جایگاه سیاست های پولی و مالی با تاکید بر بخش نفت در یک اقتصاد صادرکننده نفت با استفاده از مدلهای DSGE مورد ایران1-1- مقدمهدر کشورهای صادرکننده نفت از جمله ایران شوک های نفتی پیوندی گسسته ناپذیر با بخش های مختلف اقتصادی دارند و بنابراین نقش مهمی را در بروز نوسانات تولید و تورم در این کشورها ایفا می نماید.قیمت های نفت در چند سال گذشته افزایش های چشمگیری یافته است. تغییر در قیمت های نفت اثر مستقیم بر روی سطح قیمت های کل اقتصاد دارد، این تغییر قیمت بر روی تصمیمات بین دوره ای و درون دوره ای مصرف موثر می باشد، هم چنین بر ساختار هزینه بنگاه ها تأثیر می گذارد و از این کانال اثر ثانویه بر روی قیمت های داخلی دارد. بنابراین شاخص بندی قیمت و دستمزد ممکن است اثرات شوک های قیمت نفت بر روی تورم و تولید را گسترش دهد.در کشورهای صادرکننده نفت درآمدهای حاصل از صادرات نفت، به عنوان درآمد بخش دولتی محسوب و از طریق خزانه وارد بودجه می شود. کشورهای صادرکننده نفت به دلیل ساختار و مسایل سیاسی آنها، دولت به عنوان بزرگ ترین کارگزار اقتصادی کشور در اغلب بخش های تولیدی و خدماتی حضور فعال دارد. انتظارات سیاسی و اجتماعی از دولت که عموماً فاقد مبنای اقتصادی است، سبب می شود که اغلب تأثیرات هزینه های سرمایه ای دولت نیز همانند هزینه های جاری باشد. سرمایه گذاری دولتی از برنامه زمان بندی مدون خود تبعیت نمی کند، حجم سرمایه گذاری از رقم پیش بینی شده فراتر می رود و مدیریت دولتی غیر کارامد نیز سبب می شود که اثرات توسعه ای این قبیل سرمایه گذاری ها ضعیف باشد (مهرآرا & میری, رابطه ی میان درآمدهای نفتی و ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصادی در کشورهای صادرکننده ی نفت: ایران، مکزیک و ونزوئلا, 1389). تزریق درآمدهای یاد شده در این کشورها، نظیر ایران سبب افزایش تقاضای کل میگردد، از آن جایی که بخش عرضه کل که برآیند بخش های داخلی است نمی تواند به تقاضای ایجاد شده پاسخ گوید، بنابراین منجر به افزایش تورم می شود و تورم نیز به نوبه ی خود علاوه بر متغیرهای اقتصادی بر متغیرهای سیاسی و اجتماعی اثر می گذارد.از طرفی کاهش قیمت نفت سبب می شود که دولت، به علت عدم انعطاف پذیری هزینه-های جاری، که بخش عمده آن مربوط به حقوق و دستمزد کارکنان دولتی است، از هزینه-های عمرانی بکاهد و آن را به هزینه های جاری منتقل کند. بنابراین اولین اثر آن ظهور انبوهی از طرح های نیمه تمام در بخش عمرانی است. این مسئله سبب رکود و بیکاری به خصوص در بخش هایی می شود که عمدتاً از کارگران غیر ماهر استفاده می کنند و بدین ترتیب بی ثباتی از حوزه اقتصاد به حوزه های اجتماعی و سیاسی نیز سرایت می کند. بخش ارزی، تراز پرداخت ها و کسری بودجه را تحت تأثیر قرار می دهد و تورم که از همان ابتدا وجود داشته است سبب کاهش رشد اقتصادی می شود (خوش اخلاق & موسوی محسنی, 1385).یکی از مهمترین کارکردهای نفت که در این رساله نیز به آن پرداخته شده است، اهمیت قیمت نفت و درآمدهای نفتی می باشد. مثلاً اینکه مقدار نفت کم یا زیاد باشد یا اینکه درآمد نفت کم یا زیاد باشد، می تواند سیاست های پولی و مالی را تحت تأثیر قرار دهد.بنابراین با توجه به مباحث بالا و اهمیت نفت در کشورهای صادرکننده نفت از جمله ایران در این رساله یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی با تاکید بر بخش نفت و برای یک کشور صادرکننده نفت طراحی شده است و در آن سیاست های پولی و مالی بررسی شده است. سپس این مدل برای کشور ایران آزمون شده است. هدف اصلی در این رساله تخمین و برآورد پارامترهای واکنش های سیاستی می باشد. بدین منظور مدل با استفاده از رویکرد بیزین تخمین زده شده است. لازمه این کار این است که بخش های مختلف اقتصادی به صورت دقیق و بر اساس شرایط اقتصادی ایران تصریح شود. چرا که تصریح کردن بخش های ایران بر اساس روابط نادقیق ممکن است نتایج درستی را به ما ندهد و لذا در سیاست گذاری دچار اشتباه شویم.برای شروع لازم است درک درستی از مدل های تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE ) و مدل های تعادل عمومی محاسباتی (CGE ) و تفاوت بین آنها داشته باشیم.