👈فول فایل فور یو ff4u.ir 👉

مقاله106-بررسی مردم شناختی مسکن، خوراک و پوشاک در روستای قپانوری175ص

ارتباط با ما

دانلود


مقاله106-بررسی مردم شناختی مسکن، خوراک و پوشاک در روستای قپانوری175ص
مقدمه
«بااين باورباليده ام که تنها کار درخورانجامافزودن
براطلاعات درست ودقيق درجهان است» مارگارت ميد
سرزمين ايران دارای يکی از با ارزشترين تمدنهای جهان است که پشتوانه ای بسيار طولانی در حدود چند هزار سال دارد. امروزه بعد از گذشت سالها و با توجه به تغيير و تحولات پديد آمده ما به فرهنگها و آداب و رسومی برخورد می کنيم که هر کدام نياز به بررسی و توصيف و تحليلی جداگانه دارند. شناخت فرهنگ ازطريق بررسی عناصرمختلف آن امکانپذيراست. زيراهمه عناصر يک جامعه درارتباط متقابل بافرهنگ مردم آن است وهرعنصری درارتباط باسايرعناصرفرهنگی معنامی يابد. بنابر اين تغيير در هر يک از عناصر باعث ايجاد تغيير در ديگر عناصر می شود که مطالعه هم زمان می تواند در تبيين اين تغييرات رهگشا باشد.
در اين ميان مردم شناسی به عنوان علمی که به مطالعه ابعاد گوناگون فرهنگ جوامع انسانی می پردازد، می تواند به ما کمک کند تا در تحقيقی که در روستای قپانوری با تأکيد بر بررسی مسکن، خوراک و پوشاک انجام می گيرد، مارا به شناخت بیشتر و عمیق تار و پودهای مادی و معنوی فرهنگ منطقه اعم از تکنولوژی وضعيت اقتصادی، آداب و رسوم، اعتقادات و سایر مسايل رهنمون سازد.
دراين رساله نیز سعی شده است تادرچارچوب انسان شناسی فرهنگی به بررسی تأثير فرهنگ در زندگی مردم روستای قپانوری، یکی از روستاهای شهرستان بروجرد پرداخته شود و برای مطالعه عميق آن، همه مقولات اجتماعی، آداب و رسوم و صور مختلف حيات اجتماعی در فصل های جداگانهای مورد بررسی قرار گیرند که عبارتنداز:
فصل اول: طرح تحقيق با توجه به موضوع، بررسی مردم شناختی مسکن، خوراک و پوشاک در روستای قپانوری است. در اين فصل طرح مسئله، ضرورت، اهميت پژوهش، اهداف تحقيق، چارچوب نظری،روش تحقيق، مشکلات تحقيق و پيشينه تحقيق می باشد.
فصل دوم: به بررسی سيمای کلی روستای قپانوری ازنظر ويژگيهای جغرافيايی و طبيعی، پيشينه تاريخی، ويژگيهای اجتماعی، اقتصادی، زبان، اماکن عمومی، مسایل جمعیتی توجه می شود.
فصل سوم: انواع مسکن باتوجه به زمان ساخت آنها، ابزارهایساخت، اجزای مسکن، کارکرد فضای درون، تزئينات داخلی، مصالح کاربردی، تغييرات وتحولات مسکن ومعماری باتوجه به دودوره قبل و بعدازانقلاب اسلامی، باورها واعتقادت وآدابی که درباره مسکن وجود دارد، مورد بررسی قرارمی گيرد.
فصل چهارم: اين بخش به خوراک اختصاص داده می شود و بهشرايط تهيه مواد خوراکی وتاثيرمحيط بر خوراک مردم دردوران گذشته، شيوه های نگهداری مواد غذايی،آيين ومناسک مربوط به غذا،ابزارتهيه خوراک پرداخته می شود. تغييروتحولحاصل درنوع خوراکيهای مورداستفاده وعلل وعوامل موثردراين تغيير و انواعغذاهای آيينی ازموارد ديگری است که در اين بخش به آن می پردازيم. اين فصل باشرحیدرباره باورها وعقايدی که درزمينه خوراکيها رواج دارد، پايان می يابد.
فصل پنجم: دراين بخش به مواردزيرپرداخته می شود: مقايسه بین پوشاک قديم وجديد، مواداوليه توليدآنها، تکنيک وفنون وابزارهائی که درتهيه هرکدام بکاربرده می شود؛ تقسيم بندی انواع لباسهای مردان، زنان، کودکان ونوزادان، تغييروتحولاتی که دراين بخش رخ داده وبررسی تنوع درفرم پوشاک مصرفیاين دوران وباورها وآداب استفاده ازلباسها درموقعيتهای مختلف زمانی است.
 
