👈فول فایل فور یو ff4u.ir 👉

شناسایی و الویت بندی عوامل حیاتی موفقیت در پیاده سازی سیستم‌های هوش تجاری با روش TOPSIS (مطالعه موردی: شرکت‌های کوچک و متوسط ایرانی)

ارتباط با ما

دانلود


شناسایی و الویت بندی عوامل حیاتی موفقیت در پیاده سازی سیستم‌های هوش تجاری با روش TOPSIS (مطالعه موردی: شرکت‌های کوچک و متوسط ایرانی)
چکیده
هدف اصلی در این پایان‌نامه شناسایی و الویت‌بندی عوامل حیاتی موفقیت در پیاده‌سازی سیستم‌های هوش تجاری در سازمان‌های کوچک و متوسط است. تاکنون مطالعات مختلفی توسط محققین و در شرایط متفاوت بر روی عوامل حیاتی موفقیت سیستم‌های هوش تجاری انجام گرفته است اما در این پایان نامه سعی بر آن است تا از بین عوامل متعدد، عواملی که در سازمان‌های ایرانی و کوچک تاثیرگذار است، انتخاب گردند. در این تحقیق عوامل حیاتی موفقیت از سه جنبه مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته: منظر سازمانی، فرایندی و فناوری. شاخص‌های مرتبط با هریک از عوامل تعیین و سپس پرسش‌نامه‌ای که قابلیت اعتماد آن مورد آزمون قرار گرفته بود توزیع گردید و سرانجام داده‌های پژوهش جمع‌آوری و مشخص شد که در این میان به‌کارگیری ابزارها و منابع رایگان مهم‌ترین عوامل حیاتی و بعد از آن حمایت مالی مدیران ارشد سازمان در رده دوم قرار گرفت. بیان دقیق منافع حاصل از پیاده‌سازی سیستم و ایجاد دیدگاهی واقع‌بینانه نسبت به کارایی و عملکرد سیستم، نزدکیترین گزینه به راه‌حل ایده‌آل در میان عوامل فرایندی محسوب شده و دسترسی آسان کاربر به داده‌های مورد نیاز کسب‌وکار دارای بیش‌ترین امتیاز در میان عوامل فناوری می‌باشد.
 Abstraction
In this Research we investigate and prioritize the critical success factors in implementing business intelligence systems in small-medium companies.There are various studies in different situations about CSF on BI systems but in this paper we try to investigate and find the most efficient factors which could affect on small-medium Iranian companies.
In this paper CSFs will be investigated through three aspects; organization, process and technology. The related indicators to each factors recognized then the survey which reliability was tested got distributed, finally the result collected and using tools and free resources indicated as the most important CSFs. After them the financial support of CEOs got the second place in importance of CSF. Precisely expression of the system implementation benefit and creating a realistic view against the performance and system functionality was the closest options to the ideal solution in process factors and easy user access to the required business data got the most points in technology factors.
 
 
 
 
 
