فهرست مطالب صفحه عنوان چكيده1مقدمه2فصل اول:کلیات1-کلیات51-1-طرح تحقیق51-1-1- بیان مسئله51-1-2- سؤالات پژوهش71-1-3- فرضیات پژوهش81-1-4- ضرورت و اهداف تحقیق81-1-5- پیشینه ی پژوهش91-1-6- روش پژوهش101-1-7 جنبه نوآوری تحقیق101-2- مفاهیم101-2-1-شروط قصاص101-2-2- قصاص111-2-3- کافر121-2-4-بلوغ151-2-5- عاقل161-2-6- مجنون161-2-7-مهدورالدم171-2-8-قتل عمد و ارکان آن181-2-9- فلسفه قصاص191-3- قصاص در اسلام211-3-1- قصاص از دیدگاه آیات قرآن211-3-2- قصاص از دیدگاه روایات24فصل دوم:شروط قصاص نفس از دیدگاه فقها2-شرایط قصاص نفس از دیدگاه فقها282-1- شرط اول: برابری قاتل و مقتول درآزادی و بردگی292-1-1- قصاص مرد آزاد در برابر مرد آزاد و زن آزاد292-1-2- قصاص زن آزاد در برابر زن آزاد و مرد آزاد:362-1-3- تساوی زن و مرد در قصاص و دیه اعضاء تا ثلث392-1-4- حکم قتل دو نفر آزاد توسط یک فرد آزاد442-2- شرط دوم: تساوی در دین462-2-1- عدم قصاص مسلمان در برابر کافر462-2-2- قصاص مسلمان در صورت تعود به قتل کافر ذمی472-2-3- قصاص فرد ذمی در برابر ذمی512-2-4- قصاص فرد ذمی در برابر قتل مسلمان522-2-5-مالکیت اموال ذمی در صورت قتل مسلمان:542-2-6- قتل کافر به وسیله کافر دیگر و مسلمان شدن قاتل572-2-7- قصاص حلال زاده در برابر قتل زنازاده582-2-8-قصاص مرتد در برابر قتل ذمی592-2-9- قصاص ذمی در برابر قتل مرتد612-3-شرط سوم:انتفاءابوت بین قاتل و مقتول:662-3-1-عدم قصاص پدر به جهت قتل فرزند:662-3-2-شمول حکم بر جد پدری:672-3-3-قصاص فرزند در صورت قتل پدر:692-3-4-قصاص مادر در برابر قتل فرزند:702-3-5-ادعای دو نفر در مورد کودکی712-3-6-قتل زوجه توسط همسر خود722-4-شرط چهارم:بالغ بودن قاتل و مقتول742-4-1-جنایت شخص نابالغ:742-4-2-قتل طفل نابالغ به وسیله فرد بالغ:772-5-شرط پنجم:عاقل بودن قاتل و مقتول812-5-1-عدم قصاص فرد مجنون در برابر عاقل یا مجنون:812-5-2-کشتن کسی توسط فرد عاقل822-5-3-کشتن دیوانه توسط فرد عاقل832-5-4-اختلاف جانی و ولی دم مقتول بر سر بلوغ کودک و بهبودی مجنون862-5-5-قصاص قاتل مست:862-5-6-جنایت شخص خواب:882-5-7-قصاص قاتل نابینا:902-6-شرط ششم: محقون الدم بودن مقتول932-6-1-قصاص قاتل زانی محصن یا لائط942-6-2-قتل زوجه و اجنبی در حال زنا:952-6-3-قتل در مقام دفاع:96فصل سوم:بررسی شرایط قصاص نفس از منظر امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره)3-بررسی شرایط قصاص نفس از منظر امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره)983-1-شرط اول: برابری قاتل و مقتول در آزادی و بردگی983-1-1-قصاص مرد آزاد در برابر مرد آزاد و زن آزاد:993-1-2- قصاص زن آزاد در برابر زن آزاد و مرد آزاد:1013-1-3- تساوی زن و مرد در قصاص و دیه اعضاء تا ثلث:1033-1-4-حکم کشتن دو نفر آزاد توسط یک نفر آزاد1063-2-شرط دوم: تساوی در دین1093-2-1-عدم قصاص مسلمان در برابر کافر1093-2-2- مجازات مسلمان در صورت قتل کافر:1103-2-3-قصاص مسلمان در صورت تعود به قتل کافر ذمی1113-2-4-قصاص فرد ذمی در برابر فرد ذمی1143-2-5-قصاص فرد ذمی در برابر قتل مسلمان1153-2-6-مالکیت اموال ذمی در صورت قتل مسلمان1173-2-7-قتل کافر به وسیله کافر دیگر و مسلمان شدن قاتل1193-2-8-قصاص حلال زاده در برابر قتل زنا زاده1203-3-شرط سوم:انتفاءابوت بین قاتل و مقتول1333-3-1-عدم قصاص پدر به جهت قتل فرزند1333-3-2-مجازات پدر قاتل1343-3-3-شمول حکم بر جد پدری1353-3-4-قصاص مادر در برابر قتل فرزند:1363-3-5-ادعای دو نفر در مورد فرزندی یک کودک1373-3-6- قتل زوجه توسط همسر خود1413-3-7-قتل پدر و مادر توسط دو فرزند1423-4-شرط چهارم:بالغ بودن قاتل و مقتول1443-4-1-جنایت شخص نابالغ:1443-4-2-قتل طفل نابالغ به وسیله فرد بالغ1483-5-شرط پنجم:عاقل بودن قاتل ومقتول1513-5-1-عدم قصاص فرد مجنون دربرابرعاقل یا مجنون:1513-5-2-کشتن کسی توسط فردعاقل و دیوانه شدن فرد عاقل1523-5-3-کشتن دیوانه توسط فرد عاقل1533-5-4-اختلاف جانی و ولی دم مقتول بر سر بلوغ کودک و بهبودی مجنون1563-5-5-قصاص قاتل مست1583-5-6-جنایت شخص خواب:1603-5-7-قصاص قاتل نابینا:1623-6-شرط ششم:محقون الدم بودن مقتول1643-6-1-قتل زوجه و اجنبی در حال زنا:1673-6-2-قتل در مقام دفاع:1693-6-3-قتل ساب النبی:1693-7-بحث و نتیجه گیری:1703-8-پیشنهادها174منابع و مأخذ175 بررسی مقایسه ای دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در مسئله ی شروط قصاص نفس به وسيلهی:زهرا بوستانی در شریعت اسلام،مطابق آیات قرآنی و روایات مسلم اسلامی، کیفر قتل عمد در شرایطی در وهلةاول قصاص است هر چند قابل تبدیل به دیه و قابل گذشت نیز میباشد،قصاص کیفر قتل عمد و جراحت عمدی است،اسلام قصاص را قانونگذاری کرده است و آن را به حدود و شرایطی مقید ساخته تاعدالت بر پا شود و از تجاوز و هرج و مرج،در کشتار جلوگیری به عمل آید و جنبة حقالناسی و شخصی بودن آن بر جنبة الهی و عمومی بودنش غلبه دارد و هر قتل عمدی موجب قصاص نمیشود و فقهاءاسلام برای تحقق واستیفاء قصاص شروطی را ذکر کردند.دراین پژوهش دیدگاههای فقهی دو فقیه بزرگ شیعه،امام خمینی (ره)وآیتالله خویی(ره)در رابطه با شروط قصاص نفس موردمطالعة تطبیقی قرار گرفته است.نویسنده شروط قصاص نفس رادر شش محوراز دیدگاه این دو فقیه بزرگ مورد مقایسه و ارزیابی قرار داده است که عبارتنداز:1-تساوی در آزادی و بردگی 2-تساوی در دین 3-نداشتن رابطة ابوت 4-بالغ بودن قاتل و مقتول 5-عاقل بودن قاتل و مقتول 6-محقون الدم بودن مقتول.که نخست دیدگاههای فقهابیان شده است و سپس ادلهای که برای این نظریات وجود داشته است،مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.و هدف ازاین پژوهش بیان شباهتها و تفاوتهای دو دیدگاه بوده است.مهمترین یافتههای این پژوهش عبارتنداز:1-بنابر نظر مشهور فقهازن و مرد در قصاص و دیه اعضاء تا ثلث مساوی هستند به ثلث که رسید دیه زن نصف دیه مرداست ولی عدهای از فقهاء تجاوزاز ثلث را شرط میدانند.2-کسی که به جهت زنا و غیر آن محکوم به قصاص شده است و کسی غیر از امام او را بکشد در ثبوت قصاص و دیه بر چنین شخصی نیز بین فقهااختلاف نظر وجوددارد.3-در مورد مجازات انسان مست و همچنین در مورد قاتل نابیناوجنایت شخص خواب بین فقهاءاختلاف نظر است.4-در قصاص کردن مردی که زوجة خود رابه قتل میرساند و همچنین در قصاص قاتل بالغی که صغیری رابه قتل میرساند بین فقها اختلاف نظر است.5-در خصوص قصاص قاتل زانی محصن یا لائط نیز بین فقها اختلاف نظر است.کلید واژه:شروط قصاص،قصاص،کافر،بالغ،عاقل،محقونالدم.از دیدگاه قرآن کریم اولین جرمی که در زمین واقع شده قتل نفس است که برخاسته از خوی تجاوز گری انسان است. نظر به اینکه از آغاز حیات بشری، قتل و ضرب و جرح به عنوان یک تهدید جدی برای جوامع بشری به شمار می رفته لذا جامعه و ادیان الهی، در صدد تبیین نحوه دفاع در مواجهه با اینگونه مسائل بودند.چرا که دفاع و به عبارتی مقابله به مثل، در صورت عدم تعیین چهارچوب معین منجر به کشمکش و نزاع در میان مردم می گردد.