طرح مساله
انسان همواره برا ی استفاده ازمحيط طبيعی وآماده کردن آنبرای زندگی و استفاده ازمنابع پيرامون خودبه تلاشی مستمرپرداخته و بااستفادهازقدرت انديشه به اکتشافات واختراعات دست زده است تاوسايل آسايش خود رافراهمسازد. حاصل اين تجربه ها ودست آوردها ازنسلی به نسلی منتقل شده ودرطول زمان بهبهبودزندگی اوانجاميده است.
در این راستا هر گروه اجتماعی دارای تجربیات، آداب و رسوم و فرهنگ مختص به خود در نحوه تأمین نیازهای مختلف همچون مسکن، خوراک و پوشاک است. در این میان دانش انسان شناختی نیز که شناخت عميق وجامع ابعاد متفاوتمرتبط بازندگی انسان است و شامل رابطه انسان بامحيط طبيعی، نوع معيشت، نظام باورها واعتقادات، آداب ورسوم،سنتها و جنبه های مهم دیگر زندگی بشر درطول تاريخ است. با توجه به این مسایل، تحقیق در روستای قپانوری به دنبال شناخت برخی زوايای زندگی مردمانی است که هرچند ازبسياری جهات بافرهنگ ملی ايران مشترک است، امامختصات فرهنگی ویژه ای دارد که به مردم اين منطقه هويت خاص بخشيده است. هر يک از اینعناصرفرهنگی درتاروپودخوددارای ابعادمادی ومعنوی است کهبسياری ازآنهاناشناخته باقی مانده است. محقق مردم شناس باحضوردرمتن اجتماع وتجربه زندگیروزانه درکنارمردم، به شناخت و ثبت وضبط اين فرهنگ پرداخته و عناصر مسکن، خوراک وپوشاک را دريک نگاه تاريخی، ازچند دهه قبل ازانقلاب تا امروز را با توجه به ابعاد مادی که شامل شرايط محيطی و جغرافيايي، نوع معيشت، طبقه اجتماعی و ابعاد غير مادی يعنی باورها، اعتقادات، نگرشها، سنتها و آداب و رسوم، کارکردها و تغيير و تحولات پديد آمده، مورد بررسی قرار داده است.
 
اهميت و ضرورت پژوهش
شناخت فرهنگ يک جامعه (هر چندکوچک و دور افتاده) و مقايسه آنبا جوامع ديگر می تواند به کشف وجوه اشتراک و اختلاف در شيوه های زندگیانسانی کمک کند و از اين راه عناصر بنيادی تشکيل دهنده رفتارهای بشری آشکارگردد. درنتيجه اطلاعات و اندوخته های مردم شناختی در طول زمان به تدوين انديشه ها و نظريههای جديدتر و کامل تری از زندگی انسان می انجامد.
درجهان کنونی که همه فرهنگها درحال تغييروتحول هستند، شناخت فرهنگ جوامع روستايی که کمتردستخوش تغييرشده است، می تواند حرفهای ناگفته ای از گذشته فرهنگی بشر را درخود داشته باشد و با ثبت شيوه های زندگیاين مردمان اززوال و فراموشی آن جلوگيری می شود وديگران نيزبافرهنگ اين جوامع آشناخواهند شد. شناخت نيازهای ضروری انسان همچون مسکن، خوراک وپوشاک از جمله ملزومات اساسی برای پی بردن به شيوه های زندگی مردم يک جامعه است. ابعادمادی اين شناخت درکنارابعادغيرمادی آن است که می تواندبه درک همه جانبه و عميقمحقق ازجامعه موردمطالعه کمک کند. دراين هنگام است که ارائه راهکارهادرجهتبهبود وضعيت زندگی کنونی ورفع مشکلات يکی ازجوامع روستايی کشورمان مفيدواقعخواهدشد. توسعه درهرجامعه ای امری ضروری بشمارمی آيدکه بايدبرمبنای ارزشهای فرهنگی واجتماعی آن جامعه استوار باشد، درغير اينصورت وبدون توجهبه فرهنگ بومی جامعه توفيقی دراين امر حاصل نخواهد شد. ازآنجا که هنوز قشریعظيمی ازمردم جامعه مادرروستاهاساکن هستندواقتصاد کشوردربخش کشاورزی بهروستاها متکی است، تحقيقات مردم شناختی درجهت توسعه روستايی می تواند ازمشکلاتینظيرمهاجرت بيش از حد روستاييان، درجه بالای بيکاری پنهان وفقراقتصادی آنانجلوگيری کند.
مردم روستا برای شناخت جامعه خودارزش واعتبارزيادی قايلهستند. اگر بررسيهايی درمورد جامعه انجام گيرد وبه کم وکيف وضعيت زندگی گذشته وحال آنان پرداخته شود، به نقاط قوت وضعف خودواقف می شوندوبا اعتمادبيشتری بهراهکارهای بيان شده ازسوی مسئولين توجه نشان می دهند.
 