فهرست مطالب
فصل اول مقدمه و کلیات تحقیق13
1-1. معرفی15
1-2. مقدمه15
1-3. تعریف مساله21
1-4. اهداف22
1-5. ضرورت تحقیق23
1-6. نوآوری‌های تحقیق24
1-7. محدوده تحقیق25
1-8. ساختار پایان نامه25
فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق27
2-1. مقدمه28
2-2. هوش تجاری28
2-2.1. تعارف مختلف هوش تجاری28
2-2.2. سیستم های هوش تجاری30
2-2.3. ابزارهای هوش تجاری33
2-2.4. علت وجودی و مزایای هوش تجاری34
2-3. سیستم هوش تجاری و مولفه‌های آن36
2-3.1. انباره داده‌ها37
2-3.2. ابزارهای استخراج و انتقال داده38
2-3.3. تکنیک‌های فرایند تحلیل برخط39
2-3.4. داده کاوی40
2-3.5. معماری فنی هوش تجاری40
2-4. مزایا و چالش‌های هوش تجاری42
2-4.1. مزایای هوش تجاری42
2-4.2. معایب و چالش‌های هوش تجاری43
2-5. داشبوردهای مدیریتی و ارتباط آن با هوش تجاری44
2-6. ویژگی سازمان‌های کوچک و متوسط45
2-6.1. نقش بنگاه‌های اقتصادی کوچک در توسعه اقتصادی46
2-6.1. مشکلات بنگاه‌های اقتصادی کوچک از جنبه مالی49
2-7. مزایا و معایب هوش تجاری در سازمان‌های کوچک و متوسط50
2-8. عوامل حیاتی موفقیت در هوش تجاری55
2-9. برخی از عوامل حیاتی موفقیت شناسایی شده در پیاده‌سازی سیستم‌های هوش تجاری57
2-10. دسته‌بندی عوامل حیاتی موفقیت61
2-11. نتیجه گیری63
فصل سوم روش تحقیق64
3-1. مقدمه65
3-2. روش جمع‌آوری داده65
3-3. جامعه و نمونه آماری66
3-4. روش‌ها و ابزار جمع‌آوری داده‌ها66
3-5. متغییرهای مستقل و وابسته تحقیق70
3-5.1. متغییرهای مستقل تحقیق:71
3-5.2. متغییرهای وابسته تحقیق:76
3-6. فرضیه‌ها و مدل پیشنهادی تحقیق77
3-6.1. مدل پیشنهادی تحقیق78
3-6.2. انطباق الگوریتم و مدل پیشنهادی79
3-6.3. معیارها و شاخص‌های تحقیق80
3-7. مراحل انجام پژوهش82
3-8. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها84
3-9. نتیجه‌گیری85
فصل چهارم محاسبات و یافته‌های تحقیق86
4-1. مقدمه88
4-2. تحلیل‌های توصیفی89
4-2.1. مشخصه‌های جمعیت‌شناختی89
4-3. آمار استنباطی91
4-3.1. فرضیه اول91
4-3.2. نتایج91
4-3.3. جدول توزیع فراوانی91
4-3.4. روش حل فرضیه اول92
4-3.5. الویت بندی عوامل سازمانی بر مبنای روش تاپسیس94
4-3.6. فرضیه دوم95
4-3.7. نتایج95
4-3.8. جدول توزیع فراوانی95
4-3.9. روش حل فرضیه دوم97
4-3.10. الویت بندی عوامل فرآیندی بر مبنای روش تاپسیس98
4-3.11. فرضیه سوم99
4-3.12. نتایج99
4-3.13. جدول توزیع فراوانی100
4-3.14. روش حل فرضیه سوم101
4-3.15. الویت بندی عوامل فنی بر مبنای روش تاپسیس102
فصل پنجم نتایج و پیشنهادات104
5-1. مقدمه105
5-2. مرور مختصر بر مساله و هدف تحقیق105
5-3. نتایج و یافته‌ها107
5-4. پیشنهادات108
5-3.1. پیشنهادات اجرایی108
5-4.1. پیشنهادات تحقیقات آینده109
5-5. نتیجه گیری110
پیوست 1- پرسش‌نامه111
پیوست 2- نمودار فراوانی116
پیوست 3 – محاسبات فرضیه اول123
پیوست 4 – محاسبات فرضیه دوم128
پیوست 5 – محاسبات فرضیه سوم132
فهرست منابع و مآخذ137
 
 
 