مدل های تعادل عمومی، کل اقتصاد را به صورت تعادلی و عمومی نگاه می کند. الگوهای تعادل عمومی از لحاظ خرد به دیدگاه والراس برمی گردد. در این دیدگاه بخش ها، عوامل اقتصادی و ... با یکدیگر ترکیب می شوند و در نهایت بازار تسویه می شود و عدم تعادل ها برطرف می شود. در واقع مبنای کار به این صورت است که عوامل اقتصادی سود خود را حداکثر می کنند، خانوارها مطلوبیت خود را حداکثر می کنند، دولت نقش تنظیم کننده دارد. هم چنین عرضه از حاصل جمع تولید بنگاه ها حاصل می شود. بخشی از تولید تحت عنوان واردات از کشور خارج می شود و بخشی از کمبود از خارج کشور وارد می شود و در نهایت سرمایه گذاری کل اقتصاد با پس انداز کل اقتصاد برابر می شود. حال الگوی تعادل عمومی محاسباتی (CGE) با الگوی تعادل عمومی والراسی بسته می شود. در این الگو هنگامی که شوک به اقتصاد وارد می شود به دلیل اینکه پایه ها و مبانی به صورت خردی بسته شده است، لذا شوک از کانال قیمت نسبی وارد می شود. پس به طور خلاصه مدل های CGE مدل های واقعی هستند و لذا شوک اسمی مانند پول داخل آن قرار نمی گیرد.در مدل های DSGE نگاه کلان می باشد نه خردی. اما دیدگاه کلانی که وجود دارد دارای مبانی تئوریک و پایه های خردی می باشد. مدل های DSGE به روابط پایه ای و مبناها اهمیت می دهد ولی اثر این مبناها را الگوسازی نمی کند. بنابراین در مدل های DSGE روابطی که بر روی آنها کار می کنیم روابط کلان اقتصادی می باشد. شرایط مرتبه اول معادلات بر اساس تئوری های اقتصاد خردی الگو می شود به عبارت دیگر روابط FOC روابط تجمیع شده خرد می باشد. بر همین اساس شوک ها نیز شوک های کلان می باشد: مثل شوک پولی، شوک های هزینه دولت، تکنولوژی، ارز و...نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که حداکثرسازی مطلوبیت، حداکثرسازی سود در ایران با سایر کشورها تفاوتی ندارد. مشکل قاعده پولی می باشد که بانک مرکزی اعمال می کند. مشکل عدم تنظیم بازار پول است که نمی تواند سیاست های خودش را از کانال نرخ سود وارد کند. مشکل کنترل نرخ سود است که سیاست پولی عملکرد خودش را به درستی انجام نمی دهد.منتها تفاوتی که وجود دارد این است که شرایط تعادل پویای اقتصاد در کشورهای توسعه یافته از یک بازار رسمی استخراج می شود اما شرایط تعادل پویای اقتصاد در ایران در برخی بخش ها از یک بازار غیررسمی (سیاه) استخراج خواهد شد. به عنوان مثال با توجه به اخلالی که در نرخ سود وجود دارد قیمت پول از یک بازار سیاه استخراج خواهد شد. بنابراین لازمه این کار شناسایی عدم تعادل های اقتصادی از جمله بازار پول، مالی و ارز می باشد.به عنوان مثال سرمایه گذار بر اساس تفاوت بین نرخ سود بازار و نرخ سود بانکی رفتار خودش را تنظیم می کند و هر چه این تفاوت افزایش یابد رفتار وی نیز تغییر می کند؛ لذا مدل سازی رفتار سرمایه گذار بر اساس تفاوت بین این دو نرخ نتیجه بهتری را نسبت به حالتی که صرفاً بر اساس نرخ سود بانکی تنظیم شود در پی خواهد داشت.بدین منظور لازم است بخش های اقتصادی به صورت دقیق تنظیم شود. یکی از مهم-ترین بخش هایی که باید تنظیم شود بخش های پولی و بخش دولت می باشد؛ لذا تعیین قاعده پولی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. قاعده پولی متشکل از سه بخش بانک مرکزی و پایه پولی، بازار ارز و انتخاب رژیم ارزی و محدودیت بودجه دولت می باشد. از تلفیق این سه، حساب تلفیقی بدست می آید که اهمیت ارز، پول و بودجه دولت در قاعده پولی دیده می-شود. عمدتاً در کارهای قبلی که صورت گرفته است بدون توجه به جایگاه اقتصادی ایران عمدتاً با استفاده از قاعده تیلور، به استخراج قاعده سیاست پولی پرداخته شده است. شوک-های نفتی، حساب تلفیقی دولت و بانک مرکزی را تحت تأثیر قرار می دهد. به عبارت دیگر در زمان بروز شوک های منفی نفتی که عمدتاً با افزایش هزینه های دولتی اتفاق می افتد، قاعده سیاست پولی بر روی اعتبار داخلی بسته می شود. به دلیل اینکه در این حالت ارز از کنترل دولت خارج می باشد و ارز کارکرد خود را به درستی انجام نمی دهد. در این حالت بیشتر اعتبار داخلی است که کار می کند. به عبارت دیگر در صورت بروز شوک های منفی نفت درآمد دولت کاهش یافته و سیاست های مالی در جهت انقباضی می باشد و در این حالت تورم از کانال نرخ ارز کنترل نمی شود بلکه بیشتر از طریق پایه پولی کنترل می شود. هم چنین در صورت بروز شوک های مثبت نفتی تنظیم قاعده پولی با استفاده از نرخ ارز می باشد. به عبارت دیگر در حساب تلفیقی منابع خارجی بالاتر می رود.هم چنین در این رساله بخش دولتی به صورت دقیق مورد بررسی قرار می گیرد. به عبارت دیگر درآمدهای دولتی و هزینه های دولتی مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش این سؤال بررسی خواهد شد که آیا واقعاً افزایش درآمد نفت و سرمایه گذاری دولت می تواند رشد اقتصادی را زیاد کند؟ به عبارت دیگر درآمدهای نفتی بر روی تولید چه نقشی را ایفا می کنند و اینکه آیا باید درآمدهای نفتی به سمت تولید کانالیزه شود یا خیر؟بعد از تنظیم کردن بخش های مختلف مدل DSGE شوک قیمت و تولید نفت وارد مدل خواهد شد و سپس اثر این شوک ها بر روی قواعد پولی بررسی خواهد شد.ساختارهای اصلی مدل تعادل عمومی پویای تصادفی به صورت زیر تنظیم شده است:1- رفتار بخش خصوصی که در آن یک خانوار معرف که ارزش حال تنزیل شده مورد انتظار مطلوبیت طول دوران زندگی را با توجه به قید بودجه بین دوره ای حداکثر می کنند، در نظر گرفته می شود.2- رفتار بنگاه و تنظیم قیمت ها: رفتار بنگاه با پیروی از کالو (1983) تنظیم شده است. در این روش فرض می شود که درصد از بنگاه ها می توانند در هر دوره قیمت جدید تنظیم کنند و از این رو معادل درصد قیمت خود را بدون تغییر نگه می دارند. (پارامتر چسبندگی قیمت را در اقتصاد اندازه گیری می کند). هم چنین فرض می شود که دو دسته بنگاه وجود دارد. در حالی که معادل درصد از تنظیم کنندگان قیمت همانند مدل کالو استاندارد رفتار می کنند، درصد قیمت هایشان را بر اساس رفتار گذشته نگر (قاعده سرانگشتی) تنظیم می کنند.بر این اساس منحنی فیلیپس هیبریدی کینزین های جدید به عنوان یک بخش از اقتصاد تصریح خواهد شد. لازم به ذکر است که منحنی فیلیپس هیبریدی کینزین های جدید در سه بخش داخلی، صادراتی و وارداتی مدل سازی شده است.3- دولت: بخش دولت نیز با در نظر گرفتن درآمدها (از جمله درآمدهای نفتی) و مخارج دولتی تصریح خواهد شد.4- بازار ارز: به منظور استخراج دقیق قاعده پولی نیازمند این هستیم که بخش خارج به صورت دقیق تصریح شود.5- بخش پولی: در این بخش ترازنامه بانک مرکزی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.در مرحله بعد به ارزیابی و تخمین مدل DSGE برای ایران پرداخته خواهد شد. روش-های متفاوتی برای ارزیابی و تخمین مدل های DSGE وجود دارد. همان گونه که به وسیله آن و اسچورف هاید (2007) بیان شده است این تکنیک ها عبارتند از: کالیبراسیون، روش گشتاورهای تعمیم یافته، تخمین بر اساس حداکثر راستنمایی با اطلاعات کامل، تخمین بیزین و تخمین حداقل فاصله بر اساس فاصله بین توابع ضربه-واکنش از مدل VAR و مدل DSGE.در مدل های DSGE دو موضوع وجود دارد:1- شبیه سازی؛2- تخمین.در شبیه سازی، مدل با داده های واقعی تخمین نمی خورد اما تا حدودی رفتار عاملین اقتصادی را برای ما روشن می کند. تخمین های دقیق با تخمین زن بیزین صورت می گیرد.بنابراین مراحل مختلف کار این رساله به صورت زیر تقسیم بندی می شود:1- استخراج الگو مطابق با شرایط اقتصاد ایران؛2- بدست آوردن مقادیر تعادلی پویای اقتصاد ؛3- تبدیل معادلات استخراج شده از شرایط بهینه سازی به صورت معادلات لگاریتمی- خطی شده؛4- شبیه سازی مدل با نرم افزار داینار ؛5- تخمین مدل با روش بیزین.با پیروی از آن و اسچورف هاید (2007) و مانسینی گریفولی (2007) تکنیک بیزین برای تخمین مدل DSGE لگاریتمی- خطی شده مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این روش نسبت به رویکردهای رقیب چندین مزیت دارد: ابتداً تخمین بیزین اجازه استفاده از اطلاعات پیشین در فرآیند تخمین را می دهد. وارد کردن اطلاعات پیشین به شناسایی پارامترهای مدل کمک می کند. ثانیاً تخمین بیزین یک تخمین زن سیستمی می باشد و اجازه استفاده از منافع رویکرد تعادل عمومی را به ما می دهد. ثالثاً رویکرد بیزین عملکرد بهتری نسبت به تخمین حداکثر راستنمایی و GMM در نمونه های کوچک دارد.1-2- سؤالهای تحقیقبا توجه به اینکه در این رساله به دنبال بررسی سیاست های پولی و مالی برای یک اقتصاد صادرکننده نفت با استفاده از مدل تعادل عمومی تصادفی پویا و سپس آزمون آن برای ایران هستیم، لذا سؤال اصلی تحقیق به صورت زیر مطرح می شود:شوک قیمت نفت در چارچوب مدل تعادل عمومی اقتصاد باز در یک کشور صادرکننده نفت چه اثری بر روی متغیرهای کلان اقتصادی از کانال دو متغیر سیاست پولی و سیاست مالی دارد؟