چارچوب نظری
تحقيقی که در پيش رو داريم با توجه به نظريه کارکردگرايی ساختاری رادکليفبراون صورت گرفته است. بر اساس اين نظريه ساختارهای بنيادين روستا از طريق بررسی عناصر مسکن، خوراک و پوشاک صورت می گيرد. با شناسايی هر يک از اين عناصر و اجزایموجود در آنها، ساختار کلی حاکم مورد شناسايی قرار می گيرد. برای اينکه تحليلعميقتری از روستا و ويژگيهای فرهنگی و اجتماعی آن بدست آوريم، روستا را به عنوان يککل و عناصر فرهنگی را به عنوان اجزای آن در متن کلی مورد بررسی خواهیم داد. واحد اساسی تحليل، عناصر فرهنگی و اعمال و عقايد مربوط بهآنها است که ساخت اجتماعی روستا را شکل می دهد و شبکه روابط اجتماعی مردم بر پايهآنها شکل گرفته است. از اين نظر يه به خوبی می توان فهميد که عناصر فرهنگی(مسکن،خوراک وپوشاک) چگونه با فضای روستا هماهنگی دارند و هر عنصر چه وظيفه و کارکردی دارد که بدون وجود هرکدام از آنها در سازمان اجتماعی روستا خلل وارد می شود و نظم موجود در هم می ریزد.
نظم مطرح در ميان اين عناصر، طبق نظريه رادکليف براون بر اساس سهاصل پايه گذاری شده است که عبارتند از:
اصل اول: کارکردگرايی عمومی؛ بيان کننده آن است که همه چيز در داخل اين کل وظيفه ای دارد و هر يک از آنها کارکرد خاص خود را دارند.
اصل دوم: ضرورت کارکردی؛ يعنی نياز نظام به کليه کارکردهای عناصر متشکله خود می باشد و هر کارکردی در رابطه با ساير کارکردها به حفظ وضع موجود کمک می کند، در غير اين صورت نظم موجود از ميان خواهد رفت.
اصل سوم: وحدت کارکردی است که هماهنگی و يکپارچگی همه عناصر سازنده نظام اجتماعی را بيان می کند. اصول اساسی کارکردگرايی علاوه بر عناصر فرهنگی بر ديگر عناصر اجتماعی نيز تاثير بسزايی داشته است. هنجارهای جامعه کهرفتارها را تحت نظارت دارند، مانند قوانينی هستند که مردم بايد از آن فرمانبرداریکنند. چنان که با توجه به نظام معيشتی حاکم بر روستا، افراد به برقراری نظم درکارها بصورت گروهی اقدام می کنند و به هنگام انجام کارها هرکسی وظيفه ای را عهدهدار می شود.
مردم روستا با در نظرگرفتن هنجارهای جامعه به حفظ اجزایاجتماعی يعنی رسوم، باورها، و روابط اجتماعی اقدام می کنند که شرط اساسی بقای روستا و فرهنگمردم آن است. آنان درکارهای کشاورزی، جشن ها و مراسم سوگواری و اجرای مراسم مختلف گرد هم جمع می شوند، هر کدام وظيفه ای بر عهده می گيرند و با ياری رساندن به يکديگرمشکلات را حل و فصل می کنند. اين نشان از کارکرد خاص اين روابط است که ضرورت وجودی آن را نشان می دهد. این مردم در فرهنگ خود آموخته اند که بهتنهايی نمی توانند در روستا زندگی کنند و از فردگرايی گريزانند. طبق گفتهرادکليف براون روستا مانند ارگانيسمی زنده است و مانند نظامهای سامانمند ازاجزايیتشکيل يافته که هر يک از آنها در نگه داشت کل جامعه نقش دارند.
 
اهداف تحقيق
هدف کلی اين تحقيق ارائه تبينی انسان شناسانه ازعناصرفرهنگی مسکن، خوراک وپوشاک به عنوان مهمترين ابعاد زندگی يکی ازروستاهایکشورمان است. برای دستيابی به اين هدف، مطالعه موثر بر شکل گيری اينعناصرموردتوجه ومطالعه پژوهشگر بوده است ومسايلی همچون تابوهایمختلف، مناسک ومراسم درموردعناصر فرهنگی مسکن، خوراک وپوشاک ونقش آنها درزندگی روزمره وآداب فرهنگی واجتماعی خانواده ها مدنظرقرارداده شده است. در ضمن بررسی تغييرات ايجاد شده درزندگی مردمان روستااز گذشته تاکنون، تحولات رابطه آنهابامحيط طبيعی و ارتباط ميان مردم روستا بايکديگرکه خود رادرعادات ورفتارها وباورها درزمينه مسکن، خوراک وپوشاک نشان می دهد،ازديگراهداف محقق در اين رساله می باشد.
اهداف جزيی زيردراين تحقيق دنبال شده است:
بخش مسکن: مشخص کردن چگونگی نوع معيشت مردم، وضعيتطبيعی آب وهوای منطقه وتأثيرآنهادرنوع ساخت مسکن، بررسی شکل ظاهرمسکن وتغييروتحولاتی که درطی سالها به وجود آمده است.
- جمع آوری اطلاعات درموردفرهنگ ساخت مسکن ومقايسه بينروشها در گذشته وحال وجمع آوری اطلاعاتی که به عنوان ميراث فرهنگی محسوب میشود (هريک از اين موارد درجهت دستيابی به هدف کلی مورد نظراين پژوهش يعنیبررسی مردم شناختی سکونتگاه درروستای قپانوری وبررسی تحولات آن است).
بخش خوراک: دراين بخش به تابوهای غذايی، مناسک ومراسم درمورد غذا و نقش آن درزندگی روزمره، آداب فرهنگی واجتماعی خانواده ها ومسايل ديگرخواهيم پرداخت وبه اين سوالات پاسخ خواهيم داد:
- آيا رشد تکنولوژی و تغييراتی که در محيط طبيعی ايجاد میشود و پديد آمدن ارتباط بيشتر ميان افراد روستا با ديگر مکانها بر عادات غذايی آنانتاثير داشته است؟ اگر چنين بوده اين تغييرات نسبت به وضعيت گذشته چگونه است؟ آيا باورها و اعتقادات مردم نسبت به وضعيت معيشت، مصرف مواد غذايی تاثير گذار بودهاست؟
- آيا سنت شکنی در غذاهايی که در مناسک مختلف مورد استفادهقرار می گرفته، بوجود آمده است؟
- آيا اقتصاد مبتنی بر پايه کشاورزی و دامداری روستا وضعيت خوراک مردم را تحت الشعاع قرار داده است و یا هنوز مانند گذشته است؟
- آيا وضعيت غذايی و معيشت در روستا از فرهنگ کشاورزی و دامداری ناشی شده است؟
بخش پوشاک: شناخت پوشاک سنتی و علل بکارگيری مواد اولیه خاص در تهيهآنها
ـ بررسی پوشاک مردان، زنان، نوزادان وکودکان درقديمو بررسی علل تغيير و تحولات
ـباورها و نظام اعتقادی مردم در زمينه پوشاک
ـشناخت نوع تزئينات وعلل استفاده از آن
 