 
فهرست جداول و اشکال
شکل 2-1: زنجیره ارزش هوش تجاری29
شکل 2-2: سیستم های مرتبط با هوش تجاری31
شکل 2-3: ابزارهای هوش تجاری برای مدیریت34
شکل 2-4: کاربران هوش تجاری36
شکل 2-6: ساختار رابط کاربری داشبورد44
جدول 2-1: عوامل حیاتی موفقیت از دیدگاه نویسندگان مختلف58
جدول 2-2: عوامل حیاتی موفقیت از دیدگاه نویسندگان مختلف 259
2-.. جدول 2-3 : عوامل حیاتی موفقیت از دیدگاه نویسندگان مختلف 360
جدول 2-4 : دسته بندی عوامل حیاتی موفقیت61
جدول 2-5 : عوامل حیاتی موفقیت و تعداد نقل قول‌ها63
شکل 3-1 : مدل پیشنهادی تحقیق78
جدول 3-1 : شاخص‌ها- عوامل سازمانی80
جدول 3-2 : شاخص‌ها - عوامل فرایندی81
جدول 3-3 : شاخص‌ها - عوامل فنی82
جدول 4-1 : آلفای کرنباخ89
جدول 2-4 : میزان تحصیلات90
نمودار 1-4 : میزان تحصیلات90
جدول 3-4 : سابقه آشنایی با هوش تجاری90
نمودار 2-4 : سابقه آشنایی با هوش تجاری90
جدول 4-4 : زمینه فعالیت90
نمودار 3-4 : زمینه فعالیت90
جدول 4-5 : جدول توزیع فراوانی92
4-.. جدول 4-8 : فاصله بر اساس نرم اقلیدسی94
جدول 4-9 : الویت بندی عوامل سازمانی95
جدول 4-13 : اندازه فاصله نرم اقلیدسی98
جدول 4-14 : الویت بندی عوامل فرآیندی99
جدول 4-15 : جدول توزیع فراوانی101
جدول 4-18 : اندازه فاصله نرم اقلیدسی102
جدول 4-19 : الویت بندی عوامل فنی103
در این فصل به معرفی اجمالی مسئله مورد نظر می‌پردازیم. در ابتدا مسئله مورد نظر تعریف می‌شود سپس مروری بر سابقه تحقیق و ساختار پایان نامه خواهیم داشت.
آنتونی پادالینو در پایان نامه خود [1] هوش تجاری را این گونه تعرف می‌نماید: هوش تجاری واژه ای است که دارای تعاریف متعدد می‌باشد اما به طور عام می‌توان گفت هوش تجاری فرایند تبدیل داده‌ها به اطلاعات مفید و مورد استفاده سازمان است، به گونه‌ای که این اطلاعات بتواند در پشتیبانی از تصمیم‌سازی در سازمان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین هوش تجاری عمدتا می‌تواند به عنوان معماری سازمانی برای برنامه‌های کاربردی پشتیبان تصمیم و عملیاتی تعریف شود. سیستم‌های هوش تجاری به عنوان بسته‌های نرم‌افزاری استاندارد از طریق شرکت‌های مختلف ارائه می‌شوند مانند Cognos, SAS, Microsoft, Oracle که به مشتریان خود این امکان را می‌دهند تا این بسته‌ها را مطابق با نیازمندی‌های خود سازگار سازند [2].
هوش تجاری شامل مجموعه‌ای از برنامه‌های کاربردی و تحلیلی است که به استناد پایگاه‌های داده عملیاتی و تحلیلی به اخذ تصمیم بهینه برای فعالیت‌های مدیریتی می‌پردازد. به عبارت دیگر هوش تجاری به فرایند تبدیل داده‌های خام به اطلاعات تجاری و مدیریتی اطلاق می‌گردد که به تصمیم سازان سازمان کمک می‌کند تا تصمیمات خود را بهتر و سریع‌تر گرفته و بر اساس اطلاعات صحیح، عمل نمایند. داده‌ها با ورود به سیستم هوش تجاری مورد پردازش قرار گرفته و تبدیل به دانش می‌شوند، سپس دانش بدست آمده مورد تحلیل قرار گرفته و از نتایج تحلیلی آن، مدیران در تصمیم گیری خود بهره‌مند شده و اقداماتی را جهت بهبود عملکرد سازمان انجام می‌دهند.
هوشمندی سازمانی را می‌توان استفاده موثر، به جا و سریع از داده‌ها، اطلاعات، دانش و خرد افراد داخل و خارج از سازمان در تصمیم گیری‌های سطوح مختلف سازمان دانست. امروزه از هوشمندی سازمانی به عنوان یکی از اصلی‌ترین مزیت‌های رقابتی سازمان نام برده می‌شود.
دو عامل مهم که انگیزه به‌کارگیری یک فناوری جدید در سازمان را ایجاد می‌کنند عبارت‌اند از:
هوش تجاری متشکل از 3 فرایند کلی می‌باشد[3]:
1. جمع‌آوری اطلاعات
2. پردازش اطلاعات
3. توزیع اطلاعات تحلیل شده به کاربران هوش تجاری
ابزار هوش تجاری به طور عمده به عنوان ابزار جدید واسطه‌ای بین کارهای اجرایی و کارهای پشتیبان تصمیم‌گیری پذیرفته شده است. قابلیت هوش تجاری شامل تایید تصمیم‌گیری، فرایند تحلیل بلادرنگ، تحلیل آماری، پیش بینی و داده کاوی است. اجزای اصلی تشکیل دهنده هوش تجاری شامل موارد زیر است[4]:
2. منابع داده: منابع داده می‌تواند پایگاه‌داده (سبد اطلاعاتی)، داده گذشته(به طور مثال اطلاعات خارجی،از اینترنت و...) یا اطلاعات از محیط انبار داده کنونی باشد.
