عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرخاشگریفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 40توضیحاتپرخاشگری، مفهوم بسیار پیچیده ای است. این رفتار، از یک سو، زیر تأثیر عوامل موقعیتی و روان شناختی است و از سوی دیگر، عوامل ژنتیک و زیست شناختی در استقرار و گسترش آن نقش بسیار عمده ای بازی می کنند. از این رو، ارایه ی تعریفی دقیق و عینی از این سازه، دشوار است. با این وجود، بارون[1] و ریچاردسون[2](1997؛نقل از محمدی،1385) در تعریف پرخاشگری نشان داده اند که، هدف این گونه رفتارها تخریب و آسیب رسانی به یک موجود زنده و اموال اوست،رفتاری که سبب بروز واکنش های دفاعی و اجتنابی از سوی قربانی می گردد.مشكل عمده پژوهش در قلمرو پرخاشگري ناشي از مفهوم مبهم آن است، مفهومي كه در عين حال ساختارهاي خصومت،خشم و پرخاشگري را- كه اغلب تعريف دقيقي از آنها در دست نيست- در بر مي گيرد.در نظریه های جدید به علل و شرایط پرخاشگری انسان نیز توجه شده است. در مدل پردازش اطلاعات اجتماعی- شناختی (دادج و کرایک، 1990؛ دادج و کويی[3]، 1987؛نقل از محمدی،1385) نقص در یک یا چند جزو این فرآیند، علت بنیادی شکل گیری رفتار پرخاشگرانه است. بر اساس این مدل، می توان گفت که رفتار پرخاشگرانه از یکسو به منزله ی نوعی شیوه ی رویارویی با مشکلات اجتماعی روزمره است و از سوی دیگر نقص در رمزگردانی، تفسیر موقعیت ها، اهداف انتخاب شده، تولید راهبردها و ارزیابی پاسخ ها که از اجزای اصلی نظام پردازش اطلاعات شناختی و رفتاری هستند، می تواند به رفتار پرخاشگرانه بینجامد(محمدی،1385). مدل دیگری که افزون بر گسترش حوزه نظری پرخاشگری به ابزار سازی نیز انجامیده است، مدل چند بعدی باس و پری (1992) است. نتایج پژوهش های باس و دورکی[4] (1957؛ نقل از محمدی،1385)، باس و پری(1992)، و هریس[5] (1997؛نقل از سامانی،1386) نشان داده است که پرخاشگری انسان ، دارای ابعاد و جنبه های فراوانی است: 1) بعد ابزاری[6] یا حرکتی[7]: این بعد به شکل پرخاشگری کلامی و جسمانی، نمایان می گردد و هدف اصلی آن رساندن آسیب و زیان به دیگران است. 2) بعد عاطفی[8] و هیجانی[9]: این بعد از پرخاشگری که به صورت خشم بروز می کند، عوامل و شرایط درونی ارگانیزم را برای برانگیختگی فیزیولوژیک و هیجانی؛ آماده می سازد. بعدی که وظیفه ی تدارک و آماده سازی رفتار پرخاشگرانه را بر عهده دارد. 3) بعد شناختی[10]: این عامل که خصوت نام دارد ، سبب ایجاد احساس غرض ورزی، دشمنی و کینه توزی نسبت به دیگران می شود. بنابر این، رفتار پرخاشگرانه ی انسان در یک سازه کلی ریشه دارد. سازه ای که در سطح می تواند به صورت خشم، خصومت، پرخاشگری جسمانی و پرخاشگری کلامی نمایان گردد. این ابعاد پرخاشگری، می توانند زمینه ی بروز انواع آسیب های جسمانی و روان شناختی را فراهم سازند(محمدی،1385).فراوانی پرخاشگری و زمینه ساز آن یعنی خشم به حدی است که برخی نظریه پردازان شخصیت آن را یکی از زیربناهای شخصیت و سازنده یکی از عوامل شخصیت مطرح کرده اند.کلونینگر[11] و سریکیک[12](2005) خشم را از هیجان های پایه آدمی می داند و آن را پایه ساخت عامل شخصیتی نوجویی معرفی میکند.