مشکلات تحقيق
محقق در سالهای نه چندان دور برای دیدار از بهورز روستای قپانوری به آنجا می رفت. اما بامردم روستادر ارتباط نبوده و آشنایی با آنها نداشته است. اما با شروع تحقیق مردم شناختی در این روستا او به منظور خاص و برای دست یابی به اهداف تحقیق خود پا به این منطقه می گذارد که برای روستاییان سوال بر انگیز است. زیرا او در گذشته به عنوان میهمان به منطقه رفت و آمد می کرد. لذا در شروع کار وقتی او به قبرستان روستا می رود تا تاریخ سنگ قبرها را یاداشت کند، ناچار می شود که خاک را از روی بسیاری از قبرهای فراموش شده کنار بزند. در همین زمان چند نفر از زنان روستا به سوی او می آیند و دلیل این کار را جویا می شوند. محقق در زمینه مطالعات خود توضیحاتی را برای آنان بیان می کند. اما کسی متوجه منظور او نمی شود. به همین خاطر محقق را زیر نظر می گیرند و هر کدام از آنها به سراغ بهورز می روند و در زمینه کارهای او سوالاتی را بیان می دارند. اما چون هنوز در مورد محقق و کارهای او شک و تردید دارند. به هنگام پاسخگویی به سوالات محقق دقت نظر نشان نمی دهند و اغلب اوقات از پاسخگویی خود داری می کنند. محقق با دیدن شرایط بوجود آمده از بهورز کمک می طلبد تا او را در رفت و آمد و گفتگو با زنان روستا همراهی کند. اما این مسئله چندان کمکی به او نمی کند. محقق با خود می اندیشد که برای رفع این مسئله باید دفعات مراجعه به روستا را افزایش دهد و در محل زندگی آنها حضور یابد. به این ترتیب دفعات مراجعات به روستا را افزایش داد. دختر بهورز روستا نیز، به هنگام رفت و آمد به محیط روستا او را همراهی می کرد و در بیان سوالات محقق را یاری می داد. به این ترتیب با گذشت زمان، محقق توانست با زنان ارتباط بیشتری برقرار کند و در گفتگوهایشان مشارکت داشته باشد.
اما در برقراری ارتباط با مردان دشواریهایی وجود داشت. زیرامردان روستا گفتگوی میان زنان و مردان را صحیح نمی دانند و به این معتقدند که زنان فقط اجازه هم صحبتی با محارم خود را دارند. زنان اظهار می داشتند که اگر زنی با مردی هم صحبت شود، دیگر روستاییان رفتار او را مورد شماتت قرار می دهند. محقق برای آنکه بتواند بدون ایجاد مشکل، به کار خود ادامه دهد. ابتدا به دیدار کدخدای ده می رود و مسایل را با او در میان می گذارد و اهداف کارهایش را بیان می دارد. کدخدای ده موقعیتی را فراهم می کند و چند نفر از مردان مسن را برای گفتگو دعوت می کند. این مسئله موجب جلب اعتماد دیگر مردان روستا می شود و او می تواند بدون دغدغه به کار خود ادامه دهد. در حال حاضر محقق یکی از اهالی روستا به حساب می آید و هنگام برخورد با زنان روستا آنها را با کلمه خاله، و مردان را با کلمه عمو و دایی مورد خطاب قرار می دهد.
 
روش تحقيق
هر محقق با توجه به موضوع مورد مطالعه و اهداف تحقيق خود،شيوه تحقيق خاصی را انتخاب می کند. در مطالعات مردم شناختی، جامعه مورد مطالعهمحدود و کوچک انتخاب می شود تا آسانتر در اختيار قرار گيرد. به اين ترتيب محقق میتواند برای دست يابی به اهداف خود به درون جامعه نفوذ کند، با افراد آن به حشر ونشر پردازد و از شيوه زندگی آنان پرده بردارد.
در اين تحقيق با توجه به موضوع مورد مطالعه از روش مشاهده و مشاهده مشارکتی، مصاحبه و مطالعه اسنادی وکتابخانه ای استفاده شده است.
در بخش پيشينيه تحقيق بااستفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای مباحث تاريخی، جغرافيايی و اجتماعی منطقه مورد مطالعه قرار گرفته است، محقق سعی نموده تا اطلاعات اين قسمت را با داده هاي به دست آمده از ميدانتحقيق تکميل کند.
در شيوه مصاحبه عمده اطلاعات مورد نياز از طريق گفتگو با روستاییان درهمه گروههای سنی، بخصوص افراد مسن که اطلاعات تاريخی بيشتری دارند،گرد آوری شده است. همچنين کمبود منابع اطلاعاتی مکتوب، بخصوص در بخش تاريخچهروستا ازاين طريق تکميل شده است. افراد مسن مانند اسناد زنده ای هستند که اطلاعات ذیقيمت آنها بايد درجايی ثبت شود تا بهفراموشی سپرده نشود.
از آن جا که مردم روستا اکثرابی سواد و کم سواد هستند،استفاده ازروش مصاحبه مستقيم و غيرمستقيم و مشاهده مشارکتی بهترمی تواند بهشناخت ابعاد زندگی آنها کمک کند. اطلاعاتی پيرامون صحت تاريخ، روش ساختمسکن درگذشته، طرز تهيه لباسها و مواد اولیه بومی و غيربومی که در ساخت مسکن، پوشاک و خوراک مورد استفاده قرار می گيرند، شيوه های معيشت، ابزارشناسی و ديگر ابعادزندگی آنان از طريق اين شيوه جمع آوری شد. در روش مصاحبه مستقيم پرسشهايی از قبل تنظيم شده است کهاطلاعات مورد نياز در زمينه وضعيت خانوادگی، شغل، مقدار زمين، تعداد فرزندان...... را تامين کند. با اين وجود مصاحبه های سازمان نيافته بيشتر مورد توجه بوده است. در اين شيوه محقق با شرکت در گفتگوهای روزمره و برقراری ارتباطی صميمانه با مردم شرایطی فراهم آورده است تا روستاييان بطور آزادانه افکار و عقايد خود را بيان کنند.
روش ديگر مشاهده و مشاهده مشارکتی است. محقق برای بالابردنعينيت درکار و نيز برای پيداکردن پاسخ مناسب به سوالاتی که دقیقا پاسخ داده نمی شود و يا امکان پاسخگويی به آن وجود ندارد، ترجيحا از روش مشاهده استفاده کرده است (عسکری خانقاه،1373: 85). در مورد مسائلی همچون نوع معماری ووسايل موجود در آن، نوع لباس و خوراک می توان با این روش اطلاعاتکامل و مناسبی آورد. از ديگر مقولاتی که روش مشاهده در آن به کارگرفتهمی شود، نحوه استفاده از ابزار و موادی است که در محيط اطراف يافت می شود؛ يا بررسی اشياء که روستاييان در خانه های خود به نمايش می گذارند (پلتو،249:1375).به منظور درک هر چه بهتر زندگی مردم روستا لازم است که محققبه طور مستمر و به عنوان يکی از اعضای جامعه در ميدان حضور يابد و بدون ظاهر سازی خود را چنانکه هست به آنها بشناساند. البته باتوجه به این نکته که فاصله و محدوده مشاهده مشارکتی را درکارهايی که در انجام آنها شرکت می کند فراموش نکند و همزمان به ثبت مشاهدات خود نيز اقدامکند. از اين طريق جنبه های مادی و غيرمادی چون تفکرات و رفتارها و عملکردهایروستاييان برای محقق روشن خواهد شد.
عکس برای نشان دادن نمای کوچه های روستا، طرز قرارگرفتن خانه ها و يا گياهان روستایی مورد استفاده قرار می گيرد.به منظور شناخت بهتر رفتارهای اجتماعی مردم و موقعیت جغرافیایی روستا، آشنایی با اشيا و ابزارهای کاربردی مردم، بهرهگيری از عناصر تصويری می تواند کمک خوبی برای اهداف این تحقیق باشد. همچنين برای آشنايی با ساختار جغرافيايی منطقه و درک آسانتر مفاهيم جغرافيايی مطرح شده از نقشه های جغرافيايی نیز بهره گرفته شده است.
 