3. مرکز عرضه داده
4. ابزار سوال و گزارش
چالش اصلی که سیستم‌های مدیریت دانش در مواجه با آن باعث ایجاد رویکرد جدیدی به نام هوش تجاری گشت، توسعه سریع فناوری اطلاعات و حجم گسترده دانش در سازمان‌ها بود که مدیران سازمان را در بازیابی و به‌کارگیری دانش و اطلاعات با مشکل مواجه ساخته بود [5]. ویژگی اصلی که سیستم‌های هوش تجاری را از سایر سیستم‌های پشتیبان تصمیم متمایز می‌سازد ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی تحلیلی هوشمند می‌باشد که دانش و اطلاعات در آن به صورت موضوعی و با استفاده از متدولوژی‌های خاص طبقه‌بندی شده است تا کاربران بتوانند در کوتاه‌ترین زمان به درست‌ترین اطلاعات دسترسی داشته باشند. سیستم‌های هوش تجاری اطلاعات را به صورت خام در اختیار نمی‌گذارند بلکه آن را تحلیل نموده و در قالب بسته‌های تصمیم یا گزارش‌های تحلیلی هوشمند در اختیار مدیران می‌گذارند [1].
حجیم بودن داده‌ها، پیچیدگی در تحلیل‌ها و ناتوانی در ردگیری نتایج و پیامدهای تصمیمات اتخاذ شده سازمان‌هایی که از هوش تجاری استفاده نمی‌کنند را با مشکل مواجه می‌سازد و در اغلب موارد پیروزی و یا شکست این گونه از پروژه‌ها را نمی‌توان به شخص یا دلیل مشخصی نسبت داد [6]. بنابراین در مواردی که پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز نباشد سوالی که مطرح می‌شود این است که عوامل حیاتی موفقیت و یا شکست در پیاده‌سازی این سیستم‌ها کدام‌اند.
هوش تجاری امکانی را به سازمان به عنوان یک سیستم می‌دهد تا بتواند تشخیص دهد که چه اتفاقی افتاده و چه چیزی در حال رخ دادن است. هوش تجاری از تکنیک‌ها و برنامه‌های کاربردی از قبیل پردازش‌تراکنش برخط، پردازش‌تحلیلی برخط، پایگاه داده تحلیلی و داده کاوی بهره می‌گیرد و هدف آن تحلیل و ارتقای کیفیت عملیات است [3]. در خصوص هوش تجاری دو رویکرد عمده را می‌توان مطرح کرد:
1. رویکرد مدیریتی: این رویکرد هوش تجاری را به عنوان فرایندی در نظر می‌گیرد که در آن داده‌های جمع آوری شده از منابع داخلی و خارجی به منظور تولید اطلاعات مرتبط با فرایند تصمیم‌گیری یکپارچه و ادغام می‌گردد. نقش هوش تجاری در این رویکرد ایجاد سیستمی است که در آن داده‌ها از منابع مختلف گردآوری، یکپارچه و ادغام می‌شود و پس از تجزیه و تحلیل به شکل گزارش‌ها و یا یک داشبورد اطلاعاتی در اختیار مدیر قرار می‌گیرد.
2. رویکرد فنی: رویکرد فنی هوش تجاری را به عنوان مجموعه‌ای از ابزارها و نرم افزارهایی توصیف می‌کنند که از فرایند مربوط به رویکرد مدیریتی مطرح شده، پشتیبانی کند. در این رویکرد، تاکید بر فرایند نیست بلکه تاکید بر فناوری‌هایی است که ذخیره و تجزیه و تحلیل اطلاعات را امکان پذیر می‌سازد [3].
بسیاری از سازمان‌ها که امروزه سیستم‌های سازمانی مانند سیستم‌های برنامه ریزی‌منابع‌سازمان را پیاده‌سازی نموده‌اند، هنوز از کمبود هوش تجاری در فرآیندهای تصمیم گیری خود رنج می‌برند. مدل‌ها و روش‌های ارزیابی و سنجش هوش تجاری در سیستم‌های سازمانی می‌تواند در تشخیص سطح هوش سیستم‌ها و ایجاد فضای مناسب پشتیبانی تصمیم‌گیری مفید باشند. در واقع، ارتباط اصلی هوش تجاری با سیستم‌های سازمانی در این نکته نهفته است که هدف ثانویه این سیستم‌ها ایجاد فضای پشتیبانی تصمیم‌گیری برای مدیریت بوده و هوش تجاری می‌تواند در بطن این سیستم‌ها قرا گرفته و این هدف را برآورد [4].
هفت مسأله عمده که توسط راهکار هوش تجاری هدف قرار گرفته‌اند:
1. سازمان نیازهای اطلاعاتی ضروری و حساس خود را تشخیص نمی‌دهد یا نمی‌شناسد.
2. سیگنال‌های ضعیف از فضا و محیط کسب و کار دریافت نمی‌شود یا قابل تشخیص نیستند.
3. اطلاعات و داده‌هایی که از برخی منبابع بیرونی می‌رسند بهینه جمع‌آوری نشده‌اند.
4. اطلاعات و دانش پرسنل سازمان به‌صورت بهینه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
5. حجم اطلاعاتی که باید ذخیره، دسته‌بندی، پردازش و تحلیل شوند بسیار زیاد است.
6. ابزارها سیستم‌های اطلاعاتی و محاسباتی ناکارآمد به‌نظر می‌رسند.