مفهوم پرخاشگری علی رغم ملموس بودن، از نظر علمی مفهوم نسبتا دشواری به شمار می آید. در واقع بر سر تعریف پرخاشگری توافق نظر زیادی وجود ندارد. فروید[13] (1920) پس از ملاحظه خشونت بی حد انسان در جنگ جهانی اول، در مقاله ای با عنوان "چرا جنگ؟" و در توجیه پرخاشگری انسان گفت که تجلی کشاننده مرگ در رفتار هشیارانه منجر به پرخاشگری می شود. دالارد[14] و میلر[15] (1965؛ نقل از برکوویتز[16] و لستر[17]، 2008) رفتار ناشی از ناکامی را پرخاشگری میدانستند. باس (1961؛ نقل از ترمبلی[18] و ایوارت[19]، 2005) پرخاشگری را هر رفتاری می داند که به دیگران آسیب برساند و آن را به انواع فعال- منفعل، مستقیم- غیر مستقیم و کلامی- جسمانی تقسیم کرده است. برخی دیگر از پژوهشگران پرخاشگری را یک رفتار قابل مشاهده که به قصد آسیب به دیگران بروز می کند تعریف کرده اند(لیندر[20]، ورنر[21] و لایل[22]، 2010). همینطور برخی دیگر از پژوهشگران وارد کردن آسیب آشکار یا رفتارهای تنبیهی مستقیمبه سایر افراد یا اشیا را پرخاشگری دانسته اند(اسپیلبرگر[23]، جیکوبس[24]، راسل[25] و ایوانز[26]، 1983؛ نقل از اتکینسون[27]، اتکینسون، اسمیت[28]، بم[29] و نولن-هوکسما[30]، 1386). هاولز[31] (1988؛ نقل ازسیبرت[32] و همکاران، 2010) پرخاشگری را یک رفتار آشکار درگیرشدن و آسیب رساندن به دیگران می داند. [1]-Baron[2]- Richardson[3]- Coie[4]-Durkee[5]-Harris[6]-Instrumental[7]-Motor[8]Affective[9]-Emotional`[10]-Cognitive[11].Cloninger[12]. Svrakic[13].Freud[14].Dallerd[15].Miller[16].Berkowitz[17].Lester[18]. Tremblay[19]. Ewart[20]. Linder[21]. Werner[22]. Lyle[23].Spielberger[24].Jacobs[25].Russell[26].Evans[27].Atkinson[28].Smith[29].Bem[30].Nolen-Hoeksema[31].Howlls[32]. Seibertفهرست مطالبپرخاشگریعوامل مؤثر بر پرخاشگرینظریه های مربوط به پرخاشگرینظریه فروید درباره پرخاشگرینظریه اتیولوژیک لورنز درباره پرخاشگرینظریه یادگیری اجتماعی پرخاشگریصورت بندی شناختی رفتاری از پرخاشگریجنسیت و پرخاشگریمطالعات پيرامون ارتباط سبک حل مسأله و پرخاشگريمطالعات پيرامون ارتباط شخصیت و پرخاشگريمنابع فارسیمنابع لاتین
مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرخاشگری
عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرخاشگریفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 40توضیحاتپرخاشگری، مفهوم بسیار پیچیده ای است. این رفتار، از یک سو، زیر تأثیر عوامل موقعیتی و روان شناختی است و از سوی دیگر، عوامل ژنتیک و زیست شناختی در استقرار و گسترش آن نقش بسیار عمده ای بازی می کنند. از این رو، ارایه ی تعریفی دقیق و عینی از این سازه، دشوار است. با این وجود، بارون[1] و ریچاردسون[2](1997؛نقل از محمدی،1385) در تعریف پرخاشگری نشان داده اند که، هدف این گونه رفتارها تخریب و آسیب رسانی به یک موجود زنده و اموال اوست،رفتاری که سبب بروز واکنش های دفاعی و اجتنابی از سوی قربانی می گردد.مشكل عمده پژوهش در قلمرو پرخاشگري ناشي از مفهوم مبهم آن است، مفهومي كه در عين حال ساختارهاي خصومت،خشم و پرخاشگري را- كه اغلب تعريف دقيقي از آنها در دست نيست- در بر مي گيرد.در نظریه های جدید به علل و شرایط پرخاشگری انسان نیز توجه شده است. در مدل پردازش اطلاعات اجتماعی- شناختی (دادج و کرایک، 1990؛ دادج و کويی[3]، 1987؛نقل از محمدی،1385) نقص در یک یا چند جزو این فرآیند، علت بنیادی شکل گیری رفتار پرخاشگرانه است. بر اساس این مدل، می توان گفت که رفتار پرخاشگرانه از یکسو به منزله ی نوعی شیوه ی رویارویی با مشکلات اجتماعی روزمره است و از سوی دیگر نقص در رمزگردانی، تفسیر موقعیت ها، اهداف انتخاب شده، تولید راهبردها و ارزیابی پاسخ ها که از اجزای اصلی نظام پردازش اطلاعات شناختی و رفتاری هستند، می تواند به رفتار پرخاشگرانه بینجامد(محمدی،1385). مدل دیگری که افزون بر گسترش حوزه نظری پرخاشگری به ابزار سازی نیز انجامیده است، مدل چند بعدی باس و پری (1992) است. نتایج پژوهش