پيشگفتارمطالب اين مجموعه با عنوان بررسي تزئينات ونقوش مسجد جامع يزد جمع گرد آوري شده و سعي برآن بوده تا جايي كه متون تاريخي باقيمانده و منابع و سوابق تاريخي مسجد جامع يزد اجازه داده است به ذكر توضيحاتي راجع به مصالح و كتيبه ها و تاريخ بناي آن و تغييرات ايجاد شده بر آن در طول ساليان، بپردازيم.اگر چه نقوش شكل گرفته بر آن به طور عموم در تمام بناهاي اسلامي ايران به چشم مي خورد ولي خالي از لطف نبود كه به بررسي تزئينات اين مجموعه بپردازيم زيرا مجموعه بناي مسجد جامع يزد در شهري است كه داراي بافت سنتي دست نخورده اي نسبت به بناهاي شهرهاي ديگر است، با اين حال بناهاي باستاني و اسلامي ايران همگي داراي لطف خاص خودشان هستند كه معماران تلاشگر و هنرمند با اطلاعات و دانش معماري بالابه تأ سيس بناها همت گمارده اند.حال چه به صورت تحقيق دانشگاهي يا هنر عنوان ديگري قطعاً علاقه و توجه شخصي و ميل به دانستن در مورد عظيم تاريخي داشته باشم و به اين مسير رنگارنگ قدم گذاشته و هنر گوشه ديگري از اين سرزمين را ورق بزنيم، وارد فضاي زيبا و ملكوتي شويم از داخل مقرنها عبور كنيم و ايوانها را پشت سر گذارده و راه پر پيچ و خم نقوش اسليمي و ختايي را گرفته از داخل بوته ها گذشته م مناره ها را دور بزنيم تا شايد تفحه اي از روح و ذوق هنري معمار و نقشبند اين بنا از روح خسته ما گذر كند و جاني تازه به ما ببخشد.ديدن و مشاهده كردن اين گونه هنر هاي تاريخي كه از ساليان باقي مانده شايد تلنگري باشد براي تمامي از تلاش افتادگان راه هنر و بروز خلاقيت و پشتكار. مقدمههنر جو هره اي است كه از ذرات هر ايراني به فضل الهي به وديعه نماده شده است. به همين علت جلوه هاي هنر در تمام مظاهر و مقوله هاي زندگي ايراني مانند: معماري، نقاشي ، خط وكتابت ، پارچه بافي، قالي وگليم بافي، فلزكاري، سفالگري و …… در طول تاريخ بروز و ظهور داشته و دنيايي از زيباييها، ذوق، خلاقيت و ابتكار را پديد آورده است.يكي از مظاهر انعكاس هنر ايراني در معماري اين سرزمين است هنرمند معمار ايراني، از ابتداي كار و ازهنگام بكارگيري آجر كه ازمصالح اوليه احداث بنا به شمار مي رفته زيبا ترين نقشها و طرحها را هنگام احداث ديوارها و پوششي گنبد ها وگوشواره ها، مقرنس ها و طاقنما ها خلق كرده است و در روند تكاملي آن با گره چيني، گل اندازي، گره سازي وآجر كاري خفته و رفته، شاهكار هاي بي نظيري را به وجود آورده است.هنگام استفاده از گچ با خلق گچبريهايي با نقوش هندسي، گياهي، دنيايي از خلاقيت را كه در دنيا بي نظير مي باشد آفريده و در استفاده از چوب براي پنجره ها و درها با بهره گيري از فتوني نظير منبت، مشبك، معرق، كنده كاري، خاتم سازي ونقاشي روي چوب، اعجاز باور نكردني را پديد آورده است.براي تزيين بنا از كاشيهايي يك رنگ، هفت رنگ، معرق، طلايي و …. شيشه و آيينه در شكلها و رنگها و ابعاد گوناگون، مدد جسته و دنيايي از زيبايي و خلاقيت و هنر را عرضه كرده و همه اينها به همراه حجاريهاي زيبا، بنا هايي را در جاي جاي ايران بر پا و استوار كرده است.بدون ترديد تحقق اين همه زيبابيها و خلاقيت جز به مدد عشق به معبود امكان پذير نبود، چراكه بيشترين جلوه آنها را در مسجد، محراب و زيارتگاه مي توان ديد.