عنوان: تحقيق كتاب البيان آيت الله العظمي سيد ابوالقاسم خوئيفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 90توضیحاتابتدا قرآن را در پيشگاه عظمت آن از ديد احاديث و قرآن بررسي مي كنيم سپس اعجاز قرآن و اشكالاتي كه بر آن گرفته مي شود در آيه هاي نفي اعجاز بحث مي شود بعد قاريان هفتگانه ، قرائتهاي هفتگانه و حروف هفتگانه مورد تفحص قرار مي گيرد سپس راجع به تحريف قرآن و دلايل عدم تحريف و نحوة جمع آوري و تدوين قرآن و حجيت ظواهر آن جستجو شده است . بعد از آن مسألة نسخ در قرآن و نسخ در آيات مختلف بررسي شده و مسأله بدأ در آفرينش و قواعد كلي در تفسير قرآن و در پايان تفسير سوره حمد بيان شده است . آيتالله خويي از آن دوران، چنين ميگويد:«من در ايامي که در نجف اشرف مشغول تحصيل علوم دينيه بودم، بيشتر مقيّد به آداب و سنن و اوراد و اذکار بودم، و گاهي در مجلس پرفيض مرحوم آيتالله سيد علي قاضي شرکت ميکردم و از انفاس قدسيه آن بزرگوار بهره ميبردم، تا اينکه روزي به ايشان عرض کردم: چيزي به من ياد بدهيد و دستورالعملي بگوئيد که من انجام بدهم؛ ايشان دستورالعملي را دادند و گفتند چهل روز به اين دستور، عمل کن! و من مشغول انجام آن اعمال شدم و چون روز چهلم شد، براي من حالت مکاشفهاي رخ داد و من همه حوادث و چگونگي زندگي و آينده خود را مشاهده کرده و ديدم در بالاي منبر درس ميگويم و در منزل نشستهام، مردم ميآيند و ميروند، نماز جماعت و مراجعات مردم و حالات گوناگون خودم را مانند آيينهاي که در پيش رويم باشد، تماشا ميکنم، تا اين که رسيد به جائي که يک مرتبه شنيدم کسي بالاي گلدسته حضرت ميگويد: (انا لله و انا اليه راجعون) ايها النّاس با کمال تأسف آيتالله خويي از دنيا رفت. و در اين جا آن حالت از من بر طرف شد و به حال عادّي برگشتم.»[1] به اعتقاد آيتالله سبحاني، رمز موفقيت فرزانه خوي عبارت است از:الف- فهم و هوش و دريافتن مطالب، به صورت صحيح؛ب- حفظ و ضبط مطالب، بدون آن که با مرور زمان فراموش شود؛ج- تصرف و موشکافي در مطالب؛د- نوآوري.اين فقيه برجسته در اثر تلاشهاي شبانه روزي، استفاده از نبوغ خدادادي و پشتکار مداوم، توانست در سال 1352هـ.ق. از آيتالله نائيني، آيتالله کمپاني، آيتالله عراقي، آيتالله بلاغي، آيتالله ميرزاعلي آقا شيرازي و آيتالله سيد ابوالحسن اصفهاني اجازه اجتهاد بگيرد. [2]اسطوره تدريسيکي از بارزترين خصوص آيتالله خويي، اهميت دادن به تدريس و تعليم است. او بيش از هفتاد سال، شيفتگان معارف جعفري عليهالسلام و تشنگان فقه اماميه را از کوثر زلال معارف ال محمّد صليالله عليه وآله سيراب نمود.وي در طول اين مدت، توانست با تحمل زحمات طاقتفرسا، صدها مجتهد تربيت کند. بسياري از شاگردان او به مقام مرجعيت، تدريس و اداره حوزههاي علميّه نائل آمدهاند. اين استاد گرانمايه درباره اهميت تدريس، فرمود:«من به تجربه دريافتهام که انسان بايد آموختههايش را به ديگران بياموزد. در درس گفتن يک نوع نبوغ براي انسان حاصل ميشود که خيلي مفيد است.»