 
پيشينه تحقيق
در علوم اجتماعی تحقيقات بسياری در مورد پديده های اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی و سياسی در جوامع گوناگون صورت گرفته است و هر يک تئوری خاصی را در نظر گرفته اند. بحث از تغييرات و بررسی آن از نظر فرهنگی و اجتماعی در جوامع مختلفاحتياج به صرف زمان و دقت کافی دارد تا محقق فقط به جنبه توصيف اکتفا نکند و بهتجزيه و تحليل، توصيف و تبيين مسايل توجه داشته باشد(عسکری خانقاه،208:1375).
احمدی در مطالعه مردم شناختی روستای حجيج، ابعاد مسکن،خوراک و پوشاک و تغييرات فرهنگی آنها را مورد بررسی قرار داده است و به اين نتيجهرسيده است که مردم اين روستا برای غلبه بر محيط سخت کوهستانی و سازگاری با آن به تقويت همبستگی دربين خود پرداخته اند و اصولاً همبستگی بالای آنان محصول شرايطسخت طبيعی و دشوارآنان بوده است(احمدی ،1380).
طالبيان در مورد مهاجران افغانی و تغييرفرهنگی در حوزه هایمسکن، خوراک، پوشاک، ازدواج و خويشاوندی به اين نتيجه دست يافت که اين مهاجرين تحتتاثير فرهنگ مردم ايران قرارگرفته اند و در هر يک از عناصر مورد نظر تغييرات قابلمشاهده است. پديده شهرنشينی و فضای فرهنگی ناشی از آن موجب گسترش خانواده هسته ای و تقويت روحيه فردگرايی شده و الگوهای جديد و ضروريات ناشی از زندگی شهری موجبات جدا شدن بيشتر فرزندان نسل جديد مهاجر از خانواده های سنتی گرديده است، به گونه ایکه آنها به شکل اختياری و نه اجباری در پی يافتن شغل پرسود هستند و بدنبال دستيابی به موقعيتهای شغلی بهتر از والدين خود هستند(طالبيان،1373).
محمدی زنجيرانی در رساله ای به حوزه تغييرات فرهنگی و اجتماعی در روستای زنجيران طی سالهای1340-1375پرداخته است(زنجيرانی،1379).
قاسمی در رساله خود به تغييرات فرهنگی در روستای فالونک میپردازد و در اين تحقيق تغييرات را حاصل اشاعه فرهنگ تکنولوژی عنوان می کند(قاسمی،1383).
فتوحی راد در جهت روشن شدن بخشی از واقعيات عشاير شرق کشور (طايفه دلاکه)را مورد مطالعه قرار داده است. او در ابتدا به مطالعه فنون و کارکردهای آن پرداخته و اين که هر فن به دليل وجود کارکرد به وجود آمده يا باقی مانده است. و در مراحل ديگر به عوامل محيطی و اجتماعی و انطباق و سازگاری در ارتباط با فنون بومی و جديد و اينکه تحولات پديد آمده در هر فن دليل تحولات و نتايج تحولات و به وجود آمدن مناسبات جديد است. در پايان به اين نتيجه دست می يابد که در برخی موارد فنون جديدبه دليل کارايي بيشتر جايگزين فنون سنتیشده اند. تحولاتی که در جامعه مورد مطالعه مشاهده می شود، نتيجه عواملی چونارتباطات، نيازها و ديگر عوامل می باشد (فتوحی راد،1380).
قمی در رساله مردم شناختی روستای انانجرد از جمله منطقهآشتيان واقع در استان مرکزی، به شناخت دقيق تر و عميقتر هويت فرهنگی جامعه طیسالهای 1342-1382 پرداخته است. در اين بررسی ورود تکنولوژی نوين نظير تراکتور از يکطرف و اشتغال عده قابل توجهی از اهالی به شغل دولتی نظير راه آهن وضعيت اقتصادیعموم روستاييان بهبود می يابد و همين امرکه باگسترش ارتباطات همراه است. جامعهروستائی را مستعد پذيرش بسياری از عناصر فرهنگی و تکنولوژی غيربومی می نمايد(حيدریقمی،1383).
شاملو در پژوهش انسان شناسانه موسيقی نواحی مرکزی لرستان به اين هنر پرداخته و آن را مجموعه ای در هم تنيده و پيچيده از عناصری دانسته است که درک صحيح آن با فهم ديگر عناصر فرهنگی محقق می شود که خود نیز در شناخت بهتر سایر عناصر فرهنگی موثر است. در اين رساله محقق مباحث فرهنگی و اجتماعی مرتبط با موضوع را مورد کنکاش قرار داده و از زوايای مختلف به آن پرداخته است. او نتيجه می گیرد که قوم لر از کهن ترين اقوام ايرانی است که برخی از عناصر فرهنگی اين قوم با ديگر اقوام متفاوت ايرانی است. اين ويژگی های خاص که شامل زبان، رسوم، عادات، هنرها و ديگر عناصر فرهنگی است، باعث تمايز خرده فرهنگ قوم لر از ديگر اقوام ايرانی شده است. هنر قوم لر مجموعه يی پيچيده است که شرايط طبيعی ، اجتماعی، آداب، رسوم، هنجارها و ارزشهای اين قوم نقش موثری در شکل گيری آن داشته است. و در پايان به تاثير تغييرات فرهنگی سالهای اخير اشاره داشته است(شاملو،1382)
اطيابی در رساله خود بازار اصفهان را از ديدگاه مردم شناختی مورد بررسی قرار داده است. در اين بررسی محيط مادی و غير مادی بررسی شده است و ابعاد مختلف در بازار مورد توجه بوده است. يافته های اين تحقيق در مجموع نشان می دهد که علاوه بر روابط اقتصادی حاکم بر بازار، بين بازاريان و مردم روابط نسبتا گسترده اجتماعی _ فرهنگی نيز وجود دارد. روابط اجتماعی در بازار را می توان در دو بخش جای داد، روابطی که بازاريان با مردم داشته اند و روابط و رسومی که بين خود آنها جاری است. روابط این گروه با مردم يا ناشی از تعاملات اقتصادی است که موجب ايجاد آداب کسب در آنها گشته و يا در زمينه نقش ها و فعاليت هائی است که بازاريان برای حل مسايل اقتصادی – اجتماعی مردم بر عهده دارند. روابط فرهنگی در بازار نيز بيشتر در فعاليت های مذهبی متجلی می شوند. لکن در چند سال اخير با رشد جهانگردی ، تاثيرات جهانگردان بر فرهنگ مادی بازار مشهود است و موجب افزايش بازارهای صنايع دستی ، تراکم اين صنايع ، ايجاد مشاغل مرتبط و رقابت هر چه بيشتر کسبه گرديده است(اطيابی، 1380)
يوکی سوزوکی موضوع رساله خود را مطالعه فرهنگ و سيستم اجتماعی عشاير دشمن زياری قرار می دهد و به صورت موردی به بررسی تکنولوژی خوراک در ده آبريز می پردازد(سوزوکی، 1375).
شريفی تبار در پژوهش مردم شناختی به مطالعه موردی می پردازد و مقايسه غذاهای آيينی و مذهبی _ بهاريهای ساکن در محله دولرقاله و دو منطقه خزانه و نازی آباد تهران را انجام می دهد. در پايان نتيجه چنين می شود که تغذيه در سالهای اول مهاجرت تغييری ندارد ولی در برخورد با فرهنگهای ديگر و تحت تأثير تکنولوژيهای جديد و فرهنگ شهر نشينی کم کم تغذيه ديگری جايگزين تغذيه قبلی می شود. در اينجاست که ما شاهد زايش فرهنگ جديد تغذيه در بين بهاريهای مقيم تهران هستيم(شريفی تبار، 1383).
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
سيمای جغرافياي استان لرستان
استان لرستان از شمال به استان مرکزی و همدان، از غرب به استان ايلام، از جنوب به استان خوزستان و از شرق به استان اصفهان محدود است.
مساحت اين استان بالغ بر 31384 کيلومتر مربع که بين 22 درجه و 37 دقيقه تا 34 درجه و 22 دقيقه عرض شمالی از خط استوا و 44 درجه و 51 دقيقه تا 50 درجه و 3 دقيقه طول شرقی از نصف النهار گرينويچ قرار دارد.
استان لرستان ازسه شهرستان، هفده بخش، سه دهستان وبر روی هم 3493 ده تشکیل شده است (تصویر 1).
تصوير 1: نقشه استان لرستان به تفکيک شهرستان برگرفته از کتاب قوم لر، سکندر امان الهی بهاروند،ص 89 ،1370
 