بناهاي مذهبي، همواره مورد احترام و توجه ملل و اقوام مختلف درطول تاريخ بوده است، و به لحاظ همين اهميت، پيوسته كاملترين تجربه هاي هنري هنرمندان برجسته هر دوره تاريخي در خدمت معماري و تزيين نقوش به كار رفته در احداث چنين اماكني بوده است. اين علاقه و توجه و بذل سرمايه هاي مادي و معنوي، نه از باب منافع اقتصاديو اغراض مادي، بلكه بر مبناي كشش و علاقه اي قلبي بر اساس گرايش فطري مردم به مكاتب الهي بروز كرده است. چه بسا مردمي كه با مشكلات و تنگناهاي اقتصادي قرين بوده، اما در سرمايه گذاري براي مظاهر معنوي، از جمله بناهاي وابسته به مقدسات مذهبي، از هيچگونه ايثاري فروگذار نكرده اند.بناهاي رفيع و با شكوهي كه در طول تاريخ براي معابد، مساجد وكليساها،سر برافراشته اند، با يك پشتوانه قلبي و عشق حقيقي همراه بوده است.در تاريخ اسلام، مسجد در رأس توجه مردم، به ويژه هنرمندان معتقد به مباني ديني قرار داشته است. در دوره هايي كه اثري ازپيشرفتهاي علمي و صنعتي در هيچ كجاي عالم ديده نمي شود، بر جسته ترين آثار معماري جهان، از ميان مساجد بزرگ در جاي مانده است، اگر چه به علل گوناگون، بويژه هجوم ارتشهاي متجاوز بيگانه به كشورهاي اسلامي بسياري از ابنيه مهم و مساجد تاريخي دچار تخريب و ويراني شده و آثار مهم مكتوب و ميراث فرهنگي مسلمين كه دستخوش غارت و آتش سوزي در كتابخانه هاي مهم جهان اسلام شده است، ما را ا زگنجينه هاي مهمي محروم كرده است، با اين حال آنچه بر جاي مانده، خود دريچه اي است براي شناخت عظمت معماري به كار رفته در بناي مساجد بزرگ تاريخي، بويژه آن كه در معماري و كاشيكاري بناها، مظاهر معنوي و مفاهيم والاي مذهبي چه در انتخاب رنگ و چه در انتخاب شكل و فرم بسيار ماهرانه تلفيق شده اند، و فضايي به وجود آورده است كه انسان شيفته معنويت را بسوي خود مي خواند. « مسجد » در معماري ايران.در هنر و معماري ايراني و به ويژه معماري مساجد با دو پديده شكل و محتوايا عينيت و ذهنيت – و در يك كلام قالب و روح مواجهيم.هنر معماري داراي سه جنبه است يكي جايگاه اثر در شهر يا معماري شهري ، طراحي خود بنا يا حجم اثر، و در نهايت هنر هاي وابسته به معماري كه شامل مواردي چون نور ورنگ و نقش است، مي گردد كه اين اخير با آنكه نقشي محوري در آنچه كه معماري ايراني نا ميد ه مي شود دارد، اما در دوره هاي پسين ، اين شيوه يا مهجور گشته يا نقشي حاشيه يي يافته است. حال آنكه چنين ظرفيتي را دارد كه فضا سازي كند و بدون اينكه تركيب احجام نامتجانس ضرورت يابد، فضاهاي دلخواه را ايجاد نمايد.انسان- و به تبع او اثر هنري- موجوديت نمي يابد، مگر آنكه قالب و روحي داشته باشد. قالب و روح دو وجه متفك يا همراه و تركيبي نيستند، بلكه وجوهي محشور و عجيبند كه هيچ كدام بدون ديگري موجوديت و معنا نمي يابد. نه هر قالبي محمل هر روحي است و نه روحي تاب نشستن بر هر قالبي را دارد. اين دو تنها با يكديگر موجوديت مي يابد و رشد مي كنند و مرتبت وجود مي يابند.(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)متن کامل را می توانید دانلود نمائیدچون فقط تکه هایی از متن تحقیق در این صفحه درج شده (به طور نمونه)ولی در فایل دانلودی متن کامل تحقیقهمراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشندموجود است
