بازار:واژهای بسیار کهن، در فارسی میانه وازار وازارگ (بازاری)، وازرگان (بازرگان)، وازارگانیه (بازرگانی) نامیده میشد.این واژه از راه بازرگانی، از یک سو به عربی، ترکی عثمانی و زبانهای اروپایی و از سوی دیگر به زبان سرزمینهای هندوسیلان راه یافته است ولی در کشورهای اسلامی عرب زبان از واژه سوق و مصغر آن سوقیه (بازارچه) استفاده میشود.تعریف بازار: بازار محل گردهمایی و داد و ستد و کانون شورشها، جنبشها و آشنایی مردم با هم بوده است.بازار در دوره اسلامی:۱- مجموعه بازار یا سوق از بزرگترین دستاوردهای تمدن دوره اسلامی است.۲- تبدیل بازار به صورت یکی از وجوه اشتراک شهرهای تحت قلمرو توسط حاکمیت اسلام به بخش بزرگی از جهان.جایگاه بازار در شهر اسلامی:۱- اسکندریه و استانبول و بصره: در کنار دریا.۲- قیروان و مراکش: در صحرا.۳- بغداد و قاهره: در کنار رودخانه.۴- ارزروم و شیراز: در فلات.شباهت شهرهای اسلامی: مرکزیت بازار و قرارگیری در داخل حصار شهر.
بازار در مناطق اسلامی
بازار:واژهای بسیار کهن، در فارسی میانه وازار وازارگ (بازاری)، وازرگان (بازرگان)، وازارگانیه (بازرگانی) نامیده میشد.این واژه از راه بازرگانی، از یک سو به عربی، ترکی عثمانی و زبانهای اروپایی و از سوی دیگر به زبان سرزمینهای هندوسیلان راه یافته است ولی در کشورهای اسلامی عرب زبان از واژه سوق و مصغر آن سوقیه (بازارچه) استفاده میشود.تعریف بازار: بازار محل گردهمایی و داد و ستد و کانون شورشها، جنبشها و آشنایی مردم با هم بوده است.بازار در دوره اسلامی:۱- مجموعه بازار یا سوق از بزرگترین دستاوردهای تمدن دوره اسلامی است.۲- تبدیل بازار به صورت یکی از وجوه اشتراک شهرهای تحت قلمرو توسط حاکمیت اسلام به بخش بزرگی از جهان.جایگاه بازار در شهر اسلامی:۱- اسکندریه و استانبول و بصره: در کنار دریا.۲- قیروان و مراکش: در صحرا.۳- بغداد و قاهره: در کنار رودخانه.۴- ارزروم و شیراز: در فلات.شباهت شهرهای اسلامی: مرکزیت بازار و قرارگیری در داخل حصار شهر.