7. از اطلاعات و داده‌های موجود در سازمان درست استفاده نمی‌شود.
با وجود اینکه سیستم‌های اطلاعاتی سازمانی مزایای فراوانی برای سازمان‌ها درپی دارند، ولی فرایند پیاده‌سازی این سیستم‌ها چندان بدون ریسک نیست. به عنوان نمونه بر اساس مطالعه گروه گارتنر 70 درصد کل پروژه‌های ERP با شکست روبرو می‌شوند [7].
سنجش میزان موفقیت پروژه‌های پیاده سازی مکررا تحت عنوان دستیابی به اهدافی از پیش تعیین شده که شامل پارامترهای متعددی همچون زمان، هزینه و عملکرد است، تعریف شده است.
در سال 2001 برای اندازه گیری میزان موفقیت پیاده سازی ERP عنوان انحراف مشاهده شده از اهداف مورد انتظار پروژه همچون مازاد هزینه، تجاوز از برنامه زمانی، کسری عملکرد سیستم و عدم دستیابی به سود مورد انتظار را بکار برده‌اند. راه دیگر برای اندازه گیری میزان موفقیت این پروژه‌ها تمرکز بر عوامل کلیدی موفقیت آن‌ها است.
خروجی‌های هوش تجاری در قالب ابزارهای گزارش‌دهی و فناوری‌های داشبورد و حتی کارت‌های امتیاز متوازن به صورت بسته‌های تصمیم یا گزارش‌های تحلیلی در اختیار مدیران و تصمیم‌گیران سازمان قرار می‌گیرد و مسئولان را نسبت به پیامدهای مثبت و منفی اقدامات احتمالی آینده آگاه نموده و از این طریق بر اخذ تصمیمات بهتر و دقیق تر به مدیران کمک می‌کند.
عوامل حیاتی موفقیت در توسعه سیستم‌های اطلاعاتی به سه گروه تقسیم می‌شود [8] : عوامل اقتصادی، سازمانی و فناوری. بعلاوه موفقیت هوش تجاری در طرح‌های انجام شده توسط شرکت‌ها به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد و به دلیل اینکه پیاده‌سازی هوش تجاری وابسته به به‌کارگیری موفقیت‌آمیز فناوری‌های اطلاعاتی است بی‌شک برخی از این فاکتورها، مربوط به فناوری است. به علاوه شرکت‌های متوسط و کوچک اکثریت شرکت‌های فعال در کشورهای در حال توسعه و اشتغال‌زا تشکیل می‌دهند لذا دسترسی و استفاده آن‌ها از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات شایسته توجه است [6].
به دلیل جهانی شدن بازارها و تحولات رقابتی، تقاضا برای فناوری‌های جدید و نوآوری‌ها هم از سوی کسب و کارهای کوچک و متوسط و هم از سوی صنایع بزرگ رو به افزایش است و حتی شرکت‌های بزرگ هم که قادر به بقای خود در بازارهای رقابتی برای سالیان سال هستند و سهم بازار مطمئن و مشخصی نیز دارند، دریافته‌اند که رقابت در دنیای کسب و کار پرشتاب امروز به طور فزاینده‌ای مشکل گردیده است و به منظور بقا و کامیابی باید یادگرفت که فعالیت‌های توسعه فناوری را زیرنظر داشت و به تغییرات مرتبط با کسب و کـــار خود واکنش سریع نشان داد و به طور مرتب بهبود و نوسازی در تولید محصولات و فرایندها به وجود آورد. هر کشوری بسته به توسعه اقتصادی و شرایط اجتماعی خود تعریف خاصی از شرکت‌های کوچک و متوسط ارائه می‌دهد. برخی از کشورها از شاخص‌هایی نظیر تعداد کارکنان یک واحد صنعتی، میزان سرمایه‌گذاری، کل دارایی‌ها، میزان فروش و ظرفیت تولید در تقسیم‌بندی صنایع خود استفاده می‌کنند ولی عمومی‌ترین شاخص مورد استفاده در کشورها، تعداد کارکنان است. در حال حاضر وزارت صنایع و معادن واحدهای با هر میزان سرمایه و اشتغال کمتر از ۵۰ نفر را به عنوان صنایع کوچک و متوسط و واحدهای با اشتغال بیش از ۵۰ نفر صنایع بزرگ اطلاق می‌شوند. که بالغ بر ۹۰% بنگاه‌های کسب و کار کشور را تشکیل می‌دهند. در این تحقیق نیز شرکت‌هایی با کمتر از 50 نفر پرسنل کوچک و با بیش از 50 پرسنل بزرگ تلقی می‌شود [9].
شرکت‌های هدف در این پایان‌نامه کارگزاری‌های بورس اوراق بهادار تهران هستند که مطالعه موردی روی این شرکت‌ها انجام خواهد شد. بنابر آنچه که ذکر شد، سیستم‌های موجود در سازمان‌ها دارای مشکلات عدیده‌ای می‌باشند که برخی از آنها با استفاده از هوش تجاری قابل حل هستند و از طرف دیگر هوش تجاری فرصت‌های رقابتی قابل توجه‌ای را در اختیار سازمان می‌گذارد، بنابراین نیاز روز افزون به این سیستم‌ها قابل مشاهده می‌باشد که این موضوع نیاز به شناخت عوامل حیاتی موفقیت در پیاده‌سازی این گونه سیستم‌ها را افزایش می‌دهد.