ويژگيهای جغرافيايی و طبيعی شهرستان بروجرد
بروجرد يکی از شهرستانهای ششمین استان کشور است که در غرب ايران و در منطقه کوهستانی زاگرس قرار دارد. شهرستان بروجرد در شمال شرقی استان لرستان واقع شده و از شمال به شهرستانهای ملاير و نهاوند در استان همدان، از شرق به سربند اراک در استان مرکزی، از جنوب به درود و از غرب به خرم آباد و الشتر در استان لرستان محدود می شود. اين منطقه مشتمل بر کوههای مرتفع زاگرس در غرب، دشت سيلاخور در مرکز و پيشکوههای داخلی زاگرس در شرق است. بلندترين نقطه این شهرستان قله ولاش با ارتفاع 3623 متر در کوه گرين در غرب شهر بروجرد و پست ترين ناحيه در دشت سيلاخور با ارتفاع تقريبی 1500 متر قرار دارد.
شهرستان بروجرد بين عرضهاي شمالي حد اقل 33 درجه و 36 دقيقه و حداكثر 34 درجه و 6 دقيقه و طول شرقي و داخل 48 درجه و 27 دقيقه و حداكثر 49 درجه و 27 دقيقه قرار دارد. وسعت اين شهرستان 1606 کيلومتر مربع است که 72/5 درصد از مساحت استان لرستان را تشکيل می دهد بروجرد از نقاط زلزله خيز کشور است و زلزله سيلاخور با بزرگای 2/7 ريشتر يکی از بزرگترين زمين لرزه های ثبت شده در ايران است.مرکز اين شهرستان شهر بروجرد است و اشترينان ديگر شهر آن است(تصویر 2)
 
