ابوالقاسم الهامی متخلص به لاهوتی یا لاهوتی خان (۱۲۶۴ - ۱۳۳۶) شاعر، روزنامه نگار، نظامی و فعال سیاسی انقلابی در دوران انقلابمشروطه. ابوالقاسم لاهوتی از اعضای حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) بود؛ و در دوران رضاشاه، تحت تعقیب قرار گرفت و غیاباً محکوم به اعدام گردید ولی موفق به فرار به شوروی گردید. او در کرمانشاه روزنامه بیستون را منتشر میکرد.نمونه ای از اشعار وی: نشد یک لحظه از یادت جدا دلزهی دل آفرین دل مرحبا دل زدستش یک دم آسایش ندارمنمی دانم چه باید کرد با دل هزاران بار منعش کردم از عشقمگر بر گشت از راه خطا دل به چشمانت مرا دل مبتلا کردفلاکت دل مصیبت دل بلا دل از این دل داد من بستان خدایاز دستش تا به کی گویم خدا دل درون سینه آهی هم ندارمستمکش دل پریشان دل گدا دل به تاری گردنش را بسته زلفتفقیر و عاجز و بی دست و پا دل بشد خاک و ز کویت بر نخیزدزهی ثابت قدم دل با وفا دل ز عقل و دل دگر از من مپرسیدچو عشق آمد کجا عقل و کجا دل تو لاهوتی ز دل نالی دل از توحیا کن یا تو ساکت باش یا دل
دیوان ابوالقاسم لاهوتی
ابوالقاسم الهامی متخلص به لاهوتی یا لاهوتی خان (۱۲۶۴ - ۱۳۳۶) شاعر، روزنامه نگار، نظامی و فعال سیاسی انقلابی در دوران انقلابمشروطه. ابوالقاسم لاهوتی از اعضای حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) بود؛ و در دوران رضاشاه، تحت تعقیب قرار گرفت و غیاباً محکوم به اعدام گردید ولی موفق به فرار به شوروی گردید. او در کرمانشاه روزنامه بیستون را منتشر میکرد.نمونه ای از اشعار وی: نشد یک لحظه از یادت جدا دلزهی دل آفرین دل مرحبا دل زدستش یک دم آسایش ندارمنمی دانم چه باید کرد با دل هزاران بار منعش کردم از عشقمگر بر گشت از راه خطا دل به چشمانت مرا دل مبتلا کردفلاکت دل مصیبت دل بلا دل از این دل داد من بستان خدایاز دستش تا به کی گویم خدا دل درون سینه آهی هم ندارمستمکش دل پریشان دل گدا دل به تاری گردنش را بسته زلفتفقیر و عاجز و بی دست و پا دل بشد خاک و ز کویت بر نخیزدزهی ثابت قدم دل با وفا دل ز عقل و دل دگر از من مپرسیدچو عشق آمد کجا عقل و کجا دل تو لاهوتی ز دل نالی دل از توحیا کن یا تو ساکت باش یا دل