👈فول فایل فور یو ff4u.ir 👉

کتاب عناصر فلسفه حق یا خلاصه ای از حقوق طبیعی و علم سیاست

ارتباط با ما

دانلود


کتاب عناصر فلسفه حق  یا  خلاصه ای از حقوق طبیعی و علم سیاست
«یا لطیف»ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدانلود کتاب عناصر فلسفه حق، یا، خلاصه ای از حقوق طبیعی و علم سیاست نوشته گئورگ ویلهلم فریدریش هگل ترجمه مهبد ایرانی 

عناصر فلسفه ی حق آخرین اثر عمده ی هگل است که نخستین بار در سال 1820 انتشار یافته. این اثر کوششی است از سوی هگل که نظریه ی اخلاق گرایی، حق طبیعی، فلسفه ی حقوق، نظریه ی سیاست و جامعه شناسی دولت نوین را در چارچوب فلسفه ی تاریخ خود بگنجاند و تا آن جا که من خبر دارم نخستین اثر کامل هگل است که به فارسی ترجمه و منتشر می شود؛
این کتاب دارای سه بخش اصلی و هر بخش دارای زیر فصل هایی است:
بخش اول:حق مجرد
بخش دوم:اخلاق
بخش سوم:زندگی اخلاق گرایانه
هگل این کتاب را به تدریج از 1817 تا 1820، ضمن تدریس در دانشگاه های آلمان، تالیف کرده و به شیوه ی رایج زمان خود، آن را در بند هایی شماره دار تنظیم کرده است. اما، بعد ها، مطالب بسیاری را به بند هایی افزوده و آنها را «تذکر» نامیده است. افزون بر این، «ادوارد گانز»، شاگرد و دستیار هگل که چند سالی تدریس فلسفه ی حق را به جای هگل به عهده داشته، بخش هایی از یادداشت های در تن دیگر از شاگردان هگل، یعنی ه. گ. هوتهو و ک. گ. فون گریز هایم را که از گفتارهای هگل فراهم آورده بودند، برگزیده و برای کار تدریس خود از آنان استفاده می کرده است. این برگزیده ها، با عنوان «افزوده» با نسخه ی 1830 این اثر همراه شده اند و از آن پس همواره در تمامی نسخه های آن به چاپ رسیده اند. در ترجمه ی حاضر، متن کامل «تذکر» های هگل آمده است و به پیروی از متن اصلی، در ستونی باریک تر چاپ شده تا تمایز آنها از بند های اصلی محفوظ بماند. افزوده های گانز هم در پایان بند های مربوط به خود و با عنوان افزوده آمده است و در هر مورد، حرف های «ه» یا «گ» که پی از واژه ی افزوده ذکر گردیده، نشان می دهد که مبنای این افزوده ها، یادداشت های هوتهو یا گریز هایم بوده است.
پاره ای توضیح ها درباره ی زبان و سبک نوشته ی هگل، برای فهم این اثر پیچیده و بسیار دشوار ضرورت کامل دارد. پیچیدگی زبان هگل را باید، هم به ویژگی زبان فلسفی آلمانی که پیش از او با نوشته های لایب نیتس، کانت، یاکوبی، فیشته، شلینگ و دیگران هویتی ویژه به خود گرفته بوده، نسبت داد و هم به گرایش شخصی هگل که می کوشیده زبانی ویژه ی خود داشته باشد. نگرانی هگل را از سانسور حاکم بر دانشگاه های آلمان، به ویژه پس از 1819، هم باید در نظر داشت. بسیاری از موضوع هایی که هگل، در این اثر، به صورتی سخت دشوار و پیچیده، نوشته، می توانست به زبانی ساده تر و روشن تر بیان شود.
به طور کلی، ویژگی های این زبان را که خود هگل چندان توجهی به دقت آن نداشته، با توجه به امر ترجمه ی آن به فارسی، باید چنین خلاصه کرد:
1- هگل واژه های مترادف رابه معنای متفاوت و گاه، حتی، متضاد به کار می گیرد. از جمله real و Wirklich که هر دو، در واقع، به یک معنا هستند. در ترجمه ی فارسی real را «واقعی» و wirkilch را «بالفعل» ترجمه کرده ام. نمونه ی دیگری که می تواند دشواری بزرگی را در فهم نوشته ی هگل سبب شود، دو واژه ی moralisch و sittlich است که هر دو در آلمانی امروز و حتی آلمانی رایج زمان هگل به معنای «اخلاقی»هستند. اما، معنایی که هگل از واژه ی moralisch مراد می کند، اخلاق فردی و ذهنی و باطنی است و معنایی که از sittlich مراد می کند، اصول اخلاقی عرفی یا پذیرفته شده از سوی ارزش های حاکم جامعه است؛ بنابراین، برای حفظ این تفاوت، «اخلاقی» را در برابر moralisch و «اخلاق گرایی» را در برابر sittlich گذاشته ام و خواننده باید، این موضوع را همواره در نظر داشته باشد تا دچار سردرگمی و گمراهی نشود.
2- واژه ی مفهوم را هر جا که به معنای ویژه ای که هگل برای آن قائل است، به کار رفته در درون « » آورده ام و در جاهای دیگر بدون « ». «مثال» را در برابر Tdee و مثال را در برابر idée آورده ام.