تصوير 2: نقشه شهرستان بروجرد و همسايگان آن
httm://boruied city.com
 
راهها: راههای شوسه شهرستان عبارتست از راه شوسه بروجرد به ملاير، بروجرد به درود و خرم آباد، درود به اليگودرزکه تا ايستگاه ازنا راه آهن و از ازنا تا اليگودرز شوسه درجه 3 می باشد. اين شهر براساس نتايج حاصل از آمارگيری جمعيت سال 1357 برابر با 316014 نفر که 71 درصد آن درحدود 223226 نفر ساکن در شهر، 29 درصد آن در حدود 92788 نفر در روستا ساکن می باشند (سرشماری مرکزآمار ايران، 1357 ).
آب و هوا: با توجه به موقعيت جغرافيايی بروجرد و وجود کوههای بلند در قسمت جنوب و از طرفی کمی ارتفاعات در شمال منطقه موجب شده است تا بروجرد از بادهای گرم خوزستان مصون مانده و بادهای خنک شمال سراسر اين منطقه را در برگيرد.
هوای بروجرد معتدل و نيمه مرطوب بوده و بيشترين درجه حرارت در تابستان 34 درجه بالای صفر وکمترين آن در زمستان 10 درجه زير صفر می باشد. ميزان باران ساليانه بروجرد به طور متوسط حدود 600 ميلی متر است. بطور کلی آب و هوای بروجرد در تابستان معتدل ودر زمستان سرد است. رودخانه های مهم شهرستان عبارتند از رودخانه باغشاه که از ارتفاعات توده زن و شيخ ميری سرچشمه گرفته و قسمتی از آباديهای شمالی شهرستان را مشروب می نمايد. ارتفاع بلندترين نقطه اين شهرستان حدود 1540 متر و پست ترين نقطه در سيلاخورسفلی 1180 متر از سطح دريا است.
رودها: رودخانه ونائی که از ارتفاعات ونائی سرچشمه می گيرد به رودخانه باغ شاه منتهی می گردد. جمع آباديها اعم از شهر و قصبه و ده 739 و جمعيت آن در حدود 252 هزار نفراست. رودخانه گل رود ازکوه گرين سرچشمه می گيرد. با جهت شمال غربی، جنوب شرقی جريان می يابد و رودخانه مهم اين شهرستان بحساب می آيد و بعد از دريافت شعبه هايی با رودخانه مابره يکی می شود و با هم به رودخانه سزار که يکی از دو شاخه بزرگ رودخانه دز است، تشکيل می دهند. چشمه های دائمی آن کر طول، لگرود، زارم و تلخه که در محدوده اين شهرستان قراردارد.
کوهها:رشته کوه گرين يا گرّی بخشی از مرتفع ترين کوههای زاگرس است که بخط مستقيم از بيستون تا كارون، يعني از شمال باختري به جنوب خاوري كشيده شده اند و اشترانكوه دنباله اين كوه است و نزديك به 180 كيلومتر طول دارد. قلل عمده اين رشته كوه عظيم در لرستان يكي چهل نابالغان واقع در شمال دشت الشتر است كه قله ی آن مدتي از سال پوشيده از برف ميباشد و مانند ديواري در شمال لرستان كشيده شده و حد فاصل بين شهر نهاوند و استان لرستان است و از جمله كوههاي پر بركت لرستان که محل ييلاق طوايف مختلف ايلهاي حسنوند و يوسفوند مي باشد. از ذخيره زياد برف آن در قسمت دامنه هاي شمالي رود گاماسياب، و در دامنه هاي جنوبي رودخانه هاي الشتر و دلفان سرچشمه مي گيرند. قله های مرتفع بروجرد مانند ولاش با ارتفاع 3623 متر نيز از بخشهای ديگر کوه گرين هستند.
کوه شاه نشين: در بيست کيلومتری جنوب بروجرد و در مجاورت دشت سيلاخور و کارخانه قند لرستان قرار دارد و ارتفاع آن حدود 3000 متر است. گياهان دارويی فراوانی در اين کوه وجود دارد.
کوه يزدگرد: با ارتفاع 2800 متر در شرق اشترينان و مرز بروجرد و ملاير است.
پيشکوههای داخلی زاگرس: شامل طيف وسيعی از قله های گنبدی و تپه های کم ارتفاع در شرق و شمال شرق بروجرد است که از جنوب تا دورود و ازنا نيز کشيده شده اند و مرز لرستان و استان مرکزی را تشکيل می دهند.
کوه چهل نابالغان: با ارتفاع 3900 متر در شمال غرب بروجرد قرار گرفته است و به لحاظ تقسيمات کشوری محدود به نهاوند، بروجرد، الشتر و نورآباد است. سراب پر آب گاماسياب در دامنه شمالی آن قرار دارد. چهل نابالغان بخشی از رشته کوه عظيم گرين است.