هم چنین در راستای پاسخ گویی به سؤال بالا یک سری سؤالهای فرعی نیز مطرح می شود که به صورت زیر هستند:1-3- فرضیه تحقیقعنوان صفحهفصل اول:کلیات پژوهش..................................................................................11-1- مقدمه21-2- سؤالهای تحقیق61-3- فرضیههای تحقیق71-4- اهداف تحقیق71-5- روش شناسی81-6- روش گردآوری اطلاعات و دادهها131-7- جامعه آماری، روش نمونهگیری حجم نمونه131-8- روش تجزیه و تحلیل دادهها13فصل دوم:نفت و اهمیت آن در اقتصاد ایران.............................142-1- مقدمه152-2- واقعیات اقتصاد ایران در بخش نفت172-3- نفت و اهمیت آن در اقتصاد202-4- سیاستهای پولی و مالی و ارتباط آن با نفت برای ایران242-5- مطالعات تجربی انجام شده در زمینه نفت262-6- خلاصه و جمعبندی29فصل سوم:سیاستهای پولی و مالیو ارتباط آن با نفت................303-1- مقدمه313-2- سیاستهای پولی و بخش نفت در کشورهای صادرکننده نفت353-3- سیاستهای مالی و بخش نفت در کشورهای صادرکننده نفت393-3-1- سیاست مالی و رشد اقتصادی433-3-2- سیاست مالی در کشورهای صادرکننده نفت443-4- ارائه یک مدل تئوریک به منظور بررسی یک رونق صادراتی (نفت)473-4-1- رونقصادرات،قیمتهاینسبیورقابتپذیری: تحلیلنموداری483-4-1-1- اثرات بلندمدت483-4-1-2- عدم تعادل کوتاه مدت در بازار پول523-4-1-3- بررسی رفتار 563-4-2- تحلیل پویای مقایسهای583-4-2-1- معادلات ساختاری583-4-2-2- معادلات تفاضلی603-4-2-3- نماد613-4-2-4- پویاییها و فرمهای خلاصه شدهی تفاضلی613-4-2-5- انتظارات ایستا623-4-3- بحثوگسترش653-4-4- پیوست663-5- خلاصه و جمعبندی69فصل چهارم:مبانی نظری الگوهای DSGE.........................................704-1- مروری بر مبانی نظری الگوهای DSGE714-1-1- علت نامگذاری مدل DSGE754-1-2- ویژگیهای اصلی یک مدل کینزین جدید774-2- کارهای تجربی انجام شده در زمینه مدلهای DSGE784-3- خلاصه و جمعبندی84فصل پنجم:طراحی، کالیبراسیون و شبیهسازی مدل DSGE برای اقتصاد ایران......855-1- مقدمه865-2- طراحی مدل DSGE برای اقتصاد ایران875-2-1- بخش خانوارها885-2-2- بنگاهها945-2-2-1- بنگاههای داخلی945-2-2-1-1- تولیدکنندگان نهایی945-2-2-1-2- تولیدکنندگان کالاهای واسطهای955-2-2-2- واردکنندگان975-2-2-3- صادرکنندگان995-2-3- دولت و بانک مرکزی1015-2-3-1- قید بودجه دولت1015-2-3-2- تلفیق قید بودجه دولت و تراز پرداختهای بانک مرکزی1015-2-4- بخش خارجی1065-2-5- شرط تسویه بازارها1065-2-5-1- شرط تسویه حساب تراز پرداختها1065-2-5-2- قید کلی منابع1065-3- قیمتهای نسبی، هزینههای نهایی و نرخ ارز حقیقی1075-4- بدست آوردن شرایط تعادل پویای اقتصاد1125-5- لگاریتم-خطیکردنمعادلات بدست آمده از بهینهسازی1205-6- کالیبراسیون1315-7- شبیهسازی1395-7-1- سناریوی اول (پایه)1405-7-2- سناریوی دوم1485-7-4- سناریوی سوم1495-7-5- سناریوی چهارم1505-7-6- مقایسه نتایج در سناریوهای پیشنهادی1535-8- خلاصه و جمعبندی157فصل ششم: تخمین مدل DSGE برای اقتصاد ایران بااستفاده از روش بیزین.......1576-1- مقدمه1586-2- روششناسی تخمین بیزین1586-2-1- اقتصادسنجی بیزین1586-2-2- چگالی پیشین مزدوج1636-2-3- الگوریتم حداکثرسازی عددی1646-2-4- الگوریتم MCMC تطبیقی1646-3- دادهها و توزیعهای پیشین1656-3-1- دادهها1656-3-2- توزیعهای پیشین1666-4- نتایج تجربی1676-4-1- توزیعهای پسین تخمین زده شده1676-4-2- خوبی مدل1726-4-2-1- چک کردن مدها1726-4-2-2- آزمونهای تشخیصی بروک و گلمن1756-4-2-3- واکنش مدل به شوکهای ساختاری1766-5- خلاصه و جمعبندی181فصل هفتم:خلاصه و نتیجهگیری.......................................1827-1- مقدمه1837-2- خلاصه تحقیق1837-3- ارائه پیشنهادات و راهکارها1867-3-1- پیشنهادات سیاستی1867-3-2- پیشنهادات پژوهشی187پیوست الف:لگاریتم- خطی سازی.................................188الف-1- مکاتب مدلسازی DSGE189الف-2- لگاریتم-خطی سازی190الف-2-1- پیشنیازهای ریاضی لگاریتم-خطی سازی191الف-2-2- بلوکهای سازنده روش پیشنهادی اوهلیگ و نحوه استخراج آنها191الف-2-3- لگاریتم-خطی سازی از طریق بسط تیلور194پیوست ب:مدلهای حالت فضا و فیلتر کالمن........................196ب-1- مدلهای حالت فضا و فیلتر کالمن197ب-2- فروض فيلتر كالمن199ب-2-1- سيستم ديناميك خطي199ب-2-2- مشخصات آشوب199ب-3- استخراج فیلتر کالمن201ب-4- پیشبینی 202ب-5- به هنگام کردن 203ب-6- پیشبینی 203ب-7-برآورد پارامترهای مدل به روش حداکثر راستنمایی204ب-8- پارامترهای متغیر در طول زمان (TVP)205ب-9- مدلهای رگرسیون خطی با ضرایب مختلف در زمان206پیوست ج:نمودارهای مربوط بهشوکهای هموار شده....................208منابع و مأخذ.....................................210