3- منظور هگل از «منفی» تاثیر پذیر یا منفعل و از «مثبت»، تاثیر گذار است.
4- دولت ها از زمان های بسیار دور وجود داشته اند. هر دولتی بر بنیاد اصولی استوار است. تا پیش از دوران، به اصطلاح، نوین، این اصول همواره مکتوب نبودند. بنابراین در مورد این دولت ها و در اشاره به کلیت موضوع،تعبیر اصول تاسیسی دولت را آورده ام (با توجه به این که واژه ی دولت، در اساس، با واژه ی حکومت مترادف نیست) و در جاهایی که اصول تشکیل دهنده (یا تاسیسی دولت ها) به صورت سندی مکتوب وجود دارد، تعبیر قانون اساسی را به کار گرفته ام. بدین ترتیب، تفاوتی را که هگل با دو تعبیر staatrecht و inners staatrecht رسانده حفظ کرده ام. افزون بر این، در جاهایی، هگل واژه ی staatsrecht را با صفت politiche همراه ساخته است. در این موارد، قانون اساسی سیاسی یا، بسته به مورد، اساسنامه ی سیاسی را در برابر آن به کار برده ام.
5- به هیچ روی نکوشیده ام شعر هایی را که هگل به مناسبت هایی در این کتاب نقل کرده به شعر ترجمه کنم. در نتیجه آن چه در متن می آید، تنها، معنای شعر است بی آن که نشانی از قواعد شعری در آن باشد. در این موارد، نام و نشان کتاب هایی را که اصل این شعر را می توان در آنها یافت، در حد امکان، در یادداشت های پایان کتاب، به دست داده ام.
6- در جاهایی که فهم نوشته به دلیل اشاره های مبهم هگل به آثار و احوال و افکار دیگران، دشوار و حتی، ناممکن بوده، یادداشت هایی با استفاده از یادداشت های الن وود و دیگر منابع در دسترس در پایان کتاب آورده ام و در متن، با شماره های بالای حروف به آنها ارجاع داده ام. هر پانوشته ای که در پایان آن نشان « ـ م» هست از من و دیگر پانوشته ها از آن خود نویسنده است. هر آن چه در درون [ ] آمده افزوده ی من است، به قصد روشن تر ساختن متن. اما، آن چه درون ( ) آمده، اگر واژه ای غیر فارسی باشد، نشان می دهد که در متن اصلی واژه ای غیر آلمانی بوده که معادل فارسی آن در متن آمده و اصل واژه در ( ) پس از آن ذکر گردیده است. عبارت ها و جمله های درون ( ) از خود نویسنده است. واژه های ایتالیک، دقیقاً از متن اصلی پیروی می کند.
7- هرگونه تعصبی را نسبت به به کارگیری واژه های عربی یا فارسی کنار گذارده ام. پر اهمیت ترین نقش زبان انتقال مفاهیم و برقراری ارتباط معنایی است، به همین دلیل، در هر مورد مرسوم ترین و رایج ترین واژه ها را، بدون توجه به ریشه ی آبا و اجدادی فارسی، عربی یا غیر آن به کار گرفته ام. در ترجمه ی واژه های حقوقی، هم، واژه ها و تعبیر های رایج در حقوق ایران را، هر چند که پاره ای از آنها نادرست هستند، به کار گرفته ام.
8- هر چند اظهار نظر درباره ی محتوای کتاب و فکر هگل را به عهده نمی گیرم، باید به این موضوع در همین جا اشاره کنم که خواننده ی فارسی زبان با خواندن این کتاب در خواهد یافت که این همه نوشته و سخن و نقادی و معرفی و توضیح و تفسیر و تعبیر که درباره ی فلسفه هگل خوانده یا شنیده تا چه حد با افکار بالفعل او متفاوت و حتی، متضاد است. چه بسیار فکر هایی که با صفت «هگلی» نزد همگان شناخته شده، که هیچ ارتباطی با افکار، گفته ها و نوشته های هگل ندارد. کژ فهمی فلسفه ی هگل را کسانی بنیان نهاده اند که معرفت خود را نسبت به او، از منابع دست دومی گرفته اند که نویسندگان آن آثار کوشیده اند، ضمن این نوشته ها، فلسفه ی او را به دیگران «بفهمانند». به همین دلیل نام هگل، مثلاً، با فلسفه ی تکاملی همراه شده، به گونه ای که گویا او این فلسفه را بنیاد نهاده است، در صورتی که هگل، از این جهت، وارث دیگران است، نه بنیان گذار و دیگر این که سه گانه ی مشهور «نهاد، برابر نهاد و هم نهاد» یا «تز، آنتی تز و سنتز» را، به اصطلاح، کلید فهم دیالکتیک هگل و تفکر تاریخی او دانسته اند. همین کتاب حاضر شاهد است بر این که این تصویر تا چه حد حقیقت دارد.
به گمان من، نیک تر آن است که خواننده ذهن خود را نسبت به کتابی از خود هگل که در پیش رو یا در دست دارد، بگشاید و با خواندن آن، ان چه را که به نام هگل در ذهن داشته، در پرتو تفکر خود هگل، داوری کند.
 