کوه ميش پرور: با ارتفاع 3500 متر يکی از بزرگترين و با شکوهترين کوههای ناحيه بروجرد است که دامنه های تپه مانند آن تا نزديکی های شهر بروجرد گسترانيده شده است. ميش پرور سرچشمه سرابها و رودهای فراوانی است و در بيشتر ايام سال پوشيده از برف است. اين کوه جلوه زيبايی به شهر بروجرد داده است.
کوه سه کوزان: يک کوه منفرد از جمله قلل کوه گرين در غرب بروجرد است که ارتفاع آن به 3200 متر می رسد و دسترسی به آن از روستای ونايی امکانپذير است. نام کوه به علت شکل آن است که مانند سه کوهان دارای سه قله مرتفع است.
کوه برآفتاب: با ارتفاع 2900 متر در جنوب روستای ونايی قرار دارد.
کوه پينه: پينه يا پونه يكي ديگر از قلل عمده رشته کوه گرين است كه ارتفاع آن كمتر از چهل نابالغان است و چند معبر و گردنه سخت آن، بروجرد را به شمال لرستان متصل مي سازد.
اشترانکوه: رشته كوهي به طول تقريب 50 كيلومتر است كه در محدوده اليگودرز و بروجرد در جهت شمال غربي _ جنوب شرقي امتداد دارد. يخچالهاي طبيعي و دائمي اين رشته كوه که يكي از زيباترين كوههاي كشور به شمار مي رود در تمام سال از برف و يخ پوشيده است. اشترانکوه در جنوب شهر درود و ازنا قرار دارد و به لحاظ تقسيمات کشوری جزء بروجرد نيست اما به لحاظ تاريخی و نيز کوهنوردی از کوههای ناحيه بروجرد به حساب می آيد. http//:www.Boroujerd.Info ®))
پوشش گياهي: گياهانی که کاربرد دارويی و صنعتی دارند: بن سرخ، گاو زبان، آويشن، شيرين بيان، گل ختمی، خاکشير، کنگر، شنگ، قارچ، گون، کتيرا که در اکثر نقاط اين شهرستان می رويند. هم چنين پوشش گياهی جهت چرای دام به حد فور وجود دارد.
پوشش جانوری:شغال، گرگ، روباه، خرگوش، جوجه تيغی، خرس، کفتار، بزکوهی، قوچ، ميش، کبک و درنا از جمله جانوران اين شهرستان هستند.
وضع اقتصادی:اقتصاد اين شهرستان بر پايه کشاورزی، باغداری، دامداری، زنبورداری و صنايع استوار گرديده است. کشاورزی به دليل بارش مناسب و آب و هوای معتدل وضعيت مطلوب دارد. نوع کشت آبی و ديمی که به طريق زيستی و مکانيزه صورت می گيرد.
جمعيت: بر اساس سرشماری سال 1355جمعيت حوزه شهرستان بروجرد 30288 نفر که 2/34 درصد نسبت شهرنشينی و بقيه جمعيت روستايی است.
بر اساس سرشماری سال 1355، 1345 نسبت شهرنشينی به 4815 و 2/55 درصد افزايش يافته است و جمعيت حوزه شهرستان نيز در اين سالها به 176403و 233410 نفر رسيده است. بر اساس سرشماری 1365 جمعيت اين شهرستان 386572 نفر می باشد که نسبت شهرنشينی در اين سال 65 درصد است. بر اساس همين سرشماری جمعيت ساکن در شهر بروجرد 183879 نفر می باشد. بر اساس سرشماری 1375 جمعيت شهرستان بروجرد 316014 نفر که 71 درصد آن 223226 نفر ساکن در شهر و 29 درصد 92788 نفر در روستا ساکن می باشد (مرکز آمار ايران 1375).
طوايف:شهرستان بروجرد از قديم الايام محل سکونت شعب قوم لر بوده است و هم اکنون نيز گروهها و طوايف مختلفی در بروجرد به سر می برند. از جمله؛
بروجرديها که به اهالی شهر بروجرد گفته می شود، همچون خرم آباديها گروه واحدی نيستند و ترکيبی از خانواده های قوم لر و غير لر می باشند که با گذشت زمان فرهنگ و زبان لری( بروجردی)را فراگرفته اند.
 

👇 تصادفی👇

شیپ فایل دشتهای سیلابی استان سمنانخاک آشنا - فصیحارز و یکسان سازی نرخ آندانلود گزارش کارآموزی حسابداری در یک شرکت بازرگانی با فرمت ورددانلود نمونه سوالات آزمون روشهاي نوين تدريس یا پداگوژی استان آذربایجان شرقیهک تمام گوشی به آسانی و صد در صد تضمینیپایان نامه رابطه فرزند پروری با افکار خودکشی خانواده هاپاورپوینت آموزشی هزینه های کیفیتCOQ ✅فایل های دیگر✅

#️⃣ برچسب های فایل مقاله106-بررسی مردم شناختی مسکن، خوراک و پوشاک در روستای قپانوری175ص

مقاله106-بررسی مردم شناختی مسکن، خوراک و پوشاک در روستای قپانوری175ص

دانلود مقاله106-بررسی مردم شناختی مسکن، خوراک و پوشاک در روستای قپانوری175ص

خرید اینترنتی مقاله106-بررسی مردم شناختی مسکن، خوراک و پوشاک در روستای قپانوری175ص

👇🏞 تصاویر 🏞