جایگاه سیاست های پولی و مالی با تاکید بر بخش نفت در یک اقتصاد صادرکننده نفت با استفاده از مدلهای DSGE مورد ایران
جایگاه سیاست های پولی و مالی با تاکید بر بخش نفت در یک اقتصاد صادرکننده نفت با استفاده از مدلهای DSGE مورد ایران1-1- مقدمهدر کشورهای صادرکننده نفت از جمله ایران شوک های نفتی پیوندی گسسته ناپذیر با بخش های مختلف اقتصادی دارند و بنابراین نقش مهمی را در بروز نوسانات تولید و تورم در این کشورها ایفا می نماید.قیمت های نفت در چند سال گذشته افزایش های چشمگیری یافته است. تغییر در قیمت های نفت اثر مستقیم بر روی سطح قیمت های کل اقتصاد دارد، این تغییر قیمت بر روی تصمیمات بین دوره ای و درون دوره ای مصرف موثر می باشد، هم چنین بر ساختار هزینه بنگاه ها تأثیر می گذارد و از این کانال اثر ثانویه بر روی قیمت های داخلی دارد. بنابراین شاخص بندی قیمت و دستمزد ممکن است اثرات شوک های قیمت نفت بر روی تورم و تولید را گسترش دهد.در کشورهای صادرکننده نفت درآمدهای حاصل از صادرات نفت، به عنوان درآمد بخش دولتی محسوب و از طریق خزانه وارد بودجه می شود. کشورهای صادرکننده نفت به دلیل ساختار و مسایل سیاسی آنها، دولت به عنوان بزرگ ترین کارگزار اقتصادی کشور در اغلب بخش های تولیدی و خدماتی حضور فعال دارد. انتظارات سیاسی و اجتماعی از دولت که عموماً فاقد مبنای اقتصادی است، سبب می شود که اغلب تأثیرات هزینه های سرمایه ای دولت نیز همانند هزینه های جاری باشد. سرمایه گذاری دولتی از برنامه زمان بندی مدون خود تبعیت نمی کند، حجم سرمایه گذاری از رقم پیش بینی شده فراتر می رود و مدیریت دولتی غیر کارامد نیز سبب می شود که اثرات توسعه ای این قبیل سرمایه گذاری ها ضعیف باشد (مهرآرا & میری, رابطه ی میان درآمدهای نفتی و ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصادی در کشورهای صادرکننده ی نفت: ایران، مکزیک و ونزوئلا, 1389). تزریق درآمدهای یاد شده در این کشورها، نظیر ایران سبب افزایش تقاضای کل میگردد، از آن جایی که بخش عرضه کل که برآیند بخش های داخلی است نمی تواند به تقاضای ایجاد شده پاسخ گوید، بنابراین منجر به افزایش تورم می شود و تورم نیز به نوبه ی خود علاوه بر متغیرهای اقتصادی بر متغیرهای سیاسی و اجتماعی اثر می گذارد.از طرفی کاهش قیمت نفت سبب می شود که دولت، به علت عدم انعطاف پذیری هزینه-های جاری، که بخش عمده آن مربوط به حقوق و دستمزد کارکنان دولتی است، از هزینه-های عمرانی بکاهد و آن را به هزینه های جاری منتقل کند. بنابراین اولین اثر آن ظهور انبوهی از طرح های نیمه تمام در بخش عمرانی است. این مسئله سبب رکود و بیکاری به خصوص در بخش هایی می شود که عمدتاً از کارگران غیر ماهر استفاده می کنند و بدین ترتیب بی ثباتی از حوزه اقتصاد به حوزه های اجتماعی و سیاسی نیز سرایت می کند. بخش ارزی، تراز پرداخت ها و کسری بودجه را تحت تأثیر قرار می دهد و تورم که از همان ابتدا وجود داشته است سبب کاهش رشد اقتصادی می شود (خوش اخلاق & موسوی محسنی, 1385).یکی از مهمترین کارکردهای نفت که در این رساله نیز به آن پرداخته شده است، اهمیت قیمت نفت و درآمدهای نفتی می باشد. مثلاً اینکه مقدار نفت کم یا زیاد باشد یا اینکه درآمد نفت کم یا زیاد باشد، می تواند سیاست های پولی و مالی را تحت تأثیر قرار دهد.بنابراین با توجه به مباحث بالا و اهمیت نفت در کشورهای صادرکننده نفت از جمله ایران در این رساله یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی با تاکید بر بخش نفت و برای یک کشور صادرکننده نفت طراحی شده است و در آن سیاست های پولی و مالی بررسی شده است. سپس این مدل برای کشور ایران آزمون شده است. هدف اصلی در این رساله تخمین و برآورد پارامترهای واکنش های سیاستی می باشد. بدین منظور مدل با استفاده از رویکرد بیزین تخمین زده شده است. لازمه این کار این است که بخش های مختلف اقتصادی به صورت دقیق و بر اساس شرایط اقتصادی ایران تصریح شود. چرا که تصریح کردن بخش های ایران بر اساس روابط نادقیق ممکن است نتایج درستی را به ما ندهد و لذا در سیاست گذاری دچار اشتباه شویم.برای شروع لازم است درک درستی از مدل های تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE ) و مدل های تعادل عمومی محاسباتی (CGE ) و تفاوت بین آنها داشته باشیم.