ايشان در آغاز جواني، به تدريس پرداخت. او در اين باره ميگويد:«زماني که دومين جلد شرح لمعه را فرا ميگرفتم، به تدريس اولين جلد اين کتاب پرداختم.»آيتالله خويي درباره پيشينه تدريس خويش، مينويسد:من بسيار تدريس کردهام و در فقه، اصول و تفسير جلسات درس بسياري تشکيل دادهام و جمعي بيشمار از انديشمندان را در حوزه علمي نجفاشرف پرورش دادهام. من خارج مکاسب شيخ انصاري و همچنين کتاب صلوة را، از اول تا آخر، دو بار تدريس کردهام. در 27 ربيعالاول 1377 هـ.ق. به تدريس کتاب عروة الوثقي پرداختم- از باب طهارت شروع نمودم و در 26 ربيعالاول 1400 هـ.ق. به کتاب اجاره رسيدم و اکنون (ماه صفر 1401هـ.ق) در صدد اتمام اين کتاب هستم-. محاضرات خود در فن اصول را- از آغاز تا پايان- شش بار (بر صدها نفر از دانشوران) القاء کردم و دوره هفتم را به سبب سنگيني وظايف و مسئوليتهاي مرجعيت، در مبحث ضدّ رها ساختم.در سالهاي گذشته، به تدريس علم تفسير همت گماشتم و پس از مدتي، بر خلاف خواسته قلبيام، از آن دست برداشتم و چقدر دوست ميداشتم اين درس ادامه مييافت و منتشر ميشد. خداوند را سپاس ميگويم که در خلال اين ساليان طولاني، لجظهاي از تدريس باز نايستاده و به جز روزهاي بيماري و سفر، همواره به تعليم اشتغال داشتم. [1] - مردان علم در ميدان عمل ، ج 5 ، ص 386[2] - يادنامه آيت الله خوئي، ص 65.فهرست مطالب
تحقيق كتاب البيان آيت الله العظمي سيد ابوالقاسم خوئي
عنوان: تحقيق كتاب البيان آيت الله العظمي سيد ابوالقاسم خوئيفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 90توضیحاتابتدا قرآن را در پيشگاه عظمت آن از ديد احاديث و قرآن بررسي مي كنيم سپس اعجاز قرآن و اشكالاتي كه بر آن گرفته مي شود در آيه هاي نفي اعجاز بحث مي شود بعد قاريان هفتگانه ، قرائتهاي هفتگانه و حروف هفتگانه مورد تفحص قرار مي گيرد سپس راجع به تحريف قرآن و دلايل عدم تحريف و نحوة جمع آوري و تدوين قرآن و حجيت ظواهر آن جستجو شده است . بعد از آن مسألة نسخ در قرآن و نسخ در آيات مختلف بررسي شده و مسأله بدأ در آفرينش و قواعد كلي در تفسير قرآن و در پايان تفسير سوره حمد بيان شده است . آيتالله خويي از آن دوران، چنين ميگويد:«من در ايامي که در نجف اشرف مشغول تحصيل علوم دينيه بودم، بيشتر مقيّد به آداب و سنن و اوراد و اذکار بودم، و گاهي در مجلس پرفيض مرحوم آيتالله سيد علي قاضي شرکت ميکردم و از انفاس قدسيه آن بزرگوار بهره ميبردم، تا اينکه روزي به ايشان عرض کردم: چيزي به من ياد بدهيد و دستورالعملي بگوئيد که من انجام بدهم؛ ايشان دستورالعملي را دادند و گفتند چهل روز به اين دستور، عمل کن! و من مشغول انجام آن اعمال شدم و چون روز چهلم شد، براي من حالت مکاشفهاي رخ داد و من همه حوادث و چگونگي زندگي و آينده خود را مشاهده کرده و ديدم در بالاي منبر درس ميگويم و در منزل نشستهام، مردم ميآيند و ميروند، نماز جماعت و مراجعات مردم و حالات گوناگون خودم را مانند آيينهاي که در پيش رويم باشد، تماشا ميکنم، تا اين که رسيد به جائي که يک مرتبه شنيدم کسي بالاي گلدسته حضرت ميگويد: (انا لله و انا اليه راجعون) ايها النّاس با کمال تأسف آيتالله خويي از دنيا رفت. و در اين جا آن حالت از من بر طرف شد و به حال عادّي برگشتم.»