند. ب)گروهی که خویشتن دار و متکی به خود بودند ولی از موقعیت های جدید بیم داشتند و علاقه چندانی برای آمیزش با سایر کودکان از خود نشان نمی دادند.ج) گروهی نیز شامل کودکانی بودند که در تمام معیارها نمره های پائین داشتند، یعنی به کمک دیگران متکی بودند. از موقعیت های جدید کناره می گرفتند و در خویشتنداری نمره های پائین داشتند. این گروه رشدنایافته ترین گروه کودکان بودند که مورد مشاهده قرار گرفته بودند.سپس محققین با استفاده از مصاحبه و روشهای مشاهده، چهار جنبه از رفتار والدین را مورد ارزیابی قرار دادند. این جنبه ها عبارتند از:-1 کنترل: میزانی که والدین سعی می کنند در فعالیتهای کودکان دخالت کنند و وابستگی با پرخاشگری کودکان را مطابق با معیارهای خود تغییر می دهند.-2 توقع رشد یافتگی: فشارهایی که به کودک وارد می شود تا عملکرد او با میزان توانایی وی هماهنگ شود.-3 وضوح ارتباط بین مادر و کودک: میزان توانایی مادر در توضیح دلایل به هنگام اطاعت طلبیدن از کودک و میزان توجه آنها به عقاید و احساسات کودک.-4 فرزندنوازی (مراقبت): به میزان محبت و عطوفتی که نسبت به فرزندانشان از خود نشان می دهند و لذت بردن از پیشرفت فرزندانشان اشاره دارد. چنین والدینی مهربان و پرحرارت هستند و ارتباط خوبی با فرزندانشان برقرار می کنند. این افراد در عین حال که به عقاید فرزندانشان احترام قائل اند، در مورد رفتارهائی که برای فرزندان خود مناسب می دانند، پیگیرانه و خالی از ابهام عمل می کنند. [1] - Feedback[2]- Reformفهرست مطالب سبک های فرزندپروریشيوه هاي فرزند پروري در اسلامتنوع فرهنگی در رابطه با فرزند پروریتربیت و هوش فرزندانپرورش هوش کودکانپيشينه پژوهشپيشينه تجربيمنابع و مآخذ
مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبك فرزندپروري
عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبك فرزندپروريفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 70توضیحاتنقش خانواده بعنوان مهم ترین رکن جامعه که شالوده اساسی شخصیت کودکان را می سازد بس مهم است عدم اطلاع از شیوه های درست تربیتی ، مهم ترین مشکل خانواده ها است . والدین معمولا از نتایج برخوردهای خود با فرزندانشان بازخوردی[1] دریافت نمی کنند و یا نمی دانند درهرسنی چه انتظاری باید ازآنان داشته باشند والدین معولا روشهای سنتی تربیتی گذشته را ادامه داده و کمتر به فکر اصلاح[2] هستند. فرض بر این است اگر آنان متوجه اثرات قابل توجه فرزند پروری خود شوند قطعا در بکارگیری روشهای مناسبتر جدیت و دقت به خرج خواهند داد به هرحال نوع برخورد و توجه والدین با مقوله خلاقیت که آنرا در کودکان تقویت و یا تضعیف نمایند بسیار مهم خواهد بود این موضوع درادامه مورد بحث قرار بیشتر خواهد گرفت. ( کفایت ، 1373)در گذشتهاي نه چندان دور، مسئلة تربيت كودكان و رفتار با آنها ، دغدغهاي محسوب نميشد. والدين در مواجهه با فرزندان خود به صورت فطري و غريزي عمل ميكردند و اغلب هم در اين زمينه موفق بودند يا لااقل نشاني از عدم موفقيت مشاهده نميشد. امروزه روشهاي تربيتي سنتي و فطري به كلي منسوخ شده است و بروز ناهنجاريهاي رفتاري در كودكان و پيامدهاي ناگوار آن هم براي خود كودكان و هم براي خانواده و والدين آنها باعث شده است كه مسئلة تربيت كودك به عنوان يكي از پيچيدهترين و غامضترين مسائل روزانه مطرح شود و صاحبنظران بسياري را به قلمفرسايي و تئوري پردازي در اين زمينه وادار كرده است. با وجود تغييرات اين چنيني در اين موضوع ، متاسفانه هنوز در كشور ايران ، مراجعه به مشاور و متخصص براي كسب دانش و آگاهي نسبت به چگونگي رفتار با فرزند و حل مشكلات رفتاري كودكان ، جاي مناسبي در فرهنگ عمومي باز نكرده است. اكثر قريب به اتفاق والدين ، به شيوة آزمون و خطا با كودكان خود برخورد ميكنند و اغلب هم به خطا ميروند. در