مدل های تعادل عمومی، کل اقتصاد را به صورت تعادلی و عمومی نگاه می کند. الگوهای تعادل عمومی از لحاظ خرد به دیدگاه والراس برمی گردد. در این دیدگاه بخش ها، عوامل اقتصادی و ... با یکدیگر ترکیب می شوند و در نهایت بازار تسویه می شود و عدم تعادل ها برطرف می شود. در واقع مبنای کار به این صورت است که عوامل اقتصادی سود خود را حداکثر می کنند، خانوارها مطلوبیت خود را حداکثر می کنند، دولت نقش تنظیم کننده دارد. هم چنین عرضه از حاصل جمع تولید بنگاه ها حاصل می شود. بخشی از تولید تحت عنوان واردات از کشور خارج می شود و بخشی از کمبود از خارج کشور وارد می شود و در نهایت سرمایه گذاری کل اقتصاد با پس انداز کل اقتصاد برابر می شود. حال الگوی تعادل عمومی محاسباتی (CGE) با الگوی تعادل عمومی والراسی بسته می شود. در این الگو هنگامی که شوک به اقتصاد وارد می شود به دلیل اینکه پایه ها و مبانی به صورت خردی بسته شده است، لذا شوک از کانال قیمت نسبی وارد می شود. پس به طور خلاصه مدل های CGE مدل های واقعی هستند و لذا شوک اسمی مانند پول داخل آن قرار نمی گیرد.در مدل های DSGE نگاه کلان می باشد نه خردی. اما دیدگاه کلانی که وجود دارد دارای مبانی تئوریک و پایه های خردی می باشد. مدل های DSGE به روابط پایه ای و مبناها اهمیت می دهد ولی اثر این مبناها را الگوسازی نمی کند. بنابراین در مدل های DSGE روابطی که بر روی آنها کار می کنیم روابط کلان اقتصادی می باشد. شرایط مرتبه اول معادلات بر اساس تئوری های اقتصاد خردی الگو می شود به عبارت دیگر روابط FOC روابط تجمیع شده خرد می باشد. بر همین اساس شوک ها نیز شوک های کلان می باشد: مثل شوک پولی، شوک های هزینه دولت، تکنولوژی، ارز و...نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که حداکثرسازی مطلوبیت، حداکثرسازی سود در ایران با سایر کشورها تفاوتی ندارد. مشکل قاعده پولی می باشد که بانک مرکزی اعمال می کند. مشکل عدم تنظیم بازار پول است که نمی تواند سیاست های خودش را از کانال نرخ سود وارد کند. مشکل کنترل نرخ سود است که سیاست پولی عملکرد خودش را به درستی انجام نمی دهد.منتها تفاوتی که وجود دارد این است که شرایط تعادل پویای اقتصاد در کشورهای توسعه یافته از یک بازار رسمی استخراج می شود اما شرایط تعادل پویای اقتصاد در ایران در برخی بخش ها از یک بازار غیررسمی (سیاه) استخراج خواهد شد. به عنوان مثال با توجه به اخلالی که در نرخ سود وجود دارد قیمت پول از یک بازار سیاه استخراج خواهد شد. بنابراین لازمه این کار شناسایی عدم تعادل های اقتصادی از جمله بازار پول، مالی و ارز می باشد.به عنوان مثال سرمایه گذار بر اساس تفاوت بین نرخ سود بازار و نرخ سود بانکی رفتار خودش را تنظیم می کند و هر چه این تفاوت افزایش یابد رفتار وی نیز تغییر می کند؛ لذا مدل سازی رفتار سرمایه گذار بر اساس تفاوت بین این دو نرخ نتیجه بهتری را نسبت به حالتی که صرفاً بر اساس نرخ سود بانکی تنظیم شود در پی خواهد داشت.بدین منظور لازم است بخش های اقتصادی به صورت دقیق تنظیم شود. یکی از مهم-ترین بخش هایی که باید تنظیم شود بخش های پولی و بخش دولت می باشد؛ لذا تعیین قاعده پولی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. قاعده پولی متشکل از سه بخش بانک مرکزی و پایه پولی، بازار ارز و انتخاب رژیم ارزی و محدودیت بودجه دولت می باشد. از تلفیق این سه، حساب تلفیقی بدست می آید که اهمیت ارز، پول و بودجه دولت در قاعده پولی دیده می-شود. عمدتاً در کارهای قبلی که صورت گرفته است بدون توجه به جایگاه اقتصادی ایران عمدتاً با استفاده از قاعده تیلور، به استخراج قاعده سیاست پولی پرداخته شده است. شوک-های نفتی، حساب تلفیقی دولت و بانک مرکزی را تحت تأثیر قرار می دهد. به عبارت دیگر در زمان بروز شوک های منفی نفتی که عمدتاً با افزایش هزینه های دولتی اتفاق می افتد، قاعده سیاست پولی بر روی اعتبار داخلی بسته می شود. به دلیل اینکه در این حالت ارز از کنترل دولت خارج می باشد و ارز کارکرد خود را به درستی انجام نمی دهد. در این حالت بیشتر اعتبار داخلی است که کار می کند. به عبارت دیگر در صورت بروز شوک های منفی نفت درآمد دولت کاهش یافته و سیاست های مالی در جهت انقباضی می باشد و در این حالت تورم از کانال نرخ ارز کنترل نمی شود بلکه بیشتر از طریق پایه پولی کنترل می شود. هم چنین در صورت بروز شوک های مثبت نفتی تنظیم قاعده پولی با استفاده از نرخ ارز می باشد. به عبارت دیگر در حساب تلفیقی منابع خارجی بالاتر می رود.