👇 تصادفی👇

بررسي ميزان فلزات سنگين در خاك كشاورزي وگياهان آبياري شده با فاضلاب شهري زابلتحقیق در مورد ارزشيابي (فرمت word و باقابلیت ویرایش)-تعداد صفحات 23 صفحهنمونه قراردادعشقجو زمین و لایه های تشکیل دهنده آنمعروفترین ایده های کسب درآمد ✅فایل های دیگر✅

#️⃣ برچسب های فایل شناسایی و الویت بندی عوامل حیاتی موفقیت در پیاده سازی سیستم‌های هوش تجاری با روش TOPSIS (مطالعه موردی: شرکت‌های کوچک و متوسط ایرانی)

شناسایی و الویت بندی عوامل حیاتی موفقیت در پیاده سازی سیستم‌های هوش تجاری با روش TOPSIS (مطالعه موردی: شرکت‌های کوچک و متوسط ایرانی)

دانلود شناسایی و الویت بندی عوامل حیاتی موفقیت در پیاده سازی سیستم‌های هوش تجاری با روش TOPSIS (مطالعه موردی: شرکت‌های کوچک و متوسط ایرانی)

خرید اینترنتی شناسایی و الویت بندی عوامل حیاتی موفقیت در پیاده سازی سیستم‌های هوش تجاری با روش TOPSIS (مطالعه موردی: شرکت‌های کوچک و متوسط ایرانی)

👇🏞 تصاویر 🏞