تعريف مهاجرتمهاجرت در معني عام كلمه يعني ترك سرزمين اصلي و ساكن شدن در سرزميني ديگر بطور موقت یا دائم.تعريف ديگر مهاجرت عبارتست از تغيير محل اقامت ، ضمن عبور از مرزهاي سياسي براي مدتي بيش از يك سالبا توجه به اين تعريف دو نوع مهاجرت تشخيص داده مي شود: فرايند مهاجرتامروز برخلاف تاريخ باستان مهاجرت ديگر انگيزه هاي زيستي و بيولوژيكي و يافتن غذا و يا سرپناه نداردبلكه مهاجرت در جهان امروز پديده اي اجتماعي ـ اقتصادي ـ سياسي و فرهنگي است. دونالد ـ جي ـ بوك مهاجرت را اينگونه تعريف مي كند مهاجرت عبارتست از پاسخ ارگانيسم انساني ، به نيروهاي اقتصادي ـ اجتماعي و جمعيتي در محيط. « آستانه كوچ» نقطه اي است كه فرد احتمالاً در آن نقطه از نظر روحي ، رواني و ديگر ويژگي هاي فردي از موطن خويش حداقل از نظر پيوندهاي فكري ، معنوي فرد در آستانه مهاجرتي تغيير كرده و وي را به مهاجرت راغب مي سازد .نظریه های مهاجرت:مايكل تودارو در اين نظريه سعي كرده است تا مهاجرت شدت يافته از روستا به شهر را با بيكاري ر و به رشد شهري توضيح دهد.فرضيه آغازين وي اين است كه مهاجرت عمدتاً پديده اي اقتصادي است و با بيكاري، تصميم به مهاجرت منطقي است.تودارو مي گويد اگر تفاوت درآمد بين مناطق شهري و روستايي 100 درصد باشد ، يعني اگر شخصي در روستا بدون هيچ درآمدي باشد و احتمال يافتن كار در شهر براي او 60 درصد باشد، بنابراين درآمد او در شهر 60 واحد است و فرد روستايي به شهر مهاجرت مي كند.اين نظريه مهاجرت را تحت تأثير چهار عامل عمده تبيين مي كند:1.عوامل مرتبط با حوزه مبدأ مهاجرت(برانگيزنده و بازدارنده)2.عوامل مرتبط با حوزه مقصد مهاجرت(برانگيزنده و بازدارنده )3.موانع موجود در جريان مهاجرت از مبدأ به مقصد4.عوامل شخصي
پاورپوینت اثرات مهاجرت و بیکاری بر توسعه اقتصادی
تعريف مهاجرتمهاجرت در معني عام كلمه يعني ترك سرزمين اصلي و ساكن شدن در سرزميني ديگر بطور موقت یا دائم.تعريف ديگر مهاجرت عبارتست از تغيير محل اقامت ، ضمن عبور از مرزهاي سياسي براي مدتي بيش از يك سالبا توجه به اين تعريف دو نوع مهاجرت تشخيص داده مي شود: فرايند مهاجرتامروز برخلاف تاريخ باستان مهاجرت ديگر انگيزه هاي زيستي و بيولوژيكي و يافتن غذا و يا سرپناه نداردبلكه مهاجرت در جهان امروز پديده اي اجتماعي ـ اقتصادي ـ سياسي و فرهنگي است. دونالد ـ جي ـ بوك مهاجرت را اينگونه تعريف مي كند مهاجرت عبارتست از پاسخ ارگانيسم انساني ، به نيروهاي اقتصادي ـ اجتماعي و جمعيتي در محيط. « آستانه كوچ» نقطه اي است كه فرد احتمالاً در آن نقطه از نظر روحي ، رواني و ديگر ويژگي هاي فردي از موطن خويش حداقل از نظر پيوندهاي فكري ، معنوي فرد در آستانه مهاجرتي تغيير كرده و وي را به مهاجرت راغب مي سازد .نظریه های مهاجرت:مايكل تودارو در اين نظريه سعي كرده است تا مهاجرت شدت يافته از روستا به شهر را با بيكاري ر و به رشد شهري توضيح دهد.فرضيه آغازين وي اين است كه مهاجرت عمدتاً پديده اي اقتصادي است و با بيكاري، تصميم به مهاجرت منطقي است.تودارو مي گويد اگر تفاوت درآمد بين مناطق شهري و روستايي 100 درصد باشد ، يعني اگر شخصي در روستا بدون هيچ درآمدي باشد و احتمال يافتن كار در شهر براي او 60 درصد باشد، بنابراين درآمد او در شهر 60 واحد است و فرد روستايي به شهر مهاجرت مي كند.اين نظريه مهاجرت را تحت تأثير چهار عامل عمده تبيين مي كند:1.عوامل مرتبط با حوزه مبدأ مهاجرت(برانگيزنده و بازدارنده)2.عوامل مرتبط با حوزه مقصد مهاجرت(برانگيزنده و بازدارنده )3.موانع موجود در جريان مهاجرت از مبدأ به مقصد4.عوامل شخصي