هم چنین در این رساله بخش دولتی به صورت دقیق مورد بررسی قرار می گیرد. به عبارت دیگر درآمدهای دولتی و هزینه های دولتی مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش این سؤال بررسی خواهد شد که آیا واقعاً افزایش درآمد نفت و سرمایه گذاری دولت می تواند رشد اقتصادی را زیاد کند؟ به عبارت دیگر درآمدهای نفتی بر روی تولید چه نقشی را ایفا می کنند و اینکه آیا باید درآمدهای نفتی به سمت تولید کانالیزه شود یا خیر؟بعد از تنظیم کردن بخش های مختلف مدل DSGE شوک قیمت و تولید نفت وارد مدل خواهد شد و سپس اثر این شوک ها بر روی قواعد پولی بررسی خواهد شد.ساختارهای اصلی مدل تعادل عمومی پویای تصادفی به صورت زیر تنظیم شده است:1- رفتار بخش خصوصی که در آن یک خانوار معرف که ارزش حال تنزیل شده مورد انتظار مطلوبیت طول دوران زندگی را با توجه به قید بودجه بین دوره ای حداکثر می کنند، در نظر گرفته می شود.2- رفتار بنگاه و تنظیم قیمت ها: رفتار بنگاه با پیروی از کالو (1983) تنظیم شده است. در این روش فرض می شود که درصد از بنگاه ها می توانند در هر دوره قیمت جدید تنظیم کنند و از این رو معادل درصد قیمت خود را بدون تغییر نگه می دارند. (پارامتر چسبندگی قیمت را در اقتصاد اندازه گیری می کند). هم چنین فرض می شود که دو دسته بنگاه وجود دارد. در حالی که معادل درصد از تنظیم کنندگان قیمت همانند مدل کالو استاندارد رفتار می کنند، درصد قیمت هایشان را بر اساس رفتار گذشته نگر (قاعده سرانگشتی) تنظیم می کنند.بر این اساس منحنی فیلیپس هیبریدی کینزین های جدید به عنوان یک بخش از اقتصاد تصریح خواهد شد. لازم به ذکر است که منحنی فیلیپس هیبریدی کینزین های جدید در سه بخش داخلی، صادراتی و وارداتی مدل سازی شده است.3- دولت: بخش دولت نیز با در نظر گرفتن درآمدها (از جمله درآمدهای نفتی) و مخارج دولتی تصریح خواهد شد.4- بازار ارز: به منظور استخراج دقیق قاعده پولی نیازمند این هستیم که بخش خارج به صورت دقیق تصریح شود.5- بخش پولی: در این بخش ترازنامه بانک مرکزی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.در مرحله بعد به ارزیابی و تخمین مدل DSGE برای ایران پرداخته خواهد شد. روش-های متفاوتی برای ارزیابی و تخمین مدل های DSGE وجود دارد. همان گونه که به وسیله آن و اسچورف هاید (2007) بیان شده است این تکنیک ها عبارتند از: کالیبراسیون، روش گشتاورهای تعمیم یافته، تخمین بر اساس حداکثر راستنمایی با اطلاعات کامل، تخمین بیزین و تخمین حداقل فاصله بر اساس فاصله بین توابع ضربه-واکنش از مدل VAR و مدل DSGE.در مدل های DSGE دو موضوع وجود دارد:1- شبیه سازی؛2- تخمین.در شبیه سازی، مدل با داده های واقعی تخمین نمی خورد اما تا حدودی رفتار عاملین اقتصادی را برای ما روشن می کند. تخمین های دقیق با تخمین زن بیزین صورت می گیرد.بنابراین مراحل مختلف کار این رساله به صورت زیر تقسیم بندی می شود:1- استخراج الگو مطابق با شرایط اقتصاد ایران؛2- بدست آوردن مقادیر تعادلی پویای اقتصاد ؛3- تبدیل معادلات استخراج شده از شرایط بهینه سازی به صورت معادلات لگاریتمی- خطی شده؛4- شبیه سازی مدل با نرم افزار داینار ؛5- تخمین مدل با روش بیزین.با پیروی از آن و اسچورف هاید (2007) و مانسینی گریفولی (2007) تکنیک بیزین برای تخمین مدل DSGE لگاریتمی- خطی شده مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این روش نسبت به رویکردهای رقیب چندین مزیت دارد: ابتداً تخمین بیزین اجازه استفاده از اطلاعات پیشین در فرآیند تخمین را می دهد. وارد کردن اطلاعات پیشین به شناسایی پارامترهای مدل کمک می کند. ثانیاً تخمین بیزین یک تخمین زن سیستمی می باشد و اجازه استفاده از منافع رویکرد تعادل عمومی را به ما می دهد. ثالثاً رویکرد بیزین عملکرد بهتری نسبت به تخمین حداکثر راستنمایی و GMM در نمونه های کوچک دارد.1-2- سؤالهای تحقیقبا توجه به اینکه در این رساله به دنبال بررسی سیاست های پولی و مالی برای یک اقتصاد صادرکننده نفت با استفاده از مدل تعادل عمومی تصادفی پویا و سپس آزمون آن برای ایران هستیم، لذا سؤال اصلی تحقیق به صورت زیر مطرح می شود:شوک قیمت نفت در چارچوب مدل تعادل عمومی اقتصاد باز در یک کشور صادرکننده نفت چه اثری بر روی متغیرهای کلان اقتصادی از کانال دو متغیر سیاست پولی و سیاست مالی دارد؟