اين ميان هر گاه به مشكلي برخورد كردند ، بازهم سراغ متخصص نميروند و ترجيح ميدهند مشكل خود را با افراد ديگر خانواده، همسايهها ، همكاران و دوستان خود در ميان گذاشته و به اصطلاح از تجارب آنها استفاده كنند. غافل از اينكه شايد هيچ يك از اين افراد صلاحيت نداشته باشند و به صرف بيشتر بودن تجربه نميتوانند مرجع خوبي باشند. اي بسا كه تجارب تربيتي آنها سراسر اشتباه باشد. از جمله افرادي كه در اين زمينه ميتوانند مورد مشورت والدين و بويژه مادران قرار گيرند مبلغين مذهبي و سخنرانان و گردانندگان جلسات مذهبي ميباشند. بجاست كه اين افراد اطلاعات مختصري در زمينة روانشناسي رشد، رفتار با كودك و پيشگيري و مقابله با اختلالات رفتاري كودكان كسب كنند تا بتوانند ضمن پاسخگويي نسبي به سوالات مادران در مورد فرزندان ، آنها را به سمت مراجعه به مشاور متخصص و مطالعه در مورد مشكلات كودكان سوق دهند.بيشتر افرادي كه با مبلغين مذهبي سروكار دارند، افراد متدين و مذهبي هستند كه مايل به تريبت ديني فرزندان خود ميباشند. مطالب اين متن آموزشي شامل نكاتي در مورد تربيت فرزند، روانشناسي رشد، راههاي برقراري ارتباط موثر با فرزندان و نكاتي در مورد تربيت اخلاقي و اسلامي فرزندان ميباشد. (ليل آبادي375) در بخش زیر به عمده ترین دیدگاههای نظری در مورد تربیت کودک اشاره می شود:نظریه بامرینددر پژوهشی اولیه که از سوی بامریند (1978) انجام شد، مقایسه ای بین روشهای تربیتی والدین و کودکان با خصوصیات مختلف صورت گرفت. روش کار به این صورت بود که براساس مشاهداتی که در خانه و مهدکودک انجام می شد، کودکان براساس پنج معیار شایستگی، به ترتیب زیر مورد ارزیابی قرار می گرفتند:1- خویشتن داری1- تمایل به برخورداری توام با کنجکاوی و اشتیاق در برابر موقعیت های جدید و دور از انتظار3- فعال بودن4- اتکا به خود5- توانایی ابراز محبت به همبازی ها کودکان براساس نمره هایی که در این پنج معیار به دست آوردند به سه گروه تقسیم شدند:الف) گروهی که در تمام معیارها نمره های بالایی داشتند و کودکان شایسته و رشدیافته نامیده شدند. ب)گروهی که خویشتن دار و متکی به خود بودند ولی از موقعیت های جدید بیم داشتند و علاقه چندانی برای آمیزش با سایر کودکان از خود نشان نمی دادند.ج) گروهی نیز شامل کودکانی بودند که در تمام معیارها نمره های پائین داشتند، یعنی به کمک دیگران متکی بودند. از موقعیت های جدید کناره می گرفتند و در خویشتنداری نمره های پائین داشتند. این گروه رشدنایافته ترین گروه کودکان بودند که مورد مشاهده قرار گرفته بودند.سپس محققین با استفاده از مصاحبه و روشهای مشاهده، چهار جنبه از رفتار والدین را مورد ارزیابی قرار دادند. این جنبه ها عبارتند از:-1 کنترل: میزانی که والدین سعی می کنند در فعالیتهای کودکان دخالت کنند و وابستگی با پرخاشگری کودکان را مطابق با معیارهای خود تغییر می دهند.-2 توقع رشد یافتگی: فشارهایی که به کودک وارد می شود تا عملکرد او با میزان توانایی وی هماهنگ شود.-3 وضوح ارتباط بین مادر و کودک: میزان توانایی مادر در توضیح دلایل به هنگام اطاعت طلبیدن از کودک و میزان توجه آنها به عقاید و احساسات کودک.-4 فرزندنوازی (مراقبت): به میزان محبت و عطوفتی که نسبت به فرزندانشان از خود نشان می دهند و لذت بردن از پیشرفت فرزندانشان اشاره دارد. چنین والدینی مهربان و پرحرارت هستند و ارتباط خوبی با فرزندانشان برقرار می کنند. این افراد در عین حال که به عقاید فرزندانشان احترام قائل اند، در مورد رفتارهائی که برای فرزندان خود مناسب می دانند، پیگیرانه و خالی از ابهام عمل می کنند. [1] - Feedback[2]- Reformفهرست مطالب سبک های فرزندپروریشيوه هاي فرزند پروري در اسلامتنوع فرهنگی در رابطه با فرزند پروریتربیت و هوش فرزندانپرورش هوش کودکانپيشينه پژوهشپيشينه تجربيمنابع و مآخذ