این تحقیق بصورت Word و با موضوع زمان چرخه توليد، مزيت رقابتي استراتژيك انجام گرفته است.تحقیق برای رشته های مدیریت مناسب است و در 15 صفحه می باشد. می توانید این تحقیق را بصورت کامل و آماده تحویل از پایین همین صفحه دانلود نمایید.از اوايل دهه 1990، مفهوم رقابت مبتنيبر زمان كه توسط «هوت»1 و «استاك»2مطرح شد، به يكي از اثربخشترين راهبردهاي كسب مزيت رقابتي منحصر بفرد مبدل شده است. شركتهاي توليدي، بايد اركان اين مفهوم را به مديريت عمليات خود منتقل كنند. توليد و ساخت مبتنيبر زمان، به عنوان رويكردي منطقي براي مديريت توليد و عمليات، مطرح شده و جهتگيري مبتنيبر زمان را در شركتهاي توليدي اجرا ميكند. در اين مقاله، چارچوب توليد مبتنيبر زمان تشريح شده و اقدامات و رويههاي توليد مبتنيبر زمان با لحاظ كردن پتانسيل آنها در خصوص كاهش زمان چرخه توليد، بررسي ميشود.در قرن 21، شركتهاي توليدي خود را در محيطي به شدت رقابتي ميبيينند. از شروع دهه 1990، تغييراتي با تمركز بر عوامل موفقيت استراتژيك تكامل يافتند (استاك و هوت، 1990). در بسياري از صنايع، گرچه كيفيت هنوز به عنوان عاملي حياتي در موفقيت تلقي ميشد، اما ديگر منبعي براي مزيت رقابتي منحصر بفرد به شمار نميآمد. (كارتر، هلنيگ، هندفيلد 65: 1995). مشتريان، به ويژه در بازار «كسب و كار با كسب و كار»3. محصولات خود را در بالاترين سطوح كيفيت و در سريعترين زمان ممكن، تقاضا ميكنند. براساس اين بهبودها و توسعهها، جهتگيري ويژهاي به سمت رقابت مبتنيبر زمان4 بوقوع پيوسته و زمانهاي چرخه، يكي از مهمترين اقدامات استراتژيك براي شركتهاي توليدي تلقي ميشوند (هاربور 2: 1996). امروزه، اين روند به سمت جهتگيري مبتنيبر زمان تقويت شده و اغلب رقباي مبتنيبر زمان، به خاطر كاهش موفقيتآميز زمان چرخه خود، بر بازار تسلط مييابند. از بعد زمان، شركتهاي توليدي به دو شكل ميتوانند رقابت كنند.
دانلود تحقیق زمان چرخه توليد، مزيت رقابتي استراتژيك
این تحقیق بصورت Word و با موضوع زمان چرخه توليد، مزيت رقابتي استراتژيك انجام گرفته است.تحقیق برای رشته های مدیریت مناسب است و در 15 صفحه می باشد. می توانید این تحقیق را بصورت کامل و آماده تحویل از پایین همین صفحه دانلود نمایید.از اوايل دهه 1990، مفهوم رقابت مبتنيبر زمان كه توسط «هوت»1 و «استاك»2مطرح شد، به يكي از اثربخشترين راهبردهاي كسب مزيت رقابتي منحصر بفرد مبدل شده است. شركتهاي توليدي، بايد اركان اين مفهوم را به مديريت عمليات خود منتقل كنند. توليد و ساخت مبتنيبر زمان، به عنوان رويكردي منطقي براي مديريت توليد و عمليات، مطرح شده و جهتگيري مبتنيبر زمان را در شركتهاي توليدي اجرا ميكند. در اين مقاله، چارچوب توليد مبتنيبر زمان تشريح شده و اقدامات و رويههاي توليد مبتنيبر زمان با لحاظ كردن پتانسيل آنها در خصوص كاهش زمان چرخه توليد، بررسي ميشود.در قرن 21، شركتهاي توليدي خود را در محيطي به شدت رقابتي ميبيينند. از شروع دهه 1990، تغييراتي با تمركز بر عوامل موفقيت استراتژيك تكامل يافتند (استاك و هوت، 1990). در بسياري از صنايع، گرچه كيفيت هنوز به عنوان عاملي حياتي در موفقيت تلقي ميشد، اما ديگر منبعي براي مزيت رقابتي منحصر بفرد به شمار نميآمد. (كارتر، هلنيگ، هندفيلد 65: 1995). مشتريان، به ويژه در بازار «كسب و كار با كسب و كار»3. محصولات خود را در بالاترين سطوح كيفيت و در سريعترين زمان ممكن، تقاضا ميكنند. براساس اين بهبودها و توسعهها، جهتگيري ويژهاي به سمت رقابت مبتنيبر زمان4 بوقوع پيوسته و زمانهاي چرخه، يكي از مهمترين اقدامات استراتژيك براي شركتهاي توليدي تلقي ميشوند (هاربور 2: 1996). امروزه، اين روند به سمت جهتگيري مبتنيبر زمان تقويت شده و اغلب رقباي مبتنيبر زمان، به خاطر كاهش موفقيتآميز زمان چرخه خود، بر بازار تسلط مييابند. از بعد زمان، شركتهاي توليدي به دو شكل ميتوانند رقابت كنند.