[1] به اعتقاد آيتالله سبحاني، رمز موفقيت فرزانه خوي عبارت است از:الف- فهم و هوش و دريافتن مطالب، به صورت صحيح؛ب- حفظ و ضبط مطالب، بدون آن که با مرور زمان فراموش شود؛ج- تصرف و موشکافي در مطالب؛د- نوآوري.اين فقيه برجسته در اثر تلاشهاي شبانه روزي، استفاده از نبوغ خدادادي و پشتکار مداوم، توانست در سال 1352هـ.ق. از آيتالله نائيني، آيتالله کمپاني، آيتالله عراقي، آيتالله بلاغي، آيتالله ميرزاعلي آقا شيرازي و آيتالله سيد ابوالحسن اصفهاني اجازه اجتهاد بگيرد. [2]اسطوره تدريسيکي از بارزترين خصوص آيتالله خويي، اهميت دادن به تدريس و تعليم است. او بيش از هفتاد سال، شيفتگان معارف جعفري عليهالسلام و تشنگان فقه اماميه را از کوثر زلال معارف ال محمّد صليالله عليه وآله سيراب نمود.وي در طول اين مدت، توانست با تحمل زحمات طاقتفرسا، صدها مجتهد تربيت کند. بسياري از شاگردان او به مقام مرجعيت، تدريس و اداره حوزههاي علميّه نائل آمدهاند. اين استاد گرانمايه درباره اهميت تدريس، فرمود:«من به تجربه دريافتهام که انسان بايد آموختههايش را به ديگران بياموزد. در درس گفتن يک نوع نبوغ براي انسان حاصل ميشود که خيلي مفيد است.»ايشان در آغاز جواني، به تدريس پرداخت. او در اين باره ميگويد:«زماني که دومين جلد شرح لمعه را فرا ميگرفتم، به تدريس اولين جلد اين کتاب پرداختم.»آيتالله خويي درباره پيشينه تدريس خويش، مينويسد:من بسيار تدريس کردهام و در فقه، اصول و تفسير جلسات درس بسياري تشکيل دادهام و جمعي بيشمار از انديشمندان را در حوزه علمي نجفاشرف پرورش دادهام. من خارج مکاسب شيخ انصاري و همچنين کتاب صلوة را، از اول تا آخر، دو بار تدريس کردهام. در 27 ربيعالاول 1377 هـ.ق. به تدريس کتاب عروة الوثقي پرداختم- از باب طهارت شروع نمودم و در 26 ربيعالاول 1400 هـ.ق. به کتاب اجاره رسيدم و اکنون (ماه صفر 1401هـ.ق) در صدد اتمام اين کتاب هستم-. محاضرات خود در فن اصول را- از آغاز تا پايان- شش بار (بر صدها نفر از دانشوران) القاء کردم و دوره هفتم را به سبب سنگيني وظايف و مسئوليتهاي مرجعيت، در مبحث ضدّ رها ساختم.در سالهاي گذشته، به تدريس علم تفسير همت گماشتم و پس از مدتي، بر خلاف خواسته قلبيام، از آن دست برداشتم و چقدر دوست ميداشتم اين درس ادامه مييافت و منتشر ميشد. خداوند را سپاس ميگويم که در خلال اين ساليان طولاني، لجظهاي از تدريس باز نايستاده و به جز روزهاي بيماري و سفر، همواره به تعليم اشتغال داشتم. [1] - مردان علم در ميدان عمل ، ج 5 ، ص 386[2] - يادنامه آيت الله خوئي، ص 65.فهرست مطالب