هم چنین در راستای پاسخ گویی به سؤال بالا یک سری سؤالهای فرعی نیز مطرح می شود که به صورت زیر هستند:1-3- فرضیه تحقیقعنوان صفحهفصل اول:کلیات پژوهش..................................................................................11-1- مقدمه21-2- سؤالهای تحقیق61-3- فرضیههای تحقیق71-4- اهداف تحقیق71-5- روش شناسی81-6- روش گردآوری اطلاعات و دادهها131-7- جامعه آماری، روش نمونهگیری حجم نمونه131-8- روش تجزیه و تحلیل دادهها13فصل دوم:نفت و اهمیت آن در اقتصاد ایران.............................142-1- مقدمه152-2- واقعیات اقتصاد ایران در بخش نفت172-3- نفت و اهمیت آن در اقتصاد202-4- سیاستهای پولی و مالی و ارتباط آن با نفت برای ایران242-5- مطالعات تجربی انجام شده در زمینه نفت262-6- خلاصه و جمعبندی29فصل سوم:سیاستهای پولی و مالیو ارتباط آن با نفت................303-1- مقدمه313-2- سیاستهای پولی و بخش نفت در کشورهای صادرکننده نفت353-3- سیاستهای مالی و بخش نفت در کشورهای صادرکننده نفت393-3-1- سیاست مالی و رشد اقتصادی433-3-2- سیاست مالی در کشورهای صادرکننده نفت443-4- ارائه یک مدل تئوریک به منظور بررسی یک رونق صادراتی (نفت)473-4-1- رونقصادرات،قیمتهاینسبیورقابتپذیری: تحلیلنموداری483-4-1-1- اثرات بلندمدت483-4-1-2- عدم تعادل کوتاه مدت در بازار پول523-4-1-3- بررسی رفتار 563-4-2- تحلیل پویای مقایسهای583-4-2-1- معادلات ساختاری583-4-2-2- معادلات تفاضلی603-4-2-3- نماد613-4-2-4- پویاییها و فرمهای خلاصه شدهی تفاضلی613-4-2-5- انتظارات ایستا623-4-3- بحثوگسترش653-4-4- پیوست663-5- خلاصه و جمعبندی69فصل چهارم:مبانی نظری الگوهای DSGE.........................................704-1- مروری بر مبانی نظری الگوهای DSGE714-1-1- علت نامگذاری مدل DSGE754-1-2- ویژگیهای اصلی یک مدل کینزین جدید774-2- کارهای تجربی انجام شده در زمینه مدلهای DSGE784-3- خلاصه و جمعبندی84فصل پنجم:طراحی، کالیبراسیون و شبیهسازی مدل DSGE برای اقتصاد ایران......855-1- مقدمه865-2- طراحی مدل DSGE برای اقتصاد ایران875-2-1- بخش خانوارها885-2-2- بنگاهها945-2-2-1- بنگاههای داخلی945-2-2-1-1- تولیدکنندگان نهایی945-2-2-1-2- تولیدکنندگان کالاهای واسطهای955-2-2-2- واردکنندگان975-2-2-3- صادرکنندگان995-2-3- دولت و بانک مرکزی1015-2-3-1- قید بودجه دولت1015-2-3-2- تلفیق قید بودجه دولت و تراز پرداختهای بانک مرکزی1015-2-4- بخش خارجی1065-2-5- شرط تسویه بازارها1065-2-5-1- شرط تسویه حساب تراز پرداختها1065-2-5-2- قید کلی منابع1065-3- قیمتهای نسبی، هزینههای نهایی و نرخ ارز حقیقی1075-4- بدست آوردن شرایط تعادل پویای اقتصاد1125-5- لگاریتم-خطیکردنمعادلات بدست آمده از بهینهسازی1205-6- کالیبراسیون1315-7- شبیهسازی1395-7-1- سناریوی اول (پایه)1405-7-2- سناریوی دوم1485-7-4- سناریوی سوم1495-7-5- سناریوی چهارم1505-7-6- مقایسه نتایج در سناریوهای پیشنهادی1535-8- خلاصه و جمعبندی157فصل ششم: تخمین مدل DSGE برای اقتصاد ایران بااستفاده از روش بیزین.......1576-1- مقدمه1586-2- روششناسی تخمین بیزین1586-2-1- اقتصادسنجی بیزین1586-2-2- چگالی پیشین مزدوج1636-2-3- الگوریتم حداکثرسازی عددی1646-2-4- الگوریتم MCMC تطبیقی1646-3- دادهها و توزیعهای پیشین1656-3-1- دادهها1656-3-2- توزیعهای پیشین1666-4- نتایج تجربی1676-4-1- توزیعهای پسین تخمین زده شده1676-4-2- خوبی مدل1726-4-2-1- چک کردن مدها1726-4-2-2- آزمونهای تشخیصی بروک و گلمن1756-4-2-3- واکنش مدل به شوکهای ساختاری1766-5- خلاصه و جمعبندی181فصل هفتم:خلاصه و نتیجهگیری.......................................1827-1- مقدمه1837-2- خلاصه تحقیق1837-3- ارائه پیشنهادات و راهکارها1867-3-1- پیشنهادات سیاستی1867-3-2- پیشنهادات پژوهشی187پیوست الف:لگاریتم- خطی سازی.................................188الف-1- مکاتب مدلسازی DSGE189الف-2- لگاریتم-خطی سازی190الف-2-1- پیشنیازهای ریاضی لگاریتم-خطی سازی191الف-2-2- بلوکهای سازنده روش پیشنهادی اوهلیگ و نحوه استخراج آنها191الف-2-3- لگاریتم-خطی سازی از طریق بسط تیلور194پیوست ب:مدلهای حالت فضا و فیلتر کالمن........................196ب-1- مدلهای حالت فضا و فیلتر کالمن197ب-2- فروض فيلتر كالمن199ب-2-1- سيستم ديناميك خطي199ب-2-2- مشخصات آشوب199ب-3- استخراج فیلتر کالمن201ب-4- پیشبینی 202ب-5- به هنگام کردن 203ب-6- پیشبینی 203ب-7-برآورد پارامترهای مدل به روش حداکثر راستنمایی204ب-8- پارامترهای متغیر در طول زمان (TVP)205ب-9- مدلهای رگرسیون خطی با ضرایب مختلف در زمان206پیوست ج:نمودارهای مربوط بهشوکهای هموار شده....................208منابع و مأخذ.....................................210