برای والدين آسان است که فقط به رفتارهای نادرست کودکان خود توجه کنند و اعمال درست آنها را در نظر نگيرند. برای مثال مايک و ليزا بدون سروصدا در اتاق مشغول بازی هستند و هيچ کس بخاطر آنکه بسيار دوستانه اسباب بازي ها را تقسيم می کنند, آنها را تحسين نمی کند. اما چند دقيقه بعد که بين بچه ها دعوا مي شود, پدر عصبانی شده سرآنها داد مي کشد.والدين آنچنان در تعليم و مراقبت از فرزندانشان غرق هستند که وقتی عمل خوبی از آنها سر مي زند, آن را به سادگی بديهي تلقی می کنند؛ اما وقتی اشکالی در رفتار آنها رخ می دهد, همة اشتباهاتشان را به رخشان می کشند. درنتيجه کودکان در توری از انتقاد به دام مي افتند.انتقاد همراه با کمی ستايش, نتايج بهتری به بار مي آورد. کودک شما می خواهد که به اوتوجه کنيد و می خواهد اين توجه را از هر طريقي که میتواند, به دست آورد. اگر ديدگاه شما منفی باشد, او ازراههای منفی به هدف خود می رسد. اگر شما روی نکات مثبت تمرکز کنيد, درمقابل رفتارهای خوب بيشتری دريافت خواهيد کرد؛ زيرا در اين حالت کودک با رفتارهای مثبت خود, سعی در جلب توجه شما خواهد داشت.به تشويق و تحسين کودکانتان عادت نداريد, ممکن است انجام آن برای اولين بار دشوار باشد. اما هر چه بيشتر آن را انجام دهيد, برايتان طبيعي تر و آسان تر خواهد شد. شما به زودی در مي يابيد که تعريف وتمجيد تأثير قدرتمندی دارد که فقط شماری از آن می تواند يک رفتار جديد را شکل دهد و با مقداری کمتر, تغيير ايجاد شده را حفظ کند.بعضي پدر و مادرها از وابسته شدن کودمان خود به تحسين, نگرانند. در مورد مورد کودکی که بسيار کم مورد توجه والدين قرار مي گيرد و يا هميشه در کانون توجه آنها بوده است , نوع نادرستی از ستايش می تواند به چنين مشکلی(وابستگی) بينجامد, ولی ما به تجربه دريافته ايم که بيشتر کودکان, مابين دو وضعيت ذکر شده قرار دارند و در نتيجه, همان تحسين مختصر می تواند معجزه کند.اگر در هنگام تحسين کردن راهنمايي های زير را بکار ببنديد, به زودی خواهيد ديد که اين کار به عنوان يک روش تربيتي و انضباطی بسيار مؤثر است.رفتار کودک را تحسين کنيد نه شخصيت او راوقتی والدين به خاطر مشکلاتی که در مواجهه با رفتار کودک خود دارند, با ما مشورت می کنند, اغلب آنقدر درمانده اند که حتی نکتة مثبتی هم برای گفتن ندارند. آنها شخصيت کودک را با کلماتی نظي: لجباز, تنبل و خودخواه توصيف می کنند. اين يک حلقه معيوب است و راهی به جايي نمی برد. تغيير دادن شخصيت به مراتب از تغيير دادن رفتار مشکل تر است. وقتی برای تغيير دادن رفتار کودک تلاش مي کنيد, احتمال موفقيت شما بيشتر است
برای والدين آسان است که فقط به رفتارهای نادرست کودکان خود توجه کنند و اعمال درست آنها را در نظر نگيرند. برای مثال مايک و ليزا بدون سروصدا در اتاق مشغول بازی هستند و هيچ کس بخاطر آنکه بسيار دوستانه اسباب بازي ها را تقسيم می کنند, آنها را تحسين نمی کند. اما چند دقيقه بعد که بين بچه ها دعوا مي شود, پدر عصبانی شده سرآنها داد مي کشد.والدين آنچنان در تعليم و مراقبت از فرزندانشان غرق هستند که وقتی عمل خوبی از آنها سر مي زند, آن را به سادگی بديهي تلقی می کنند؛ اما وقتی اشکالی در رفتار آنها رخ می دهد, همة اشتباهاتشان را به رخشان می کشند. درنتيجه کودکان در توری از انتقاد به دام مي افتند.انتقاد همراه با کمی ستايش, نتايج بهتری به بار مي آورد. کودک شما می خواهد که به اوتوجه کنيد و می خواهد اين توجه را از هر طريقي که میتواند, به دست آورد. اگر ديدگاه شما منفی باشد, او ازراههای منفی به هدف خود می رسد. اگر شما روی نکات مثبت تمرکز کنيد, درمقابل رفتارهای خوب بيشتری دريافت خواهيد کرد؛ زيرا در اين حالت کودک با رفتارهای مثبت خود, سعی در جلب توجه شما خواهد داشت.به تشويق و تحسين کودکانتان عادت نداريد, ممکن است انجام آن برای اولين بار دشوار باشد. اما هر چه بيشتر آن را انجام دهيد, برايتان طبيعي تر و آسان تر خواهد شد. شما به زودی در مي يابيد که تعريف وتمجيد تأثير قدرتمندی دارد که فقط شماری از آن می تواند يک رفتار جديد را شکل دهد و با مقداری کمتر, تغيير ايجاد شده را حفظ کند.بعضي پدر و مادرها از وابسته شدن کودمان خود به تحسين, نگرانند. در مورد مورد کودکی که بسيار کم مورد توجه والدين قرار مي گيرد و يا هميشه در کانون توجه آنها بوده است , نوع نادرستی از ستايش می تواند به چنين مشکلی(وابستگی) بينجامد, ولی ما به تجربه دريافته ايم که بيشتر کودکان, مابين دو وضعيت ذکر شده قرار دارند و در نتيجه, همان تحسين مختصر می تواند معجزه کند.اگر در هنگام تحسين کردن راهنمايي های زير را بکار ببنديد, به زودی خواهيد ديد که اين کار به عنوان يک روش تربيتي و انضباطی بسيار مؤثر است.رفتار کودک را تحسين کنيد نه شخصيت او راوقتی والدين به خاطر مشکلاتی که در مواجهه با رفتار کودک خود دارند, با ما مشورت می کنند, اغلب آنقدر درمانده اند که حتی نکتة مثبتی هم برای گفتن ندارند. آنها شخصيت کودک را با کلماتی نظي: لجباز, تنبل و خودخواه توصيف می کنند. اين يک حلقه معيوب است و راهی به جايي نمی برد. تغيير دادن شخصيت به مراتب از تغيير دادن رفتار مشکل تر است. وقتی برای تغيير دادن رفتار کودک تلاش مي کنيد, احتمال موفقيت شما بيشتر است