پایان نامه معماري مساجد مختلف در شهر يزد
پيشگفتارمطالب اين مجموعه با عنوان بررسي تزئينات ونقوش مسجد جامع يزد جمع گرد آوري شده و سعي برآن بوده تا جايي كه متون تاريخي باقيمانده و منابع و سوابق تاريخي مسجد جامع يزد اجازه داده است به ذكر توضيحاتي راجع به مصالح و كتيبه ها و تاريخ بناي آن و تغييرات ايجاد شده بر آن در طول ساليان، بپردازيم.اگر چه نقوش شكل گرفته بر آن به طور عموم در تمام بناهاي اسلامي ايران به چشم مي خورد ولي خالي از لطف نبود كه به بررسي تزئينات اين مجموعه بپردازيم زيرا مجموعه بناي مسجد جامع يزد در شهري است كه داراي بافت سنتي دست نخورده اي نسبت به بناهاي شهرهاي ديگر است، با اين حال بناهاي باستاني و اسلامي ايران همگي داراي لطف خاص خودشان هستند كه معماران تلاشگر و هنرمند با اطلاعات و دانش معماري بالابه تأ سيس بناها همت گمارده اند.حال چه به صورت تحقيق دانشگاهي يا هنر عنوان ديگري قطعاً علاقه و توجه شخصي و ميل به دانستن در مورد عظيم تاريخي داشته باشم و به اين مسير رنگارنگ قدم گذاشته و هنر گوشه ديگري از اين سرزمين را ورق بزنيم، وارد فضاي زيبا و ملكوتي شويم از داخل مقرنها عبور كنيم و ايوانها را پشت سر گذارده و راه پر پيچ و خم نقوش اسليمي و ختايي را گرفته از داخل بوته ها گذشته م مناره ها را دور بزنيم تا شايد تفحه اي از روح و ذوق هنري معمار و نقشبند اين بنا از روح خسته ما گذر كند و جاني تازه به ما ببخشد.ديدن و مشاهده كردن اين گونه هنر هاي تاريخي كه از ساليان باقي مانده شايد تلنگري باشد براي تمامي از تلاش افتادگان راه هنر و بروز خلاقيت و پشتكار. مقدمههنر جو هره اي است كه از ذرات هر ايراني به فضل الهي به وديعه نماده شده است. به همين علت جلوه هاي هنر در تمام مظاهر و مقوله هاي زندگي ايراني مانند: معماري، نقاشي ، خط وكتابت ، پارچه بافي، قالي وگليم بافي، فلزكاري، سفالگري و …… در طول تاريخ بروز و ظهور داشته و دنيايي از زيباييها، ذوق، خلاقيت و ابتكار را پديد آورده است.يكي از مظاهر انعكاس هنر ايراني در معماري اين سرزمين است هنرمند معمار ايراني، از ابتداي كار و ازهنگام بكارگيري آجر كه ازمصالح اوليه احداث بنا به شمار مي رفته زيبا ترين نقشها و طرحها را هنگام احداث ديوارها و پوششي گنبد ها وگوشواره ها، مقرنس ها و طاقنما ها خلق كرده است و در روند تكاملي آن با گره چيني، گل اندازي، گره سازي وآجر كاري خفته و رفته، شاهكار هاي بي نظيري را به وجود آورده است.هنگام استفاده از گچ با خلق گچبريهايي با نقوش هندسي، گياهي، دنيايي از خلاقيت را كه در دنيا بي نظير مي باشد آفريده و در استفاده از چوب براي پنجره ها و درها با بهره گيري از فتوني نظير منبت، مشبك، معرق، كنده كاري، خاتم سازي ونقاشي روي چوب، اعجاز باور نكردني را پديد آورده است.براي تزيين بنا از كاشيهايي يك رنگ، هفت رنگ، معرق، طلايي و …. شيشه و آيينه در شكلها و رنگها و ابعاد گوناگون، مدد جسته و دنيايي از زيبايي و خلاقيت و هنر را عرضه كرده و همه اينها به همراه حجاريهاي زيبا، بنا هايي را در جاي جاي ايران بر پا و استوار كرده است.بدون ترديد تحقق اين همه زيبابيها و خلاقيت جز به مدد عشق به معبود امكان پذير نبود، چراكه بيشترين جلوه آنها را در مسجد، محراب و زيارتگاه مي توان ديد.