های باس و دورکی[4] (1957؛ نقل از محمدی،1385)، باس و پری(1992)، و هریس[5] (1997؛نقل از سامانی،1386) نشان داده است که پرخاشگری انسان ، دارای ابعاد و جنبه های فراوانی است: 1) بعد ابزاری[6] یا حرکتی[7]: این بعد به شکل پرخاشگری کلامی و جسمانی، نمایان می گردد و هدف اصلی آن رساندن آسیب و زیان به دیگران است. 2) بعد عاطفی[8] و هیجانی[9]: این بعد از پرخاشگری که به صورت خشم بروز می کند، عوامل و شرایط درونی ارگانیزم را برای برانگیختگی فیزیولوژیک و هیجانی؛ آماده می سازد. بعدی که وظیفه ی تدارک و آماده سازی رفتار پرخاشگرانه را بر عهده دارد. 3) بعد شناختی[10]: این عامل که خصوت نام دارد ، سبب ایجاد احساس غرض ورزی، دشمنی و کینه توزی نسبت به دیگران می شود. بنابر این، رفتار پرخاشگرانه ی انسان در یک سازه کلی ریشه دارد. سازه ای که در سطح می تواند به صورت خشم، خصومت، پرخاشگری جسمانی و پرخاشگری کلامی نمایان گردد. این ابعاد پرخاشگری، می توانند زمینه ی بروز انواع آسیب های جسمانی و روان شناختی را فراهم سازند(محمدی،1385).فراوانی پرخاشگری و زمینه ساز آن یعنی خشم به حدی است که برخی نظریه پردازان شخصیت آن را یکی از زیربناهای شخصیت و سازنده یکی از عوامل شخصیت مطرح کرده اند.کلونینگر[11] و سریکیک[12](2005) خشم را از هیجان های پایه آدمی می داند و آن را پایه ساخت عامل شخصیتی نوجویی معرفی میکند.مفهوم پرخاشگری علی رغم ملموس بودن، از نظر علمی مفهوم نسبتا دشواری به شمار می آید. در واقع بر سر تعریف پرخاشگری توافق نظر زیادی وجود ندارد. فروید[13] (1920) پس از ملاحظه خشونت بی حد انسان در جنگ جهانی اول، در مقاله ای با عنوان "چرا جنگ؟" و در توجیه پرخاشگری انسان گفت که تجلی کشاننده مرگ در رفتار هشیارانه منجر به پرخاشگری می شود. دالارد[14] و میلر[15] (1965؛ نقل از برکوویتز[16] و لستر[17]، 2008) رفتار ناشی از ناکامی را پرخاشگری میدانستند. باس (1961؛ نقل از ترمبلی[18] و ایوارت[19]، 2005) پرخاشگری را هر رفتاری می داند که به دیگران آسیب برساند و آن را به انواع فعال- منفعل، مستقیم- غیر مستقیم و کلامی- جسمانی تقسیم کرده است. برخی دیگر از پژوهشگران پرخاشگری را یک رفتار قابل مشاهده که به قصد آسیب به دیگران بروز می کند تعریف کرده اند(لیندر[20]، ورنر[21] و لایل[22]، 2010). همینطور برخی دیگر از پژوهشگران وارد کردن آسیب آشکار یا رفتارهای تنبیهی مستقیمبه سایر افراد یا اشیا را پرخاشگری دانسته اند(اسپیلبرگر[23]، جیکوبس[24]، راسل[25] و ایوانز[26]، 1983؛ نقل از اتکینسون[27]، اتکینسون، اسمیت[28]، بم[29] و نولن-هوکسما[30]، 1386). هاولز[31] (1988؛ نقل ازسیبرت[32] و همکاران، 2010) پرخاشگری را یک رفتار آشکار درگیرشدن و آسیب رساندن به دیگران می داند. [1]-Baron[2]- Richardson[3]- Coie[4]-Durkee[5]-Harris[6]-Instrumental[7]-Motor[8]Affective[9]-Emotional`[10]-Cognitive[11].Cloninger[12]. Svrakic[13].Freud[14].Dallerd[15].Miller[16].Berkowitz[17].Lester[18]. Tremblay[19]. Ewart[20]. Linder[21]. Werner[22]. Lyle[23].Spielberger[24].Jacobs[25].Russell[26].Evans[27].Atkinson[28].Smith[29].Bem[30].Nolen-Hoeksema[31].Howlls[32]. Seibertفهرست مطالبپرخاشگریعوامل مؤثر بر پرخاشگرینظریه های مربوط به پرخاشگرینظریه فروید درباره پرخاشگرینظریه اتیولوژیک لورنز درباره پرخاشگرینظریه یادگیری اجتماعی پرخاشگریصورت بندی شناختی رفتاری از پرخاشگریجنسیت و پرخاشگریمطالعات پيرامون ارتباط سبک حل مسأله و پرخاشگريمطالعات پيرامون ارتباط شخصیت و پرخاشگريمنابع فارسیمنابع لاتین