فرمت فایل:
پی دی اف
 
حجم فایل:
 14.91MB
 
تعداد صفحه:
 
548
 
 
 

باخیال راحت دانلود کنید!!!
 

👇 تصادفی👇

یک روش ترکیبی پسیو برای تشخیص پدیده جزیره ای شدن سیستمهای توزیع دارای منابع تولید پراکندهکتاب آموزش گام به گام SolidWorkبررسی مزایای استفاده از نانو تکنولوژی در جهت بهبود خواص سیال حفاریتحقیق پیرامون نرخ بهره بانکیدانلود تحقیق درباره دیگ بخار/بویلر(۱۲۲صword)(نسخه کامل)بیوگرافی دکتر هوشنگ سیحوندانلود کتاب اجسام باستانیطرح توجيهي روغن كشي از دانه هاي روغني با ظرفيت 1840 تناختلال جنسيتي(ترانس ها) ✅فایل های دیگر✅

#️⃣ برچسب های فایل کتاب عناصر فلسفه حق یا خلاصه ای از حقوق طبیعی و علم سیاست

کتاب عناصر فلسفه حق یا خلاصه ای از حقوق طبیعی و علم سیاست

دانلود کتاب عناصر فلسفه حق یا خلاصه ای از حقوق طبیعی و علم سیاست

خرید اینترنتی کتاب عناصر فلسفه حق یا خلاصه ای از حقوق طبیعی و علم سیاست

👇🏞 تصاویر 🏞