عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش معنویفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 17توضیحاتهوش رفتار حل مسألۀ سازگارانهاي است که در راستاي تسهيل اهداف کاربردي و رشـد سـازگارانه جـهتگیری شده است. رفتار سازگارانه، شباهت اهداف متعددی را که باعث تعارض درونی میشوند، کاهش مـیدهد. ایـن مفهوم هوش، مبتنی بر گزارهاي است که فرایند حرکت به سوی اهداف، انـجام راهـبردهایی را بـرای غلبه بر موانع و حل مسأله ضروری میسازد. (ایمونز، 1999؛ استرنبرگ، 1997؛ به نقل از نازل[1]، 2004).گاردنر هوش را مـجموعه تـواناییهایی میداند که برای حل مسأله و ایجاد محصولات جدیدی که در یک فرهنگ ارزشـمند تـلقی مـی شوند، به کار می رود. از نظر وی انواع نه گانه هوش عبارتند از: هوش زبانی، موسیقیایی، منطقی ـ ریاضی، فضایی، بـدنی ـ حـرکتی، هـوشهای فردي (که شامل هوش درونفردی و بینفردی ميشود)، هوشطبیعتی و هوش وجودی کـه شـامل ظرفیت مطرح کردن سؤالات وجودی است. (آمرام[2]، 2005).مفهوم تحلیلی غرب از هوش، بیشتر شناختی است و شامل پردازش اطـلاعات مـیشود؛ در حالی که رویکرد ترکیبی شرق نسبت به هوش، مؤلفههای گوناگون عملکرد و تـجربه انـسان، از جمله شناخت، شهود و هیجان را در یک ارتباط کـامل (یـکپارچه) دربـرمیگیرد. (نازل، 2004).در مجموع، هوش عموماً باعث سازگاری فـرد بـا محیط میشود و روشهای مقابله با مسائل و مشکلات را در اختیار او قرار میدهد. همچنین توانایی شـناخت مـسأله، ارائه راهحل پیشنهادی برای مسائل مـختلف زنـدگی و کشف روشـهای کـارآمد حـل مسائل از ویژگیهای افراد باهوش است. [1] Nasel, D. D[2] Amram, Jفهرست مطالب
مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش معنوی
عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش معنویفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 17توضیحاتهوش رفتار حل مسألۀ سازگارانهاي است که در راستاي تسهيل اهداف کاربردي و رشـد سـازگارانه جـهتگیری شده است. رفتار سازگارانه، شباهت اهداف متعددی را که باعث تعارض درونی میشوند، کاهش مـیدهد. ایـن مفهوم هوش، مبتنی بر گزارهاي است که فرایند حرکت به سوی اهداف، انـجام راهـبردهایی را بـرای غلبه بر موانع و حل مسأله ضروری میسازد. (ایمونز، 1999؛ استرنبرگ، 1997؛ به نقل از نازل[1]، 2004).گاردنر هوش را مـجموعه تـواناییهایی میداند که برای حل مسأله و ایجاد محصولات جدیدی که در یک فرهنگ ارزشـمند تـلقی مـی شوند، به کار می رود. از نظر وی انواع نه گانه هوش عبارتند از: هوش زبانی، موسیقیایی، منطقی ـ ریاضی، فضایی، بـدنی ـ حـرکتی، هـوشهای فردي (که شامل هوش درونفردی و بینفردی ميشود)، هوشطبیعتی و هوش وجودی کـه شـامل ظرفیت مطرح کردن سؤالات وجودی است. (آمرام[2]، 2005).مفهوم تحلیلی غرب از هوش، بیشتر شناختی است و شامل پردازش اطـلاعات مـیشود؛ در حالی که رویکرد ترکیبی شرق نسبت به هوش، مؤلفههای گوناگون عملکرد و تـجربه انـسان، از جمله شناخت، شهود و هیجان را در یک ارتباط کـامل (یـکپارچه) دربـرمیگیرد. (نازل، 2004).در مجموع، هوش عموماً باعث سازگاری فـرد بـا محیط میشود و روشهای مقابله با مسائل و مشکلات را در اختیار او قرار میدهد. همچنین توانایی شـناخت مـسأله، ارائه راهحل پیشنهادی برای مسائل مـختلف زنـدگی و کشف روشـهای کـارآمد حـل مسائل از ویژگیهای افراد باهوش است. [1] Nasel, D. D[2] Amram, Jفهرست مطالب