دین مبین اسلام به عنوان کاملترین ادیان الهی با نگاه عمیق و دقیق به این مطلب پرداخته و بیان داشته است « و جَزاءُ سَِیّئة سَیَّئة مِثلُهَا » و انتقام آن بدی به مانندآن است.هر چند قصاص بدون در نظر گرفتن خصوصیات و تفاوتهای فردی قبیله ای و گروهی اجرا می شود و تفاوتهای قاتل و مقتول نیز در مسائلی مانند علم و فضیلت، فقروغنا،صحّت و سُقم،قوّت و ضعف،کبر و صغر مانع اجرای قصاص نمی شود.در عین حال، برای اجرای مجازات قصاص شرایطی مقرر شده است که بدون آن ها علی رغم تحقق قتل عمد این مجازات اعمال نخواهد شد.شرایط لازم برای قصاص گاهی با عنوان منفی موانع قصاص ممکن است طرح گردد،لکن در نهایت نتیجه یکی است و آن اینکه این شرایط که هر کدام دارای مبنا و فلسفة مخصوص به خود است،دایره قصاص را محدود نموده و در واقع بدون اینکه تأثیری در وصف مجرمانه عمل داشته باشند،تنها ازاجرای مجازات جلوگیری می کنند،بر خلاف اموری که اصولاً وصف مجرمانه عمل رااز بین می برند و موجب می شوند که عمل جرم محسوب نگردد،مانند قتل نفس عمدی در مقام دفاع یا به امر آمر قانونی در مقام اجرای قانون اهم و امثال آن.شرایطی که باعث می شود قاتل محکوم به قصاص شود عبارتند از:1-تساوی در موقعیت اجتماعی:یعنی قاتل و مقتول بایداز نظر طبقه اجتماعی هر دو آزاد یا هر دو برده باشند.2-تساوی در جنسیت:یعنی اگر مقتول زن است، قاتل مرد را در قبال او نمی توان قصاص کرد. مگر این که اولیای مقتول، نصف دیه کامل را به قاتل بپرداز ند که در آن صورت می تواننداو را قصاص کنند.بنابراین تساوی در جنسیت شرط اجرای قصاص است.3-تساوی در دین: به این معنا که هیچ مسلمانی را در قبال کشتن غیر مسلمان اعم از ذمّی، مستأمن و حربی قصاص نمی کنند،ولی غیر مسلمان در قبال کشتن مسلمان قصاص می شود.و نیز اگر غیر مسلمانی مرتکب قتل غیر مسلمان دیگری بشود او نیز قصاص خواهد شد،اگر چه قاتل و مقتول پیرو یک دین نباشد.4-انتفاء رابطه پدری و فرزندی: یعنی اگر پدری فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود فقط ملزم به پرداخت دیه به اولیای دیگر فرزند می باشد،مگر این که از طرف آنها مورد عفو قرار بگیرد و علاوه بر دیه تعزیر نیز می شود که این حکم مورد اتفاق فقهای امامیه است.5-قاتل باید عاقل و بالغ باشد:بنابراین اگر مجنون مرتکب قتل عمد شود عاقله او مسئول پرداخت دیه هستند و این مسئله مورد اتفاق همة فقها می باشد. و همچنین قاتل باید بالغ باشد بنابراین اگر غیر بالغ مرتکب قتل عمد شود، قصاص نخواهد شد و این مسئله مورد اتفاق همة فقها می باشد.6-آخرین شرط برای اینکه قصاص لازم الاجرا شود اینکه مقتول باید محقون الدم باشد پس اگر کسی که مهدور الدم است کشته شود مانند کسی که پیغمبر را سب نموده بر قاتل او قصاصی نیست.در قصاص عضو علاوه بر شرایط قصاص نفس شرایط زیر نیز باید رعایت شود:1-تساوی در سالم بودن اعضاء2-تساوی در اصلی بودن اعضاء3-تساوی در محل عضو مجروح یا مقطوع 4-قصاص موجب تلف جانی یا عضو دیگر نباشد5-قصاص بیشتر از اندازه جنایت نشود.این پژوهش در صدد بیان این مسئله است که شروط قصاص نفس را از دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) به شکل تطبیقی مورد کنکاش قرار دهد.این پایان نامه در سه فصل تدوین شده است که فصل اول به کلیات تحقیق شامل بیان مسأله، سؤالات تحقیق، فرضیات تحقیق، ضرورت و اهداف تحقیق، پیشینه تحقیق، روش تحقیق و جنبه نوآوری تحقیق و مفاهیم شروط قصاص،بلوغ،کافر،عاقل،مهدورالدم و دیگر واژه های مرتبط با بحث پرداخته است.فصل دوم به بررسی دیدگاه فقهای امامیه در خصوص شرایط قصاص نفس پرداختهاست و فصل سوم هم به بررسی دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در رابطه با شروط قصاص نفس و مقایسه و نقد و بررسی نظرات و دیدگاهها و نتیجه گیری پرداخته است. فصل اول 1-کلیاتقصاص یکی از مجازاتهای شرعی است و در حقیقت یکی از مصادیق اعدام می باشد که جنبه حق الناسی و شخصی بودن آن بر جنبه الهی و عمومی بودنش غلبه دارد.واژه قصاص از ماده « قص » به معنای دنبال کردن اثر تاریخی و نقل آن به شکلی که رخ داده است، می باشد.فقها قصاص را انجام کاری مثل جنایت ارتکابی،اعم از قتل، قطع، ضرب یا جرح علیه جانی دانسته اند.در فقه اسلام و به مقتضای صریح قرآن کریم واجماع فریقین قتل عمد موجب قصاص است و قرآن از آن به عنوان مایه و منشأ حیات برای خردمندان جامعه یاد نموده در عین حال هر قتل عمدی موجب قصاص نمی شود و فقهاء اسلام برای تحقق و استیفاء قصاص نفس شروطی را ذکر کردند که این پژوهش در صدد آن است که مسئله شروط قصاص نفس را از دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله (ره) خویی به شکل تطبیقی مورد نقد و بررسی قرار دهد.قصاص کیفر قتل عمد،و جراحت عمدی است،اسلام قصاص را قانونگذاری کرده، و آنرا به حدود و شرایطی مقید ساخته است،تا عدالت بر پا شود و از تجاوز و هرج و مرج،در کشتار جلوگیری به عمل آید،اجرای قصاص اسلامی، امنیت را به جامعه باز می گرداند و مایه نگهداری آن می شود.و ریشه جنگ و خونریزی و تباهی را آنچنان که در جاهلیت و در سایر ملتها نمونه های اسف انگیزی داشته است، خشک و نابود می سازد.قصاص به عنوان مجازات اصلی در جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص در آیات مختلف قرآن به طور صریح و غیر صریح و همچنین در روایات مورد اشاره و تاکید قرار گرفته است که به عنوان نمونه یک مورد از آنها را ذکر می کنیم.« یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیکُم القِصاصُ فِی القَتلی، الحُرُّ باِلحُرِّ و العَبدُ بِالعَبدِ و الاُنثی بالانُثی، فَمَن عُفِیَ لهُ مِن اَخیهِ شیٌ فإِتباعُ بِالمَعروُفِ وَ اَداءٌ اِلَیهِ بِاحسان، فَمَن اِعتََدی بَعدَ ذلِک فَلَهُ عَذابٌ اَلیمٌ ».(بقره،178)ای کسانیکه ایمان آوردید، کیفر دادن و قصاص در موارد قتل بر شما مقرر گردیده است.آزاد در برابر آزاد، بنده در مقابل بنده و زن در مقابل زن، پس هر گاه کسی از ناحیه برادر دینی خود مشمول عفوی قرار گرفت،راه معروف پیش گرفته شود،و بخوبی دیه به وی، پرداخته شود،واین تخفیف از سوی خداوندتان، برای شما رحمتی است.کسیکه از این پس تعدی کند،عذابی دردناک خواهد داشت.آیه مزبور به مهمترین شرط قصاص نفس که تساوی میان قاتل و مقتول از نظر آزاد بودن و جنسیت می باشد اشاره کرده است.در نظام کیفری اسلام،در صورتی قاتل قصاص می شود که شرایط اجرای قصاص را داشته باشد.یکی از این شرایط برابری مقتول با قاتل در آزادی و بردگی می باشد که طبق نص صریح قرآن کریم(بقره،178)و روایات متعددی که از امامان معصوم رسیده است و همچنین اجماع فقها، فرد آزاد در مقابل آزاد و برده در برابر برده قصاص می شود.امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در این مورد با هم اتفاق نظر دارند و معتقدند که قاتل و مقتول یا باید هر دو آزاد و یا هر دو برده باشند چه زن و چه مرد، منتها اگر قاتل مرد و مقتول زن باشد ولی دم مقتول باید نصف دیه مرد را بپردازد و بعد قاتل را اعدام کنند ولی اگر قاتل زن و مقتول مرد باشد دیگر نیازی نیست ولی دم مرد تفاوت خون بها را بپردازد.یکی دیگر از شرایط قصاص نفس تساوی در دین است بدین معنا که اگر فرد مسلمان فرد کافری را بکشد قصاص نمی شود خواه آن کافر ذمی یا حربی یا مستأمن باشد و این در صورتی است که مسلمان عادت به کشتن پیدا نکرده باشد ولی در صورتیکه به کشتن اهل ذمه عادت کرده باشد ولی دم مقتول ذمی می تواند او را بکشد البته مازاد دیه اش را باید بپردازد.امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) هیچ گونه اختلاف نظری با هم در مورد عدم قصاص فرد مسلمان در برابر کافر ندارند و همچنین همه فقها بر آن اتفاق نظر دارند.امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) یکی دیگر از شرایط قصاص نفس را نبودن رابطه پدری و فرزندی بین قاتل و مقتول می دانند و هیچگونه اختلاف نظری با هم ندارند و این شرط قصاص فقط شامل پدر نمی شود بلکه پدر و جد پدر را نیز در بر می گیرد و پدری که فرزند خود را به قتل می رساند باید کفاره قتل و دیه را به ورثه اش بپردازد که شامل خود او نمی شود.این حکم مورد اتفاق فقهای امامیه است.امام خمینی در مورد قصاص کردن مردی که همسر خود را به قتل می رساند با مرحوم خویی اختلاف نظر دارد و چنین می فرماید:« بنا بر اصح فرزندان آن زن حتی فرزندانی که از خودآن مرد هستند می توانند از پدر خود قصاص بگیرند ».(خمینی،1387،ج4،ص653)ولی آیت الله خویی بر این عقیده است که:« حق قصاص برای فرزند ثابت نیست ».(خویی،بی تا،ج2،ص74)و همچنین امام خمینی در قصاص کردن فرد بالغی که کودک نابالغی را به قتل می رساند با آیت الله خویی اختلاف نظر دارد.امام خمینی (ره) می فرماید: « بنا براشبه چنین فردی قصاص می شود هر چند احتیاط آن است که مقتول کشتن را انتخاب نکند و گرفتن دیه را ترجیح دهد،ولی آیت الله خویی (ره) براین باور است که:« این فرد قصاص نمی شود، چون عموم دلایل قصاص، قابل تخصیص می باشد ».(خمینی، 1387، ج4، ص655؛ خویی، بی تا، ج2، ص70و71)عاقل بودن قاتل نیز یکی دیگراز شرایط قصاص نفس است که این حکم نیز مورد اتفاق فقهای امامیه است و هیچگونه اختلاف نظری دراین مورد وجود ندارد. آخرین شرط از شروط قصاص نفس محقون الدم بودن مقتول است که در بعضی از مصادیق مهدور الدم امام خمینی(ره) با آیت الله خویی(ره)اختلاف نظر دارند.و با توجه به اینکه تاکنون کسی مسئله شروط قصاص نفس رااز دیدگاه این دو فقیه بزرگوار به شکل تطبیقی مورد پژوهش قرار نداده لازم دانستیم که به این موضوع پرداخته شود. 1-1-2- سؤالات پژوهش1-جنبه های اشتراک و افتراق دیدگاههای امام خمینی(ره) و آیت الله خویی(ره) در مسئله شروط قصاص نفس چیست؟2-دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی(ره) در قصاص قاتل بالغی که صغیری را به قتل می رساند چیست؟3-دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی(ره) در مورد قصاص کردن مردی که همسر خود را به قتل می رساند چیست؟4-مسلمان در برابر کافر (ذمی، حربی، مستأمن) کشته می شودیانه؟5-کسی که مست است یا نابینا است و مرتکب قتل عمد می شود قصاص می شود یا نه؟ 1-1-3- فرضیات پژوهش آن چه این پژوهش در صدد اثبات آن است عبارت است از:1-امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در اصل واجب بودن قصاص و همچنین در بیشتر موارد شروط قصاص نفس با هم اتفاق نظر دارند.2-امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در قصاص قاتل بالغی که صغیری را به قتل می رساند باهم اختلاف نظر دارند.3-امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در قصاص کردن مردی که زوجه خود را به قتل می رساند با هم اختلاف نظر دارند.4-هیچ مسلمانی در برابر کشتن کافر اعم ازذمی، حربی و مستأمن قصاص نمی شود،مگر اینکه عادت به کشتن کافر ذمی کرده باشد.5-علی رغم اتفاق فقها بر اینکه انسان مست فاقد قصد و اختیاراست، در مورد مجازات او اختلاف نظرهایی وجود دارد. و همچنین در مورد قاتل نابینا نیز بین فقها اختلاف نظر است. 1-1-4- ضرورت و اهداف تحقیقاز آن جا که قصاص یکی از موضوعات مهم فقهی بشمار می رود و دارای احکام بسیاری است و همچنین یکی از مسائل پر بحث و جدل روز می باشد این پژوهش در پی آن است که دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) را در رابطه با موضوع شرایط قصاص به شکل تطبیقی مورد بررسی قرار دهد و همچنین جنبه های اشتراک و افتراق دو دیدگاه و نقد و بررسی آنها و مقایسه ادله بر اساس معیارهای معتبر فقهی از اهداف نگارنده در نوشتن این پژوهش بوده است. 1-1-5- پیشینه ی پژوهشآثار متعددی از سوی محققان در زمینه قصاص نوشته شده است که در این آثار به موضوع شروط قصاص نفس پرداخته شده است که از جمله آنها می توان به پایان نامه ای تحت عنوان ترجمه و تحقیق مبحث قصاص از کتاب مبانی تکملة المنهاج اثر ارزشمند آیت الله خویی و پایان نامه دیگری تحت عنوان ترجمه شروط معتبره قصاص از دیدگاه صاحب جواهر اشاره کرد.همچنین مقالات متعددی تحت عناوین: تحلیل فقهی و حقوقی جنایت شخص خواب اثر دکتر محبوب علیزاده، بررسی مبنای فقهی عدم قصاص بالغ در قتل کودک اثر دکتر اسدالله لطفی، قتل عمدی غیر مسلمان در حقوق کیفری اسلام و ایران اثر دکتر کیومرث کلانتری، بررسی شرط انتفای ابوت در قصاص اشاره کرد.همچنین کتابهای متعددی در زمینه قصاص نوشته شده است که این کتابها به طور مفصل به مسئله ی شروط قصاص نفس پرداختند که از جمله آنها می توان به کتاب تفصیل الشریعه فاضل لنکرانی، مبانی تکملة المنهاج خویی،تحریرالوسیله امام خمینی (ره) ،مستند تحریر الوسیله مطهری،جواهرالکلام نجفی،وسائل الشیعه حر عاملی و ... اشاره کرد. ولی تا کنون به اثری که موضوع شروط قصاص نفس را از دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) به شکل تطبیقی مورد پژوهش قرار داده باشد برخورد ننمودم.قصاص منوط به وجود شرایطی است که تا این شرایط وجود نداشته باشد قاتل قصاص نمی شود که این شرایط عبارتنداز:1- تساوی در آزادی و بردگی 2- تساوی در دین 3- انتفاء رابطه ابوت 4- قاتل و مقتول باید بالغ و عاقل باشد. 5- مقتول باید محقون الدم باشد.که این پنج مورد شرایط قصاص نفس است و شرایط قصاص عضو علاوه بر پنج شرط قبلی باید اعضا در سالم بودن متساوی باشند و تساوی در محل عضو مجروح یا مقطوع نیز شرط است و همچنین قصاص موجب تلف جانی یا عضو دیگر نباشد و قصاص بیشتر از اندازه جنایت نشود. 1-1-6- روش پژوهشبا توجه به اینکه این پژوهش در نظر دارد موضوع شرایط قصاص نفس را از دیدگاه این دو فقیه بزرگوار امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) به شکل تطبیقی مورد بررسی و کنکاش قرار دهد، نوع روش تحقیق بر طبق استاندارد های تحقیق نظری می باشد که بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام شده و از روش های استدلال و تحلیل منطقی استفاده می گردد به اینصورت که به تشریح و توضیح مفاهیم اولیه و نظرات موجود پرداخته و با دسته بندی آراء و استدلالها به تبیین آنها می پردازیم و با مقایسه بین آنها، بررسی، نقد و نتیجه گیری صورت می گیرد که در این مسیر از تحلیل منطقی بر اساس معیارهای معتبر فقهی و حقوقی کمک گرفته می شود.ابزار گرد آوری، کتاب، فیش برداری، نرم افزارهای موجود، مقالات، اینترنت می باشد. 1-1-7 جنبه نوآوری تحقیقگر چه در زمینهی قصاص هم در کتب فقهی و هم در کتب حقوقی بحثهای کوتاه و گاه مفصل آمده است ولی تا کنون کتاب و یا پایان نامهای تحت عنوان بررسی مقایسهای دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیتالله خویی (ره) در خصوص شروط قصاص نفس به رشته تحریر در نیامده است بنابراین تحقیق مورد نظر جدید میباشد. 1-2- مفاهیمیکی از مفاهیمی که در این تحقیق از آن نام برده شده مفهوم شروط قصاص نفس است که لازم است به آن پرداخته شود. 1-2-1-شروط قصاصالف-تعریف لغوی شرطدر کتابهای لغت تعاریفی برای شرط ذکر شده است که در اینجا به چند مورد آن از نظر لغوی می پردازیم.شرط یعنی معروف و شناخته شده. که جمع آن شروط است یعنی آنچه از حکم خدا اظهار می شود و بیان می شود.(طریحی،1438، ج2، ص480)معانی دیگر آن عبارت است از :« لازم گرفتن چیزی را در بیع و مانند آن و گرو بستن که جمع آن شروط است و نیز به معنای عهد و پیمان و همچنین به معنای تعلیق کردن چیزی را به چیزی آمده است.(دهخدا،1348ه.ش، ج18، ص313)ب-تعریف اصطلاحی شرط« شرط امر خارج شی ء است که شیء بر آن متوقف و غیر مؤثر در وجود آن باشد؛ مانند وضو نسبت به نمازگزاردن، زیرا صحت نماز متوقف برداشتن وضو است اما وجوب نماز متوقف برداشتن وضو نیست ».(دهخدا، 1348، ج 18، ص 314)« شرط،امری است خارج از حقیقت مشروط که از عدم آن، عدم مشروط لازم آید، و از وجود آن ، وجود مشروط لازم نیاید، مثلاً زوجیت شرط است درایقاع طلاق، و هر گاه زوجیت نباشد طلاق مفهومی نمی تواند داشته باشد؛ ولی از وجود زوجیت، وجود طلاق لازم نمی آید ».(فیض، 1371، ص 114) 1-2-2- قصاصالف) تعریف لغویقصاص از ماده(قص) بر پی گرفتن چیزی دلالت می کند، « القصاص فی الجراح ».(زکریا، 1404ه.ق، ج5، ص11)قصاص در لغت به معنای پیروی تدریجی از اثر است و قصاص در قتل و جراحات یعنی پیروی وانجام مثل آن از قتل وجراحات می باشد.(ابن منظور، ج5، ص269)قصاص اسم برای استیفااست و مجازات جنایت اعم از قتل، قطع، ضرب و جرح در اصل به معنی پیروی از اثر می باشد؛مثل اینکه قصاص کننده از اثر و فعل جانی پیروی می کند و هر آنچه که وی انجام داده است،انجام می دهد، به مثل او، جرح وارد می کند و به مثل قتل او، می کشد.(الطریحی، مجمع البحرین، ص179-180)ب) تعریف اصطلاحیقصاص در اصطلاح عبارت از:«القصص عبارة عن مقابله الجنایته بمثلها».واکنش نشان دادن در برابر جنایت به مانند آن. (حلی، 1407 ه.ق، ج5، ص 135)شهید ثانی در تعریف قصاص می نویسد:« قصاص به کسر قاف اسم است برای استیفای مثل جنایت که ممکن است قتل یا قطع یا ضرب یا جرح باشد و اصل آن پیگیری اثر چیزی است ».(شهید ثانی، 1418ه. ق، ج 2، ص 396)نجفی در تعریف قصاص چنین می گوید:« مراد از قصاص به کسر قاف،استیفاء و دریافت نمودن مثل اثر جنایت ازقتل یا ضرب یا جرح.گویی قصاص کننده اثر جانی را پی جویی نموده و هر عملی که جانی انجام داده است، همان را انجام می دهد ».(نجفی،بی تا، ج 42، ص 7)آیت الله مرعشی در تعریف قصاص فرمودند:« قصاص، عبارت از استیفای جنایت ».(مرعشی، 1365، ج 1، ص 2)آیت الله خویی در کتاب مبانی تکملة المنهاج می نویسد:« قصاص ثابت می شود به کشتن انسان محترم همانند قاتل، عمداً و عدواناً و عمد تحقق پیدا می کند به قصد بالغ عاقل، کشتن را و لو به چیزی که غالباً کشنده نیست در صورتی که کشتن بر او مترتب شود بلکه اظهر از ادله اینست که عمد به چیزی که عاده کشنده است تحقق می یابد و لو مرتکب ابتداءً قصد قتل نداشته باشد ».(خویی، 1390، ج 1، ص 184)پس به طور کلی قصاص یعنی همان عملی که قاتل بر روی مقتول انجام داده است عملی به مانند آن بر روی مقتول صورت گیرد. 1-2-3- کافریکی دیگر از مفاهیمی که در این پژوهش به طور مکرر بکار رفته است مفهوم کافراست که ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی کافر و سپس به تقسیم بندی انواع کافر پرداخته شده است.الف)تعریف لغوی کافرکافر یعنی کفران کننده و نفی کننده، جمع آن کفار کفارة و کافرون است و مؤنث آن کافرة، کافرات و کوافر است. کفر بالله یعنی او را نفی کرد،پس کافر نافی است و کفور جحد کنندگان یا نفی کنندگان است.(طریحی، مجمع البحرین، ج3-4، باب راد، ص296)ب)تعریف اصطلاحی کافراز لحاظ فقهی برای این کلمه چنین تعریفی آمده است: « کافر کسی که منکر خداست یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیغمبری حضرت ( محمّد ) را قبول ندارد... و هم چنین است اگر در یکی از این ها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه، مسلمانان ضروری دین اسلام می دانند منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز برگردد به انکار خدا یا توحید یا نبوت...».(مسلمی زاده، 1381، ص 48)کفار را با معیارهای گوناگون مورد تقسیم بندی قرار دادند که از لحاظ آثار و نتایج مترتب بر کفر، می توان آنها را این گونه مورد تقسیم بندی قرار داد:کفاراصلی نیز به چهار دسته تقسیم بندی می شوند.1- کافر اهل کتاب: مشهور فقهای شیعی، اهل کتاب را شامل سه گروه پیروان آیین های مسیحیت، یهودیت، و زرتشت می دانند.(عمید زنجانی، 1370، ص 66)گروهی از فقها بر خلاف این دسته، زرتشتیان را شبه اهل کتاب ( ملحق به اهل کتاب ) می پندارند.(خمینی، بی تا، ص 497)هر چند که برخی نیز ادعا کردند که قول به شبه کتابی بودن مجوسیان، قول اکثر فقهای شیعی است. (شریعتی، 1385، ص 20)اما در هر صورت، خواه مجوسیان را شبه کتابی بدانیم خواه کتابی، همه در اینکه مجوس حکم اهل کتاب را داشته و امتیازات اهل کتاب به آنان نیز تعلق می گیرد، اختلافی ندارند.(همان، ص 20)2- کافر حربی: حربی به غیر مسلمانی اطلاق می شود که یا در جنگ با مسلمین و یا در صدد این امر و یا این که وابسته به کشوری است که در حال جنگ با کشور اسلامی می باشد و در واقع بین او یا کشور متبوعش با حکومت اسلامی، هیچ قرار دادی دال بر صلح و یا ترک مخاصمه وجود ندارد.(شریعتی، 1385، ص 21)جان و مال کفار حربی فاقد مصونیت است و در نتیجه اگر شخص، مرتکب قتل کافر حربی گردد، هیچ مجازاتی خواه قصاص و تعزیر را متحمل نمی شود.(الهیان، 1382، ص 224)3-کافر معاهد: این دسته شامل کسانی می شود که در کشوری زندگی می کنند که با حکومت اسلامی قرار داد صلح و دوستی دارد و در آن کشور مطابق دین و آیین خود عمل می نمایند.یعنی در واقع، این دسته همان کفار حربی می باشند که به واسطه قرارداد صلح، جنگ با آنان به صلح تبدیل می گردد.(بندرچی، 1379، ص 60)4- کافر مستأمن: کفار حربی که با بستن قرار داد با کشور اسلامی، اجازه ورود به این کشور را پیدا ک
بررسی مقایسه ای دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در مسئله ی شروط قصاص نفس
فهرست مطالب صفحه عنوان چكيده1مقدمه2فصل اول:کلیات1-کلیات51-1-طرح تحقیق51-1-1- بیان مسئله51-1-2- سؤالات پژوهش71-1-3- فرضیات پژوهش81-1-4- ضرورت و اهداف تحقیق81-1-5- پیشینه ی پژوهش91-1-6- روش پژوهش101-1-7 جنبه نوآوری تحقیق101-2- مفاهیم101-2-1-شروط قصاص101-2-2- قصاص111-2-3- کافر121-2-4-بلوغ151-2-5- عاقل161-2-6- مجنون161-2-7-مهدورالدم171-2-8-قتل عمد و ارکان آن181-2-9- فلسفه قصاص191-3- قصاص در اسلام211-3-1- قصاص از دیدگاه آیات قرآن211-3-2- قصاص از دیدگاه روایات24فصل دوم:شروط قصاص نفس از دیدگاه فقها2-شرایط قصاص نفس از دیدگاه فقها282-1- شرط اول: برابری قاتل و مقتول درآزادی و بردگی292-1-1- قصاص مرد آزاد در برابر مرد آزاد و زن آزاد292-1-2- قصاص زن آزاد در برابر زن آزاد و مرد آزاد:362-1-3- تساوی زن و مرد در قصاص و دیه اعضاء تا ثلث392-1-4- حکم قتل دو نفر آزاد توسط یک فرد آزاد442-2- شرط دوم: تساوی در دین462-2-1- عدم قصاص مسلمان در برابر کافر462-2-2- قصاص مسلمان در صورت تعود به قتل کافر ذمی472-2-3- قصاص فرد ذمی در برابر ذمی512-2-4- قصاص فرد ذمی در برابر قتل مسلمان522-2-5-مالکیت اموال ذمی در صورت قتل مسلمان:542-2-6- قتل کافر به وسیله کافر دیگر و مسلمان شدن قاتل572-2-7- قصاص حلال زاده در برابر قتل زنازاده582-2-8-قصاص مرتد در برابر قتل ذمی592-2-9- قصاص ذمی در برابر قتل مرتد612-3-شرط سوم:انتفاءابوت بین قاتل و مقتول:662-3-1-عدم قصاص پدر به جهت قتل فرزند:662-3-2-شمول حکم بر جد پدری:672-3-3-قصاص فرزند در صورت قتل پدر:692-3-4-قصاص مادر در برابر قتل فرزند:702-3-5-ادعای دو نفر در مورد کودکی712-3-6-قتل زوجه توسط همسر خود722-4-شرط چهارم:بالغ بودن قاتل و مقتول742-4-1-جنایت شخص نابالغ:742-4-2-قتل طفل نابالغ به وسیله فرد بالغ:772-5-شرط پنجم:عاقل بودن قاتل و مقتول812-5-1-عدم قصاص فرد مجنون در برابر عاقل یا مجنون:812-5-2-کشتن کسی توسط فرد عاقل822-5-3-کشتن دیوانه توسط فرد عاقل832-5-4-اختلاف جانی و ولی دم مقتول بر سر بلوغ کودک و بهبودی مجنون862-5-5-قصاص قاتل مست:862-5-6-جنایت شخص خواب:882-5-7-قصاص قاتل نابینا:902-6-شرط ششم: محقون الدم بودن مقتول932-6-1-قصاص قاتل زانی محصن یا لائط942-6-2-قتل زوجه و اجنبی در حال زنا:952-6-3-قتل در مقام دفاع:96فصل سوم:بررسی شرایط قصاص نفس از منظر امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره)3-بررسی شرایط قصاص نفس از منظر امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره)983-1-شرط اول: برابری قاتل و مقتول در آزادی و بردگی983-1-1-قصاص مرد آزاد در برابر مرد آزاد و زن آزاد:993-1-2- قصاص زن آزاد در برابر زن آزاد و مرد آزاد:1013-1-3- تساوی زن و مرد در قصاص و دیه اعضاء تا ثلث:1033-1-4-حکم کشتن دو نفر آزاد توسط یک نفر آزاد1063-2-شرط دوم: تساوی در دین1093-2-1-عدم قصاص مسلمان در برابر کافر1093-2-2- مجازات مسلمان در صورت قتل کافر:1103-2-3-قصاص مسلمان در صورت تعود به قتل کافر ذمی1113-2-4-قصاص فرد ذمی در برابر فرد ذمی1143-2-5-قصاص فرد ذمی در برابر قتل مسلمان1153-2-6-مالکیت اموال ذمی در صورت قتل مسلمان1173-2-7-قتل کافر به وسیله کافر دیگر و مسلمان شدن قاتل1193-2-8-قصاص حلال زاده در برابر قتل زنا زاده1203-3-شرط سوم:انتفاءابوت بین قاتل و مقتول1333-3-1-عدم قصاص پدر به جهت قتل فرزند1333-3-2-مجازات پدر قاتل1343-3-3-شمول حکم بر جد پدری1353-3-4-قصاص مادر در برابر قتل فرزند:1363-3-5-ادعای دو نفر در مورد فرزندی یک کودک1373-3-6- قتل زوجه توسط همسر خود1413-3-7-قتل پدر و مادر توسط دو فرزند1423-4-شرط چهارم:بالغ بودن قاتل و مقتول1443-4-1-جنایت شخص نابالغ:1443-4-2-قتل طفل نابالغ به وسیله فرد بالغ1483-5-شرط پنجم:عاقل بودن قاتل ومقتول1513-5-1-عدم قصاص فرد مجنون دربرابرعاقل یا مجنون:1513-5-2-کشتن کسی توسط فردعاقل و دیوانه شدن فرد عاقل1523-5-3-کشتن دیوانه توسط فرد عاقل1533-5-4-اختلاف جانی و ولی دم مقتول بر سر بلوغ کودک و بهبودی مجنون1563-5-5-قصاص قاتل مست1583-5-6-جنایت شخص خواب:1603-5-7-قصاص قاتل نابینا:1623-6-شرط ششم:محقون الدم بودن مقتول1643-6-1-قتل زوجه و اجنبی در حال زنا:1673-6-2-قتل در مقام دفاع:1693-6-3-قتل ساب النبی:1693-7-بحث و نتیجه گیری:1703-8-پیشنهادها174منابع و مأخذ175 بررسی مقایسه ای دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در مسئله ی شروط قصاص نفس به وسيلهی:زهرا بوستانی در شریعت اسلام،مطابق آیات قرآنی و روایات مسلم اسلامی، کیفر قتل عمد در شرایطی در وهلةاول قصاص است هر چند قابل تبدیل به دیه و قابل گذشت نیز میباشد،قصاص کیفر قتل عمد و جراحت عمدی است،اسلام قصاص را قانونگذاری کرده است و آن را به حدود و شرایطی مقید ساخته تاعدالت بر پا شود و از تجاوز و هرج و مرج،در کشتار جلوگیری به عمل آید و جنبة حقالناسی و شخصی بودن آن بر جنبة الهی و عمومی بودنش غلبه دارد و هر قتل عمدی موجب قصاص نمیشود و فقهاءاسلام برای تحقق واستیفاء قصاص شروطی را ذکر کردند.دراین پژوهش دیدگاههای فقهی دو فقیه بزرگ شیعه،امام خمینی (ره)وآیتالله خویی(ره)در رابطه با شروط قصاص نفس موردمطالعة تطبیقی قرار گرفته است.نویسنده شروط قصاص نفس رادر شش محوراز دیدگاه این دو فقیه بزرگ مورد مقایسه و ارزیابی قرار داده است که عبارتنداز:1-تساوی در آزادی و بردگی 2-تساوی در دین 3-نداشتن رابطة ابوت 4-بالغ بودن قاتل و مقتول 5-عاقل بودن قاتل و مقتول 6-محقون الدم بودن مقتول.که نخست دیدگاههای فقهابیان شده است و سپس ادلهای که برای این نظریات وجود داشته است،مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.و هدف ازاین پژوهش بیان شباهتها و تفاوتهای دو دیدگاه بوده است.مهمترین یافتههای این پژوهش عبارتنداز:1-بنابر نظر مشهور فقهازن و مرد در قصاص و دیه اعضاء تا ثلث مساوی هستند به ثلث که رسید دیه زن نصف دیه مرداست ولی عدهای از فقهاء تجاوزاز ثلث را شرط میدانند.2-کسی که به جهت زنا و غیر آن محکوم به قصاص شده است و کسی غیر از امام او را بکشد در ثبوت قصاص و دیه بر چنین شخصی نیز بین فقهااختلاف نظر وجوددارد.3-در مورد مجازات انسان مست و همچنین در مورد قاتل نابیناوجنایت شخص خواب بین فقهاءاختلاف نظر است.4-در قصاص کردن مردی که زوجة خود رابه قتل میرساند و همچنین در قصاص قاتل بالغی که صغیری رابه قتل میرساند بین فقها اختلاف نظر است.5-در خصوص قصاص قاتل زانی محصن یا لائط نیز بین فقها اختلاف نظر است.کلید واژه:شروط قصاص،قصاص،کافر،بالغ،عاقل،محقونالدم.از دیدگاه قرآن کریم اولین جرمی که در زمین واقع شده قتل نفس است که برخاسته از خوی تجاوز گری انسان است. نظر به اینکه از آغاز حیات بشری، قتل و ضرب و جرح به عنوان یک تهدید جدی برای جوامع بشری به شمار می رفته لذا جامعه و ادیان الهی، در صدد تبیین نحوه دفاع در مواجهه با اینگونه مسائل بودند.چرا که دفاع و به عبارتی مقابله به مثل، در صورت عدم تعیین چهارچوب معین منجر به کشمکش و نزاع در میان مردم می گردد.دین مبین اسلام به عنوان کاملترین ادیان الهی با نگاه عمیق و دقیق به این مطلب پرداخته و بیان داشته است « و جَزاءُ سَِیّئة سَیَّئة مِثلُهَا » و انتقام آن بدی به مانندآن است.هر چند قصاص بدون در نظر گرفتن خصوصیات و تفاوتهای فردی قبیله ای و گروهی اجرا می شود و تفاوتهای قاتل و مقتول نیز در مسائلی مانند علم و فضیلت، فقروغنا،صحّت و سُقم،قوّت و ضعف،کبر و صغر مانع اجرای قصاص نمی شود.در عین حال، برای اجرای مجازات قصاص شرایطی مقرر شده است که بدون آن ها علی رغم تحقق قتل عمد این مجازات اعمال نخواهد شد.شرایط لازم برای قصاص گاهی با عنوان منفی موانع قصاص ممکن است طرح گردد،لکن در نهایت نتیجه یکی است و آن اینکه این شرایط که هر کدام دارای مبنا و فلسفة مخصوص به خود است،دایره قصاص را محدود نموده و در واقع بدون اینکه تأثیری در وصف مجرمانه عمل داشته باشند،تنها ازاجرای مجازات جلوگیری می کنند،بر خلاف اموری که اصولاً وصف مجرمانه عمل رااز بین می برند و موجب می شوند که عمل جرم محسوب نگردد،مانند قتل نفس عمدی در مقام دفاع یا به امر آمر قانونی در مقام اجرای قانون اهم و امثال آن.شرایطی که باعث می شود قاتل محکوم به قصاص شود عبارتند از:1-تساوی در موقعیت اجتماعی:یعنی قاتل و مقتول بایداز نظر طبقه اجتماعی هر دو آزاد یا هر دو برده باشند.2-تساوی در جنسیت:یعنی اگر مقتول زن است، قاتل مرد را در قبال او نمی توان قصاص کرد. مگر این که اولیای مقتول، نصف دیه کامل را به قاتل بپرداز ند که در آن صورت می تواننداو را قصاص کنند.بنابراین تساوی در جنسیت شرط اجرای قصاص است.3-تساوی در دین: به این معنا که هیچ مسلمانی را در قبال کشتن غیر مسلمان اعم از ذمّی، مستأمن و حربی قصاص نمی کنند،ولی غیر مسلمان در قبال کشتن مسلمان قصاص می شود.و نیز اگر غیر مسلمانی مرتکب قتل غیر مسلمان دیگری بشود او نیز قصاص خواهد شد،اگر چه قاتل و مقتول پیرو یک دین نباشد.4-انتفاء رابطه پدری و فرزندی: یعنی اگر پدری فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود فقط ملزم به پرداخت دیه به اولیای دیگر فرزند می باشد،مگر این که از طرف آنها مورد عفو قرار بگیرد و علاوه بر دیه تعزیر نیز می شود که این حکم مورد اتفاق فقهای امامیه است.5-قاتل باید عاقل و بالغ باشد:بنابراین اگر مجنون مرتکب قتل عمد شود عاقله او مسئول پرداخت دیه هستند و این مسئله مورد اتفاق همة فقها می باشد. و همچنین قاتل باید بالغ باشد بنابراین اگر غیر بالغ مرتکب قتل عمد شود، قصاص نخواهد شد و این مسئله مورد اتفاق همة فقها می باشد.6-آخرین شرط برای اینکه قصاص لازم الاجرا شود اینکه مقتول باید محقون الدم باشد پس اگر کسی که مهدور الدم است کشته شود مانند کسی که پیغمبر را سب نموده بر قاتل او قصاصی نیست.در قصاص عضو علاوه بر شرایط قصاص نفس شرایط زیر نیز باید رعایت شود:1-تساوی در سالم بودن اعضاء2-تساوی در اصلی بودن اعضاء3-تساوی در محل عضو مجروح یا مقطوع 4-قصاص موجب تلف جانی یا عضو دیگر نباشد5-قصاص بیشتر از اندازه جنایت نشود.این پژوهش در صدد بیان این مسئله است که شروط قصاص نفس را از دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) به شکل تطبیقی مورد کنکاش قرار دهد.این پایان نامه در سه فصل تدوین شده است که فصل اول به کلیات تحقیق شامل بیان مسأله، سؤالات تحقیق، فرضیات تحقیق، ضرورت و اهداف تحقیق، پیشینه تحقیق، روش تحقیق و جنبه نوآوری تحقیق و مفاهیم شروط قصاص،بلوغ،کافر،عاقل،مهدورالدم و دیگر واژه های مرتبط با بحث پرداخته است.فصل دوم به بررسی دیدگاه فقهای امامیه در خصوص شرایط قصاص نفس پرداختهاست و فصل سوم هم به بررسی دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در رابطه با شروط قصاص نفس و مقایسه و نقد و بررسی نظرات و دیدگاهها و نتیجه گیری پرداخته است. فصل اول 1-کلیاتقصاص یکی از مجازاتهای شرعی است و در حقیقت یکی از مصادیق اعدام می باشد که جنبه حق الناسی و شخصی بودن آن بر جنبه الهی و عمومی بودنش غلبه دارد.واژه قصاص از ماده « قص » به معنای دنبال کردن اثر تاریخی و نقل آن به شکلی که رخ داده است، می باشد.فقها قصاص را انجام کاری مثل جنایت ارتکابی،اعم از قتل، قطع، ضرب یا جرح علیه جانی دانسته اند.در فقه اسلام و به مقتضای صریح قرآن کریم واجماع فریقین قتل عمد موجب قصاص است و قرآن از آن به عنوان مایه و منشأ حیات برای خردمندان جامعه یاد نموده در عین حال هر قتل عمدی موجب قصاص نمی شود و فقهاء اسلام برای تحقق و استیفاء قصاص نفس شروطی را ذکر کردند که این پژوهش در صدد آن است که مسئله شروط قصاص نفس را از دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله (ره) خویی به شکل تطبیقی مورد نقد و بررسی قرار دهد.قصاص کیفر قتل عمد،و جراحت عمدی است،اسلام قصاص را قانونگذاری کرده، و آنرا به حدود و شرایطی مقید ساخته است،تا عدالت بر پا شود و از تجاوز و هرج و مرج،در کشتار جلوگیری به عمل آید،اجرای قصاص اسلامی، امنیت را به جامعه باز می گرداند و مایه نگهداری آن می شود.و ریشه جنگ و خونریزی و تباهی را آنچنان که در جاهلیت و در سایر ملتها نمونه های اسف انگیزی داشته است، خشک و نابود می سازد.قصاص به عنوان مجازات اصلی در جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص در آیات مختلف قرآن به طور صریح و غیر صریح و همچنین در روایات مورد اشاره و تاکید قرار گرفته است که به عنوان نمونه یک مورد از آنها را ذکر می کنیم.« یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیکُم القِصاصُ فِی القَتلی، الحُرُّ باِلحُرِّ و العَبدُ بِالعَبدِ و الاُنثی بالانُثی، فَمَن عُفِیَ لهُ مِن اَخیهِ شیٌ فإِتباعُ بِالمَعروُفِ وَ اَداءٌ اِلَیهِ بِاحسان، فَمَن اِعتََدی بَعدَ ذلِک فَلَهُ عَذابٌ اَلیمٌ ».(بقره،178)ای کسانیکه ایمان آوردید، کیفر دادن و قصاص در موارد قتل بر شما مقرر گردیده است.آزاد در برابر آزاد، بنده در مقابل بنده و زن در مقابل زن، پس هر گاه کسی از ناحیه برادر دینی خود مشمول عفوی قرار گرفت،راه معروف پیش گرفته شود،و بخوبی دیه به وی، پرداخته شود،واین تخفیف از سوی خداوندتان، برای شما رحمتی است.کسیکه از این پس تعدی کند،عذابی دردناک خواهد داشت.آیه مزبور به مهمترین شرط قصاص نفس که تساوی میان قاتل و مقتول از نظر آزاد بودن و جنسیت می باشد اشاره کرده است.در نظام کیفری اسلام،در صورتی قاتل قصاص می شود که شرایط اجرای قصاص را داشته باشد.یکی از این شرایط برابری مقتول با قاتل در آزادی و بردگی می باشد که طبق نص صریح قرآن کریم(بقره،178)و روایات متعددی که از امامان معصوم رسیده است و همچنین اجماع فقها، فرد آزاد در مقابل آزاد و برده در برابر برده قصاص می شود.امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در این مورد با هم اتفاق نظر دارند و معتقدند که قاتل و مقتول یا باید هر دو آزاد و یا هر دو برده باشند چه زن و چه مرد، منتها اگر قاتل مرد و مقتول زن باشد ولی دم مقتول باید نصف دیه مرد را بپردازد و بعد قاتل را اعدام کنند ولی اگر قاتل زن و مقتول مرد باشد دیگر نیازی نیست ولی دم مرد تفاوت خون بها را بپردازد.یکی دیگر از شرایط قصاص نفس تساوی در دین است بدین معنا که اگر فرد مسلمان فرد کافری را بکشد قصاص نمی شود خواه آن کافر ذمی یا حربی یا مستأمن باشد و این در صورتی است که مسلمان عادت به کشتن پیدا نکرده باشد ولی در صورتیکه به کشتن اهل ذمه عادت کرده باشد ولی دم مقتول ذمی می تواند او را بکشد البته مازاد دیه اش را باید بپردازد.امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) هیچ گونه اختلاف نظری با هم در مورد عدم قصاص فرد مسلمان در برابر کافر ندارند و همچنین همه فقها بر آن اتفاق نظر دارند.امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) یکی دیگر از شرایط قصاص نفس را نبودن رابطه پدری و فرزندی بین قاتل و مقتول می دانند و هیچگونه اختلاف نظری با هم ندارند و این شرط قصاص فقط شامل پدر نمی شود بلکه پدر و جد پدر را نیز در بر می گیرد و پدری که فرزند خود را به قتل می رساند باید کفاره قتل و دیه را به ورثه اش بپردازد که شامل خود او نمی شود.این حکم مورد اتفاق فقهای امامیه است.امام خمینی در مورد قصاص کردن مردی که همسر خود را به قتل می رساند با مرحوم خویی اختلاف نظر دارد و چنین می فرماید:« بنا بر اصح فرزندان آن زن حتی فرزندانی که از خودآن مرد هستند می توانند از پدر خود قصاص بگیرند ».(خمینی،1387،ج4،ص653)ولی آیت الله خویی بر این عقیده است که:« حق قصاص برای فرزند ثابت نیست ».(خویی،بی تا،ج2،ص74)و همچنین امام خمینی در قصاص کردن فرد بالغی که کودک نابالغی را به قتل می رساند با آیت الله خویی اختلاف نظر دارد.امام خمینی (ره) می فرماید: « بنا براشبه چنین فردی قصاص می شود هر چند احتیاط آن است که مقتول کشتن را انتخاب نکند و گرفتن دیه را ترجیح دهد،ولی آیت الله خویی (ره) براین باور است که:« این فرد قصاص نمی شود، چون عموم دلایل قصاص، قابل تخصیص می باشد ».(خمینی، 1387، ج4، ص655؛ خویی، بی تا، ج2، ص70و71)عاقل بودن قاتل نیز یکی دیگراز شرایط قصاص نفس است که این حکم نیز مورد اتفاق فقهای امامیه است و هیچگونه اختلاف نظری دراین مورد وجود ندارد. آخرین شرط از شروط قصاص نفس محقون الدم بودن مقتول است که در بعضی از مصادیق مهدور الدم امام خمینی(ره) با آیت الله خویی(ره)اختلاف نظر دارند.و با توجه به اینکه تاکنون کسی مسئله شروط قصاص نفس رااز دیدگاه این دو فقیه بزرگوار به شکل تطبیقی مورد پژوهش قرار نداده لازم دانستیم که به این موضوع پرداخته شود. 1-1-2- سؤالات پژوهش1-جنبه های اشتراک و افتراق دیدگاههای امام خمینی(ره) و آیت الله خویی(ره) در مسئله شروط قصاص نفس چیست؟2-دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی(ره) در قصاص قاتل بالغی که صغیری را به قتل می رساند چیست؟3-دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی(ره) در مورد قصاص کردن مردی که همسر خود را به قتل می رساند چیست؟4-مسلمان در برابر کافر (ذمی، حربی، مستأمن) کشته می شودیانه؟5-کسی که مست است یا نابینا است و مرتکب قتل عمد می شود قصاص می شود یا نه؟ 1-1-3- فرضیات پژوهش آن چه این پژوهش در صدد اثبات آن است عبارت است از:1-امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در اصل واجب بودن قصاص و همچنین در بیشتر موارد شروط قصاص نفس با هم اتفاق نظر دارند.2-امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در قصاص قاتل بالغی که صغیری را به قتل می رساند باهم اختلاف نظر دارند.3-امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در قصاص کردن مردی که زوجه خود را به قتل می رساند با هم اختلاف نظر دارند.4-هیچ مسلمانی در برابر کشتن کافر اعم ازذمی، حربی و مستأمن قصاص نمی شود،مگر اینکه عادت به کشتن کافر ذمی کرده باشد.5-علی رغم اتفاق فقها بر اینکه انسان مست فاقد قصد و اختیاراست، در مورد مجازات او اختلاف نظرهایی وجود دارد. و همچنین در مورد قاتل نابینا نیز بین فقها اختلاف نظر است. 1-1-4- ضرورت و اهداف تحقیقاز آن جا که قصاص یکی از موضوعات مهم فقهی بشمار می رود و دارای احکام بسیاری است و همچنین یکی از مسائل پر بحث و جدل روز می باشد این پژوهش در پی آن است که دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) را در رابطه با موضوع شرایط قصاص به شکل تطبیقی مورد بررسی قرار دهد و همچنین جنبه های اشتراک و افتراق دو دیدگاه و نقد و بررسی آنها و مقایسه ادله بر اساس معیارهای معتبر فقهی از اهداف نگارنده در نوشتن این پژوهش بوده است. 1-1-5- پیشینه ی پژوهشآثار متعددی از سوی محققان در زمینه قصاص نوشته شده است که در این آثار به موضوع شروط قصاص نفس پرداخته شده است که از جمله آنها می توان به پایان نامه ای تحت عنوان ترجمه و تحقیق مبحث قصاص از کتاب مبانی تکملة المنهاج اثر ارزشمند آیت الله خویی و پایان نامه دیگری تحت عنوان ترجمه شروط معتبره قصاص از دیدگاه صاحب جواهر اشاره کرد.همچنین مقالات متعددی تحت عناوین: تحلیل فقهی و حقوقی جنایت شخص خواب اثر دکتر محبوب علیزاده، بررسی مبنای فقهی عدم قصاص بالغ در قتل کودک اثر دکتر اسدالله لطفی، قتل عمدی غیر مسلمان در حقوق کیفری اسلام و ایران اثر دکتر کیومرث کلانتری، بررسی شرط انتفای ابوت در قصاص اشاره کرد.همچنین کتابهای متعددی در زمینه قصاص نوشته شده است که این کتابها به طور مفصل به مسئله ی شروط قصاص نفس پرداختند که از جمله آنها می توان به کتاب تفصیل الشریعه فاضل لنکرانی، مبانی تکملة المنهاج خویی،تحریرالوسیله امام خمینی (ره) ،مستند تحریر الوسیله مطهری،جواهرالکلام نجفی،وسائل الشیعه حر عاملی و ... اشاره کرد. ولی تا کنون به اثری که موضوع شروط قصاص نفس را از دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) به شکل تطبیقی مورد پژوهش قرار داده باشد برخورد ننمودم.قصاص منوط به وجود شرایطی است که تا این شرایط وجود نداشته باشد قاتل قصاص نمی شود که این شرایط عبارتنداز:1- تساوی در آزادی و بردگی 2- تساوی در دین 3- انتفاء رابطه ابوت 4- قاتل و مقتول باید بالغ و عاقل باشد. 5- مقتول باید محقون الدم باشد.که این پنج مورد شرایط قصاص نفس است و شرایط قصاص عضو علاوه بر پنج شرط قبلی باید اعضا در سالم بودن متساوی باشند و تساوی در محل عضو مجروح یا مقطوع نیز شرط است و همچنین قصاص موجب تلف جانی یا عضو دیگر نباشد و قصاص بیشتر از اندازه جنایت نشود. 1-1-6- روش پژوهشبا توجه به اینکه این پژوهش در نظر دارد موضوع شرایط قصاص نفس را از دیدگاه این دو فقیه بزرگوار امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) به شکل تطبیقی مورد بررسی و کنکاش قرار دهد، نوع روش تحقیق بر طبق استاندارد های تحقیق نظری می باشد که بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام شده و از روش های استدلال و تحلیل منطقی استفاده می گردد به اینصورت که به تشریح و توضیح مفاهیم اولیه و نظرات موجود پرداخته و با دسته بندی آراء و استدلالها به تبیین آنها می پردازیم و با مقایسه بین آنها، بررسی، نقد و نتیجه گیری صورت می گیرد که در این مسیر از تحلیل منطقی بر اساس معیارهای معتبر فقهی و حقوقی کمک گرفته می شود.ابزار گرد آوری، کتاب، فیش برداری، نرم افزارهای موجود، مقالات، اینترنت می باشد. 1-1-7 جنبه نوآوری تحقیقگر چه در زمینهی قصاص هم در کتب فقهی و هم در کتب حقوقی بحثهای کوتاه و گاه مفصل آمده است ولی تا کنون کتاب و یا پایان نامهای تحت عنوان بررسی مقایسهای دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیتالله خویی (ره) در خصوص شروط قصاص نفس به رشته تحریر در نیامده است بنابراین تحقیق مورد نظر جدید میباشد. 1-2- مفاهیمیکی از مفاهیمی که در این تحقیق از آن نام برده شده مفهوم شروط قصاص نفس است که لازم است به آن پرداخته شود. 1-2-1-شروط قصاصالف-تعریف لغوی شرطدر کتابهای لغت تعاریفی برای شرط ذکر شده است که در اینجا به چند مورد آن از نظر لغوی می پردازیم.شرط یعنی معروف و شناخته شده. که جمع آن شروط است یعنی آنچه از حکم خدا اظهار می شود و بیان می شود.(طریحی،1438، ج2، ص480)معانی دیگر آن عبارت است از :« لازم گرفتن چیزی را در بیع و مانند آن و گرو بستن که جمع آن شروط است و نیز به معنای عهد و پیمان و همچنین به معنای تعلیق کردن چیزی را به چیزی آمده است.(دهخدا،1348ه.ش، ج18، ص313)ب-تعریف اصطلاحی شرط« شرط امر خارج شی ء است که شیء بر آن متوقف و غیر مؤثر در وجود آن باشد؛ مانند وضو نسبت به نمازگزاردن، زیرا صحت نماز متوقف برداشتن وضو است اما وجوب نماز متوقف برداشتن وضو نیست ».(دهخدا، 1348، ج 18، ص 314)« شرط،امری است خارج از حقیقت مشروط که از عدم آن، عدم مشروط لازم آید، و از وجود آن ، وجود مشروط لازم نیاید، مثلاً زوجیت شرط است درایقاع طلاق، و هر گاه زوجیت نباشد طلاق مفهومی نمی تواند داشته باشد؛ ولی از وجود زوجیت، وجود طلاق لازم نمی آید ».(فیض، 1371، ص 114) 1-2-2- قصاصالف) تعریف لغویقصاص از ماده(قص) بر پی گرفتن چیزی دلالت می کند، « القصاص فی الجراح ».(زکریا، 1404ه.ق، ج5، ص11)قصاص در لغت به معنای پیروی تدریجی از اثر است و قصاص در قتل و جراحات یعنی پیروی وانجام مثل آن از قتل وجراحات می باشد.(ابن منظور، ج5، ص269)قصاص اسم برای استیفااست و مجازات جنایت اعم از قتل، قطع، ضرب و جرح در اصل به معنی پیروی از اثر می باشد؛مثل اینکه قصاص کننده از اثر و فعل جانی پیروی می کند و هر آنچه که وی انجام داده است،انجام می دهد، به مثل او، جرح وارد می کند و به مثل قتل او، می کشد.(الطریحی، مجمع البحرین، ص179-180)ب) تعریف اصطلاحیقصاص در اصطلاح عبارت از:«القصص عبارة عن مقابله الجنایته بمثلها».واکنش نشان دادن در برابر جنایت به مانند آن. (حلی، 1407 ه.ق، ج5، ص 135)شهید ثانی در تعریف قصاص می نویسد:« قصاص به کسر قاف اسم است برای استیفای مثل جنایت که ممکن است قتل یا قطع یا ضرب یا جرح باشد و اصل آن پیگیری اثر چیزی است ».(شهید ثانی، 1418ه. ق، ج 2، ص 396)نجفی در تعریف قصاص چنین می گوید:« مراد از قصاص به کسر قاف،استیفاء و دریافت نمودن مثل اثر جنایت ازقتل یا ضرب یا جرح.گویی قصاص کننده اثر جانی را پی جویی نموده و هر عملی که جانی انجام داده است، همان را انجام می دهد ».(نجفی،بی تا، ج 42، ص 7)آیت الله مرعشی در تعریف قصاص فرمودند:« قصاص، عبارت از استیفای جنایت ».(مرعشی، 1365، ج 1، ص 2)آیت الله خویی در کتاب مبانی تکملة المنهاج می نویسد:« قصاص ثابت می شود به کشتن انسان محترم همانند قاتل، عمداً و عدواناً و عمد تحقق پیدا می کند به قصد بالغ عاقل، کشتن را و لو به چیزی که غالباً کشنده نیست در صورتی که کشتن بر او مترتب شود بلکه اظهر از ادله اینست که عمد به چیزی که عاده کشنده است تحقق می یابد و لو مرتکب ابتداءً قصد قتل نداشته باشد ».(خویی، 1390، ج 1، ص 184)پس به طور کلی قصاص یعنی همان عملی که قاتل بر روی مقتول انجام داده است عملی به مانند آن بر روی مقتول صورت گیرد. 1-2-3- کافریکی دیگر از مفاهیمی که در این پژوهش به طور مکرر بکار رفته است مفهوم کافراست که ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی کافر و سپس به تقسیم بندی انواع کافر پرداخته شده است.الف)تعریف لغوی کافرکافر یعنی کفران کننده و نفی کننده، جمع آن کفار کفارة و کافرون است و مؤنث آن کافرة، کافرات و کوافر است. کفر بالله یعنی او را نفی کرد،پس کافر نافی است و کفور جحد کنندگان یا نفی کنندگان است.(طریحی، مجمع البحرین، ج3-4، باب راد، ص296)ب)تعریف اصطلاحی کافراز لحاظ فقهی برای این کلمه چنین تعریفی آمده است: « کافر کسی که منکر خداست یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیغمبری حضرت ( محمّد ) را قبول ندارد... و هم چنین است اگر در یکی از این ها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه، مسلمانان ضروری دین اسلام می دانند منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز برگردد به انکار خدا یا توحید یا نبوت...».(مسلمی زاده، 1381، ص 48)کفار را با معیارهای گوناگون مورد تقسیم بندی قرار دادند که از لحاظ آثار و نتایج مترتب بر کفر، می توان آنها را این گونه مورد تقسیم بندی قرار داد:کفاراصلی نیز به چهار دسته تقسیم بندی می شوند.1- کافر اهل کتاب: مشهور فقهای شیعی، اهل کتاب را شامل سه گروه پیروان آیین های مسیحیت، یهودیت، و زرتشت می دانند.(عمید زنجانی، 1370، ص 66)گروهی از فقها بر خلاف این دسته، زرتشتیان را شبه اهل کتاب ( ملحق به اهل کتاب ) می پندارند.(خمینی، بی تا، ص 497)هر چند که برخی نیز ادعا کردند که قول به شبه کتابی بودن مجوسیان، قول اکثر فقهای شیعی است. (شریعتی، 1385، ص 20)اما در هر صورت، خواه مجوسیان را شبه کتابی بدانیم خواه کتابی، همه در اینکه مجوس حکم اهل کتاب را داشته و امتیازات اهل کتاب به آنان نیز تعلق می گیرد، اختلافی ندارند.(همان، ص 20)2- کافر حربی: حربی به غیر مسلمانی اطلاق می شود که یا در جنگ با مسلمین و یا در صدد این امر و یا این که وابسته به کشوری است که در حال جنگ با کشور اسلامی می باشد و در واقع بین او یا کشور متبوعش با حکومت اسلامی، هیچ قرار دادی دال بر صلح و یا ترک مخاصمه وجود ندارد.(شریعتی، 1385، ص 21)جان و مال کفار حربی فاقد مصونیت است و در نتیجه اگر شخص، مرتکب قتل کافر حربی گردد، هیچ مجازاتی خواه قصاص و تعزیر را متحمل نمی شود.(الهیان، 1382، ص 224)3-کافر معاهد: این دسته شامل کسانی می شود که در کشوری زندگی می کنند که با حکومت اسلامی قرار داد صلح و دوستی دارد و در آن کشور مطابق دین و آیین خود عمل می نمایند.یعنی در واقع، این دسته همان کفار حربی می باشند که به واسطه قرارداد صلح، جنگ با آنان به صلح تبدیل می گردد.(بندرچی، 1379، ص 60)4- کافر مستأمن: کفار حربی که با بستن قرار داد با کشور اسلامی، اجازه ورود به این کشور را پیدا ک