تشدید بحران اقتصادی و مالی جهانی و افزایش پسلرزههای آن هنوز هم علیرغم گذشت چند سال از زمان آغاز بحران همچنان در حال ضربه زدن به اقتصاد کشورهای اروپایی است. از نقطه نظر اقتصادانان اتحادیه اروپا در سال 2013 همچنان دارای چشمانداز تاریکی برای آینده اقتصاد خود میباشد. پس از بحرانهای اقتصادی در کشورهای فرانسه، اسپانیا و ایتالیا این بحران در حال به کشور یونان و چند صباحی است که به کشور قبرس رسیده است. بنظر میرسد این آشفتگی اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم یکی از فراگیرترین و عمیقترین بحرانهای مالی و اقتصادی در سطح جهان به شمار میروند و روند بهبودی آن نیازمند سپری شدن دورهای بلندمدت، خطرناک و شکننده پیشبینی میگردد. گستره گسترش رکود (بعد سیستماتیک بحران بازپرداخت بدهیها) از نقطه نظر لیمن- برودر منتج به ورشکستگی اقتصادی در (سپتامبر 2008) و اساساً افزایش نرخ بزهکاری اجتماعی، ناشی از پرداخت وامهای بانکی بدون پشتوانه ناشی از انفجار حباب مسکن در آمریکا- عملاً به کانالهای مالی سراسر جهان نفوذ پیدا کرد و پس از آمریکا این فرآیند در مرحله اول به انگلستان و پس از آن به سایر کشورهای اتحادیه اروپا منتقل و نفوذ پیدا کرد و این نتیجه همبستگی اقتصادی در اقتصاد بینالمللی در سطح آمریکا و اروپا میباشد.بازارهای پولی و سرمایه در سطح بینالمللی و بازارهای بین بانکی عملاً فلج گردید چرا که خود بانکداران بدنبال استقراض بودند و از بازارهای پولی و جامعه درخواست میکردند که آیا به ما قرض میدهید؟ این در حالی است که در این دوره توجه به سطح اعتباری وامگیرندگان و وامدهندگان نیز نادیده گرفته شد و در نتیجه شرایط اعتباری کشورهای عضو اتحادیه اروپا باعث فشردگی بیشتر شرایط گردید. موضوع طرح درخواست خروج از اتحادیه اروپا توسط برخی از کشورهای عضو، کاهش ظرفیت سرمایهگذاری در فعالیتهای کسب و کار، تبیین سیاستهای انقباضی گسترده، بیماری ارزشگذاری در سطح بازارهای اروپا، مشکلات در قیمتگذاری سهام، افزایش نرخ بیکاری، کاهش سطح فعالیتهای نوآورانه و حذف فعالیتهای مربوط به تحقیق و توسعه، کاهش قیمت مسکن و ثروتهای خانگی، کاهش سطح فعالیتهای مصرف جامعه، کاهش سطح عمومی اعتماد به اقتصاد و بروز کابوس وجود اقتصاد مارپیچی و شتاب در سقوط بازار سهام که بار اجتماعی آن در قشرهای مختلف جامعه از جمله قشر افراد سنین بالا بیشتر بوده است.
تشدید بحران اقتصادی و مالی جهانی و افزایش پسلرزههای آن هنوز هم علیرغم گذشت چند سال از زمان آغاز بحران همچنان در حال ضربه زدن به اقتصاد کشورهای اروپایی است. از نقطه نظر اقتصادانان اتحادیه اروپا در سال 2013 همچنان دارای چشمانداز تاریکی برای آینده اقتصاد خود میباشد. پس از بحرانهای اقتصادی در کشورهای فرانسه، اسپانیا و ایتالیا این بحران در حال به کشور یونان و چند صباحی است که به کشور قبرس رسیده است. بنظر میرسد این آشفتگی اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم یکی از فراگیرترین و عمیقترین بحرانهای مالی و اقتصادی در سطح جهان به شمار میروند و روند بهبودی آن نیازمند سپری شدن دورهای بلندمدت، خطرناک و شکننده پیشبینی میگردد. گستره گسترش رکود (بعد سیستماتیک بحران بازپرداخت بدهیها) از نقطه نظر لیمن- برودر منتج به ورشکستگی اقتصادی در (سپتامبر 2008) و اساساً افزایش نرخ بزهکاری اجتماعی، ناشی از پرداخت وامهای بانکی بدون پشتوانه ناشی از انفجار حباب مسکن در آمریکا- عملاً به کانالهای مالی سراسر جهان نفوذ پیدا کرد و پس از آمریکا این فرآیند در مرحله اول به انگلستان و پس از آن به سایر کشورهای اتحادیه اروپا منتقل و نفوذ پیدا کرد و این نتیجه همبستگی اقتصادی در اقتصاد بینالمللی در سطح آمریکا و اروپا میباشد.بازارهای پولی و سرمایه در سطح بینالمللی و بازارهای بین بانکی عملاً فلج گردید چرا که خود بانکداران بدنبال استقراض بودند و از بازارهای پولی و جامعه درخواست میکردند که آیا به ما قرض میدهید؟ این در حالی است که در این دوره توجه به سطح اعتباری وامگیرندگان و وامدهندگان نیز نادیده گرفته شد و در نتیجه شرایط اعتباری کشورهای عضو اتحادیه اروپا باعث فشردگی بیشتر شرایط گردید. موضوع طرح درخواست خروج از اتحادیه اروپا توسط برخی از کشورهای عضو، کاهش ظرفیت سرمایهگذاری در فعالیتهای کسب و کار، تبیین سیاستهای انقباضی گسترده، بیماری ارزشگذاری در سطح بازارهای اروپا، مشکلات در قیمتگذاری سهام، افزایش نرخ بیکاری، کاهش سطح فعالیتهای نوآورانه و حذف فعالیتهای مربوط به تحقیق و توسعه، کاهش قیمت مسکن و ثروتهای خانگی، کاهش سطح فعالیتهای مصرف جامعه، کاهش سطح عمومی اعتماد به اقتصاد و بروز کابوس وجود اقتصاد مارپیچی و شتاب در سقوط بازار سهام که بار اجتماعی آن در قشرهای مختلف جامعه از جمله قشر افراد سنین بالا بیشتر بوده است.