بناهاي مذهبي، همواره مورد احترام و توجه ملل و اقوام مختلف درطول تاريخ بوده است، و به لحاظ همين اهميت، پيوسته كاملترين تجربه هاي هنري هنرمندان برجسته هر دوره تاريخي در خدمت معماري و تزيين نقوش به كار رفته در احداث چنين اماكني بوده است. اين علاقه و توجه و بذل سرمايه هاي مادي و معنوي، نه از باب منافع اقتصاديو اغراض مادي، بلكه بر مبناي كشش و علاقه اي قلبي بر اساس گرايش فطري مردم به مكاتب الهي بروز كرده است. چه بسا مردمي كه با مشكلات و تنگناهاي اقتصادي قرين بوده، اما در سرمايه گذاري براي مظاهر معنوي، از جمله بناهاي وابسته به مقدسات مذهبي، از هيچگونه ايثاري فروگذار نكرده اند.بناهاي رفيع و با شكوهي كه در طول تاريخ براي معابد، مساجد وكليساها،سر برافراشته اند، با يك پشتوانه قلبي و عشق حقيقي همراه بوده است.در تاريخ اسلام، مسجد در رأس توجه مردم، به ويژه هنرمندان معتقد به مباني ديني قرار داشته است. در دوره هايي كه اثري ازپيشرفتهاي علمي و صنعتي در هيچ كجاي عالم ديده نمي شود، بر جسته ترين آثار معماري جهان، از ميان مساجد بزرگ در جاي مانده است، اگر چه به علل گوناگون، بويژه هجوم ارتشهاي متجاوز بيگانه به كشورهاي اسلامي بسياري از ابنيه مهم و مساجد تاريخي دچار تخريب و ويراني شده و آثار مهم مكتوب و ميراث فرهنگي مسلمين كه دستخوش غارت و آتش سوزي در كتابخانه هاي مهم جهان اسلام شده است، ما را ا زگنجينه هاي مهمي محروم كرده است، با اين حال آنچه بر جاي مانده، خود دريچه اي است براي شناخت عظمت معماري به كار رفته در بناي مساجد بزرگ تاريخي، بويژه آن كه در معماري و كاشيكاري بناها، مظاهر معنوي و مفاهيم والاي مذهبي چه در انتخاب رنگ و چه در انتخاب شكل و فرم بسيار ماهرانه تلفيق شده اند، و فضايي به وجود آورده است كه انسان شيفته معنويت را بسوي خود مي خواند. « مسجد » در معماري ايران.در هنر و معماري ايراني و به ويژه معماري مساجد با دو پديده شكل و محتوايا عينيت و ذهنيت – و در يك كلام قالب و روح مواجهيم.هنر معماري داراي سه جنبه است يكي جايگاه اثر در شهر يا معماري شهري ، طراحي خود بنا يا حجم اثر، و در نهايت هنر هاي وابسته به معماري كه شامل مواردي چون نور ورنگ و نقش است، مي گردد كه اين اخير با آنكه نقشي محوري در آنچه كه معماري ايراني نا ميد ه مي شود دارد، اما در دوره هاي پسين ، اين شيوه يا مهجور گشته يا نقشي حاشيه يي يافته است. حال آنكه چنين ظرفيتي را دارد كه فضا سازي كند و بدون اينكه تركيب احجام نامتجانس ضرورت يابد، فضاهاي دلخواه را ايجاد نمايد.انسان- و به تبع او اثر هنري- موجوديت نمي يابد، مگر آنكه قالب و روحي داشته باشد. قالب و روح دو وجه متفك يا همراه و تركيبي نيستند، بلكه وجوهي محشور و عجيبند كه هيچ كدام بدون ديگري موجوديت و معنا نمي يابد. نه هر قالبي محمل هر روحي است و نه روحي تاب نشستن بر هر قالبي را دارد. اين دو تنها با يكديگر موجوديت مي يابد و رشد مي كنند و مرتبت وجود مي يابند.(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)متن کامل را می توانید دانلود نمائیدچون فقط تکه هایی از متن تحقیق در این صفحه درج شده (به طور نمونه)ولی در فایل دانلودی متن کامل تحقیقهمراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشندموجود است