👈فول فایل فور یو ff4u.ir 👉

تحول مفهوم اجماع در تاریخ اندیشه سیاسی اسلام

ارتباط با ما

دانلود


تحول مفهوم اجماع در تاریخ اندیشه سیاسی اسلام
1. بیان مسئله
بررسی تحول مفهوم اجماع به عنوان یکی از طرق استنباط احکام زندگی از منابع دینی شاید در بادی امر مسئله­ای غیر­مهم و غیر­سیاسی به نظر آید، اما نگاهی به کاربردهای جدید از مفهوم اجماع در دوران معاصر حکایت از آن دارد که این مفهوم نیز در کنار اجتهاد و شورا یکی از مجاری دمکراسی اسلامی قلمداد می­شود. اجماع با گذر از مفهوم سنتی آن در فقه شیعه یعنی «اتفاق نظر علمای دین، کاشف از رأی و قول امام معصوم (ع)» که در مسائل شرعی و اعتقادی بکار می­رفت و موجب رونق فقه خصوصی می­شد،‌ به مفهوم جدید خود یعنی «اجماع مجتهدین یک عصر نشانگر رضایت امام» در مسائل مربوط به زمانه،‌ در همکاری با دستگاه اجتهاد، سازگاری اسلام و مفهوم ثابت نص را با وقایع جدید و دمکراسی مدرن ممکن می­سازد، در واقع نظریه­پردازان جدید مانند نائینی و امام خمینی(ره) از این دیدگاه به مفهوم اجماع نگریسته­اند که به وسیله آن اجتهاد پویا را به صورت شورایی سامان داده­اند.
اگر سؤال ما این باشد که چرا و چگونه مفهوم اجماع متحول شده­است؟ این پرسش در حقیقت ناظر به دو پرسش اساسی است: چرا مفهوم اجماع متحول شده؟ چگونه این مفهوم متحول شده؟ این دو پرسش یک «قضیه حملیه موجبه» را نیز در بطن خود دارند و آن اینکه مفهوم اجماع متحول شده­است، لذا اگر در صدق این قضیه تردید باشد باید به یک سوال مقدماتی دیگر نیز پاسخ گفت آیا واقعا مفهوم اجماع متحول شده­است؟ بنابراین مسئله اصلی پایان نامه پاسخ به دو پرسش مذکور است.
2. اهمیت و ضرورت تحقیق
پژوهش حاضر در باب شناخت مفاهیم اسلامی موجود در سنت و شریعت برای استفاده از آنها در اثبات جامعیت دین اسلام و پویایی شریعت اسلامی در گذر زمان و مواجهه با مدرنیته است. مفهوم مورد پژوهش از این لحاظ اهمیت دارد که در ذات خود نیرویی نهفته دارد،‌ که اصل تغییر ضمن استمرار را تضمین می­کند. چرا که این مفهوم در عصر جدید، از همنشینی با مفهوم اجتهاد به عنوان جزئی از اجماع، ماهیتی پویا به خود گرفته­است. بنابراین شناخت تحولات آن به گشوده شدن باب اجتهاد در اجماع و بسط مفاهیم اسلامی در راستای دنیای مدرن و در راستای نظام دمکراسی که در دنیای امروز مقبولیت یافته­است می تواند کمک شایانی انجام دهد. بنابراین اجماع به عنوان کانالی که دو مفهوم شورا و اجتهاد را در دل خود نهفته دارد با تفسیر جدید و تحول در تفسیر سنتی شاید بتواند راهگشای امور گردد.
ضرورت این تحقیق نیز از آنجاست که تحول و تفوق اندیشه سیاسی شیعه در دوران مدرن به­رغم بسیاری از متفکران ریشه در سه مفهوم اجتهاد، شورا و اجماع دارد، در خصوص دو مفهوم نخست مباحث زیادی در حوزه اندیشه سیاسی صورت گرفته­است در حالیکه در خصوص مفهوم اجماع کمتر کار منسجم علمی از منظر اندیشه سیاسی صورت گرفته، لذا رفع چنین خلائی را می توان از ضروریات اصلی انجام چنین پژوهشی دانست.
3. پیشینه و ادبیات تحقیق
3ـ1. ادبیات تاریخی
اجماع به دو معنی عزم و اتفاق نظر معنی شده­است. در واقع اجماع به معنی اتفاق نظر بر استنباط حکمی است که در قرآن و سنت پاسخی بر آن یافت نمی­شود. واژه اجماع اولین بار بعد از رحلت پیامبر (ص) به کار رفته­است، اگر چه موضوع اجماع از منابع شناخت احکام شرعی در فقه تلقی می­شود، اما در آغاز و پیدایش آن قبل از اینکه به عنوان یک ملاک فقهی تلقی شود، به عنوان یک حربه و شگرد سیاسی مورد استفاده قرار گرفت و همان حرکت سیاسی (سقیفه بنی ساعده) با تبعاتی که به دنبال داشت، سبب شد تا اجماع در حوزه منابع شناخت احکام شرعی حوادث واقعه وارد شود و در کنار کتاب و سنت و عقل قرار بگیرد.(جناتی،5:1367) به دنبال رحلت رسول خدا عده­ای از انصار و مهاجرین در مکان اجتماعات یعنی سقیفه گرد هم آمدند و در حالیکه از طایفه بنی هاشم، امام علی(ع) و عموی ایشان در مراسم کفن و دفن پیامبر بودند و در سقیفه حضور نداشتند، به انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمین بعد از پیامبر دست زدند. اما چون سقیفه یک منبع شناخت معتبر نبود ( در سنت و نامی از آن به میان نیامده بود) بنابراین از واژه جدیدی به نام «اجماع» استفاده کردند و در پاسخ کسانی که می­گفتند چه کسی خلیفه را انتخاب کرده می­گفتند تصمیم گیرندگان گروهی از انصار و بزرگان مدینه و صحابه پیامبر بوده­اند و اتفاق نظر آنها دارای ارزش و اعتبار است. جناتی می­گوید: «این مقطع آغاز طرح موضوع اجماع و حجیت آن است و در همین زمان بود که منبع جدیدی به منابع شناخت احکام، یعنی کتاب و سنت و عقل اضافه شد» (همان، 7) ابن خلدون نیز در کتاب مقدمه می­گوید: «اجماع و قیاس در زمان خلافت صحابه پدیدار شد و با افزوده شدن این دو اصول فقه که تا آن زمان فقط کتاب و سنت بود به چهار اصل رسید. زیرا هرگاه حکمی را در کتاب و سنت نمی­یافتند، به اجماع روی می­آوردند یا به قیاس می­پرداختند.(ابن خلدون،206:1375) جناتی به نقل از کتاب رسائل شیخ اعظم انصاری می­گوید: « هم الاصل له و هوالاصل لهم» یعنی آنان ـ‌ اهل سنت ـ هم بنیان گذاران اجماع هستند و هم اجماع زیر بنای پیدایش نظریه آنان است.(جناتی، 8:1367) در حقیقت تبار نظریه اجماع به جریان سقیفه بنی­ساعده بر می­گردد،‌ اما این مدعی اجماع بر انتخاب خلافت در نظریه تشیع کاملا رد شده­است و دلایل زیادی در اندیشه شیعه برای رد این ادعای اجماع وجود دارد که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست. به طور کلی زیر بنای اختلافات تشیع و تسنن نیز همزمان با بنا نهاده شدن این اجماع گذاشته شده­است. اما در پاسخ اینکه اجماع بعد از مخالفت شیعه با سقیفه بنی ساعده چگونه در ادبیات شیعی بروز یافته است؟ باید گفت که مراد از اجماع در دیدگاه شیعه و سنی یکی نیست و مهمترین اختلاف در تعریف اجماع سنی و شیعه در حجیت آن بنا نهاده شده­است؛ اجماع در اندیشه شیعی به خودی خود حجت نیست بلکه اجماع زمانی حجت است که کاشف از رای معصوم باشد اما در اندیشه اهل تسنن حجیت اجماع مستقل است. اجماع در این دو مذهب اشتراک لفظی و تباین معنایی دارند.دومین اجماع در تاریخ اسلام، اجماع مردم بر خلافت امام علی(ع) است. امام علی(ع) بعد از رسیدن به مقام جانشینی پیامبر(ص)، 35 سال از خلافت دور ماندند، اما بعد از کشته شدن عثمان به اجماع مردم به خلافت مسلمانان رسیدند. امام علی (علیه السلام) در خطبه ۵۶ نهج البلاغه ماجرای اجماع مردم بر خلافت خود را چنین شرح می­دهند:
فَتَدَاكُّوا عَلَيَّ تَدَاكَّ الْإِبِلِ الْهِيمِ يَوْمَ وِرْدِهَا وَ قَدْ أَرْسَلَهَا رَاعِيهَا وَ خُلِعَتْ مَثَانِيهَا حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُمْ قَاتِلِيَّ أَوْ بَعْضُهُمْ قَاتِلُ بَعْضٍ لَدَيَّ ترجمه :مردم همانند شتران تشنه‏اى كه به آب نزديك شده، و ساربان رهاشان كرده، و عقال (پاى بند) از آنها گرفته، بر من هجوم آوردند و به يكديگر پهلو مى‏زدند، فشار مى‏آوردند، چنان كه گمان كردم مرا خواهند كشت، يا بعضى به وسيله بعض ديگر مى‏ميرند و پايمال مى‏گردند.
حال آنکه خلافت هیچ یک از خلفای سه گانه پیشین چنین اجماعی را به چشم ندیده­بود. این نمونه از اجماع در خلافت امام علی(ع) موردی است که می تواند دمکراتیک ترین جلوه اجماع باشد. در دوره بعد از امام علی(ع) نیز مضمون اجماع مطرح شده­است. اکثر فقها معتقدند که عنوان اجماع از بعد از معصومین مطرح شده است، گرچه قولش از زمان معصوم(ع) است، اما اجماع در زمان معصوم(ع) نداریم. اجماع از ناحیه معصوم(ع) برای ما آمده و تاییدیه را معصوم(ع) به ما داده­است ولی اجرای اجماع یا به تعبیری عملیاتی شدن این اصل چهارم، بعد از معصوم؛ یعنی بعد از زمان غیبت است. اما کاربرد این واژه در دوران ائمه را نمی توان انکار کرد. می توان کابردی متفاوت از کاربرد دوران غیبت را برای آن در نظر گرفت. ‌در قرن دوم و در حالى كه عالمان اهل سنت بر اعتبار اجماع و استدلال به آن پاى می فشردند، واژه اجماع در وارد ادبيات مكتب اهل بيت(ع) شد.(مبلغی،269:1381) علت وارد شدن این واژه در اندیشه شیعی این بود که اولین گفت و گو های داغ بین شیعیان و سنیان آغاز شده بود و این مجال را فراهم کرده بود که شیعیان برای اثبات آرا و عقاید خود از «اجماع» استفاده کنند.شیعیان اجماع­های اهل سنت را نمی پذیرفتند و بلكه تنها در مقام نظر به روايات سنيان قرار داشته­اند و درصدد روشنگرى اين واقعيت بوده­اند كه تنها مهر قطعى و حتمى بودن را آن گاه مى توان بر روايات اهل سنت زد كه شيعه نيز آنها را درست بداند. پافشارى شيعه بر نقش اجماع مسلمانان در ثابت كردن عقايد كلامى، خود در فضايى اين گونه، سبب شده بود كه در موردهاى بسيار، شاهدان گفتگوها، هر چند كه خود سنى بودند، ولى پس از پايان گفتگو، به تأييد گفتگو كننده شيعى بپردازند (مبلغی،1381:273) در واقع شیعه می خواست فقط اجماع­هایی از اهل سنت مورد قبول باشد که شیعه نیز آنان را پذیرفته باشد، بکارگیری اجماع در این دوران تنها در پرسمان­های فقهی نبود بلکه بیشتر اجماع برای روایتها بکار می­رفت در واقع اجماع را برای هر روایتی(فقهی، کلامی، اخلاقی) که شیعیان با استفاده از آن می­توانستند در قانع کردن اهل سنت موفق شوند، بکار می­بردند. (همان،270)
در قرن دوم و سوم، اهل بيت(ع) و شيعيان در تنگنا بودند و به سختى روزگار مى­گذراندند. اين تنگناها، سخت گيريها و به انزوا كشاندنها، به محروم شدن و بى­بهرگى از تواناييها براى برقرارى پيوند انجاميد. تقيه و پناه آوردن به سخنهاى چندپهلو و چندگانه، تنها راهى بود كه مى توانست شيعه را از آن باتلاق و روزگار دشوار و توان فرسا گذر دهد. و نيز به امامان(ع) توانايى و مجال داد تا بتوانند به اثرگذارى و هدايت­گرى در جامعه ادامه دهند. از ديگر سوى، بهره گيرى از ابزار تقيه، رفته رفته وضعيتى را پيش آورد كه بروز نايكسانيها و اختلافها را بر سر پاره­اى از احكام ميان اصحاب پرهيز­ناپذير مى كرد، اين پراكندگى تا آن جا در جامعه شيعيان ، اثر گذارده بود كه در موردها و جاهاى بسيار، اصحاب ائمه(ع) از دست وجود چندگانگى در نقل روايات به امامان(ع) شكايت بردند و چاره جويى را خواستار شدند. امامان(ع) براى رهايى جامعه شيعى از پيامدها و بازتابهاى ناشى از اين اختلافها، عمل به اجماع را سفارش كردند(همان،273و274)
اجماع به معنی استنباط احکام زندگی به گونه­ای که آینه نظریات امام باشد در دوران غیبت و به ویژه غیبت کبری آغاز شد. در این دوران شیعه با مسائل جدیدی روبرو بود و از طرفی از حضور امام معصوم برای پاسخ گویی به این مسائل محروم بود. بنابراین اجماع و توافق نظر عالمان و فقیهان در موضوع را به شرطی که با حضور و رضایت امام باشد به عنوان سومین منبع استنباط احکام زندگی شناخت. بنابراین نظریه اجماع تضمنی به عنوان اولین نظربه اجماع مطرح شد. نخستین کسی که قانون اجماع را نگاشته ابوعمر کشی، شاگرد عیاش سمرقندی بود و پس از وی شیخ طوسی در کتاب اختیار معرفه الرجال دیدگاه وی را به رشته تحریر کشیده.(‌ربانی،241:1380)
بنابراین اجماع برای اولین بار در دوران رحلت پیامبر توسط سنیان در ماجرای سقیفه بنی ساعده بکار گرفته شد، در دوران ائمه معصومین با کاربردی جدید همراه بود که برای مهر تایید زده شدن اجماع اهل تسنن با پذیرش آن توسط شیعیان و رهایی از آشفتگی های حاصل از تقیه در دوران معصومین بکار می­رفت. اما کاربرد مورد نظر این پژوهش از اجماع از اوایل دوران غیبت کبری آغاز شده­است که در آن اجماع بعد از قرآن و سنت به عنوان سومین منبع استنباط احکام زندگی بکار گرفته می­شود و اساس آن بر پایه اتفاق نظر علما و فقها در یک امر است که آینه­ای از دیدگاه امام معصوم محسوب می­شود.
3ـ2. ادبیات نظری
مفهوم اجماع از جمله مفاهیمی است که با وجود اهمیت آن پژوهش­های کافی در مورد آن صورت نگرفته­است. در منابع فارسی یا ترجمه شده می توان به خلاصه­ای از تحقیقات و منابع موجود اشاره کرد. در واقع منبع کتابی که در مورد موضوع اجماع نوشته شود وجود ندارد اما در لابلای مباحث فقهی می توان به اشاره های کوتاهی در مورد این مفهوم دست یافت. از جمله کتاب محمد ابراهیم جناتی و کتاب ابوالقاسم گرجی جز این دسته منابع هستند که در ضمن پرداختن به دوره های تاریخی فقهی شیعه و سنی، در لابلای بحثهای خود هر چند به صورت کوتاه از مفهوم اجماع یاد کرده­اند.
در پژوهشهای پایان نامه­ای سالهای اخیر نیز هیچ پژوهشی در این مفهوم صورت نگرفته­است. در بررسی این موضوع به تعداد بیشتری از پژوهشها در قالب مقاله برمی­­خوریم، در دسته بندی این مقالات می توان به چند نوع پژوهش در باب اجماع رسید: دسته اول که بیشترین مقالات را به خود اختصاص داده است، مقایسه تعریف اجماع از دیدگاه شیعه و سنی است. احمد قدسی با نوشتن دو مقاله «اجماع در نگاههای فریقین» و «اجماع در نگاه محققان شیعه و نقش آن در استنباط» با تکیه بر کتاب موسوعه الاجماع فی الفقه ا لاسلامی، از ویژگی های فقه امامیه و ممیزات آن توضیح داده­است. وی به این نتیجه می رسد که در نگاه اهل سنت اجماع دلیلی در عرض کتاب ، سنت و عقل است اما در نگاه امامیه اجماع صرفا کاشف از سنت است. خالد زهری در مقاله «گفتمان اجماع و تقریب بین مذاهب» با ذکر دعوی بر اجماع بر بیعت ابوبکر، کفر ابوطالب هنگام مرگ و حجیت قیاس یا عدم حجیت آن شواهدی را بر بطلان هر کدام از این دعاوی می­آورد. وی اجرای نادرست این قاعده را موجب اختلاف مذاهب می­داند، ضمن اینکه در پژوهش خود اجماع را از دید مذاهب مختلف تعریف می­کند. ابوالحسن محمدی با مقاله «اجماع» پس از تعریف اجماع و عناصر آن،‌ آنرا از دیدگاه شیعه و سنی مورد بررسی قرار داده و در نهایت به طور مختصر به مقایسه دکترین حقوق و اجماع می­پردازد. جعفر ساعدی با مقاله ای تحت عنوان «اجماع در اندیشه شیعه» از پیشینه تاریخی، تعریف ،‌اقسام،‌ مبانی حجیت، شرایط، دلالت و احکام فقهی اجماع سخن می­گوید،‌در این مقاله به نقد آرا شیعه و سنی در باب اجماع پرداخته شده است. در این پژوهش­ها تأکید بر این موضوع است که اجماع در فقه شیعه صرفاً وقتی حجت و اعتبار دارد که کاشف از رأی معصوم باشد و بر این اساس به نقد اجماع از دید سنی می­پردازند که حجیتی ندارد.
دسته دوم پژوهشها به شمردن انواع اجماع یا به عبارتی راههای کشف اجماع می­پردازند و با ریز بینی فقهی، تفاوت روشهای مختلف را در کشف وجود امام در اجماع بر می­شمارند. به طور مثال مقاله «اجماع مدرکی» از مسعود امامی نام برد . محمد حسن ربانی نیز در همین موضوعات مقاله «سیر تاریخی قاعده اجماع » به همین منوال در بحثهای فقهی مربوط به اجماع از تمامی علما نام برده و فقط به این مورد که اجماع نزد آنان حجیت دارد یا نه، به طور مختصر پاسخ می­دهد. پژوهش حسن انصاری قمی نیز به نام « امامیه و اصول روایی اصحاب اجماع» در این دسته قرار می­گیرد. وی به نقل و نام بردن از اصحاب اجماع می­پردازد و اصول فقهی اجماع را بررسی می­کند.
دسته سوم پارا فراتر نهاده و این موضوع را از نگاهی «آینده پژوهانه» بررسی کردند. در این مورد نیز می­توان از دو مقاله می توان نام برد که در پژوهش ما نیز موثر بوده اند. اولی مقاله عبدالمجید ترکی به نام « اجماع از جوهر عقیدتی تا واقعیت تاریخی» است. وی مفهوم مفهوم اجماع را البته بر طبق سنت اهل تسنن بسط داده و از اندیشمندان جدیدی به نام کمال فاروقی پاکستانی و گلدزیهر نام می­برد. وی براین اساس که اجماع را جوهری می­داند که شامل اصل تغییر ضمن استمرار است، آن­ را به مفهوم دمکراسی نزدیک می­داند وی دورنمایی برای آینده ترسیم می­کند که اجماع بتواند اصل دمکراسی را تبیین کند و در آن از رای 75 درصدی سخن به میان می­آورد. مقاله دیگری که با دید نسبتاً انتقادی نوشته شده است، مقاله احمد مبلغی به نام نگرشی تاریخی به اجماع است که بحثی در حول انتقاد به رواج اجماع منقول برای باز شدن راه جهت شکوفایی استعداد نهفته در مفهوم اجماع است.
هر سه دسته از این پژوهش­ها صرفا با دید فقهی نوشته شده­اند به جز پژوهش عبدالمجید ترکی که آن­هم به این دلیل که در قالب نظریات اهل تسنن نوشته شده است کمتر مورد استفاده قرار گرفت. بنابراین در کل می ­توان گفت اثر پژوهشی منسجمی که اجماع را از زاویه­ای غیرفقهی مورد پژوهش قرار داده باشد، وجود نداشت. این پژوهش ضمن استفاده از مقاله­های فوق برای رسیدن به استنباط در تحول مفهوم فقهی اجماع، روش و دید متفاوتی برای بررسی این مفهوم داشته است.در این پژوهش سعی بر آن بوده است که برداشت جدید از اجماع را که در دستگاه اجتهاد تولید شده است مورد پژوهش قرار دهیم و از این برداشت به عنوان مفهومی که پویایی را به جای تصلب در دین جایگزین می­کند نام ببریم. در این مجال با الهام از نظریه توفیق الشاوی که با پر رنگ کردن بعد سیاسی شورا نظریات جدیدی ارائه می دهد و مفهوم شورا در دین را مبنای یک نظام سیاسی اسلامی قرار می­­دهد، سعی در برداشت جدید از مفهوم اجماع در قالب سیاسی داشته ­ایم.
فصل اول:‌ کلیات پژوهش
1. بیان مسئله..............10
2. اهمیت و ضرورت تحقیق..............................11
3. پیشینه و ادبیات تحقیق...................................12
3ـ1. ادبیات تاریخی12
3ـ2. ادبیات نظری..16
3ـ3. ادبیات روشی..19
4. سوال.....................20
5.‌ فرضیه­....................21
6. روش ....................21
7. مشکلات و موانع ..22
8. سازماندهی ............22
 
فصل دوم: چارچوب نظری و روشی
2.چارچوب روشی(تبارشناسی فوکو).................31
2ـ1. قدرت و دانش ...37
2ـ2. گفتمان و قدرت 41
2ـ3. رویکرد این پژوهش...................................50
 
فصل سوم: منطق نخبه گرایی اجماع؛ روش استنباط احکام زندگی فردی
 
1. سیمای عمومی تشیع .....................................59
1ـ‌1.‌عصمت ............60
1ـ2. امامت ..............61
1ـ3. بازتاب در نظریه اجماع ..........................62
2. بستر و زمینه تاریخی ....................................64
3. گفتمان نخبه گرایانه مبتی بر احکام فردی .....72
4. برداشت اولیه از مفهوم اجماع .......................76
4ـ1. تعریف اجماع و اقسام آن ..........................78
4ـ2. شاخص بندی مفهوم اجماع در برداشت اولیه ...................................80
4ـ 2ـ1. موضوع اجماع(امر فردی) ................81
4ـ2ـ2. روش اثبات اجماع (تضمنی)..............88
4ـ2ـ2ـ1. اجماع تضمنی لطفی .................91
4ـ2ـ2ـ2. اجماع تضمنی مجهول النسب ..92
4ـ2ـ3.گستره حجیت تمسک به اجماع (مسائل عقلی ـ اعتقادی) ..........95
4ـ2ـ4.کاربرد اجماع (رواج اجماع منقول) ...100
4ـ2ـ4ـ1. تساهل در نقل اجماع ..............102
4ـ2ـ4ـ2. اختلاف در پذیرش اجماعهای دیگران ............................103
4ـ2ـ4ـ3. رکود فقه .................................103
فصل چهارم :‌ منطق نخبه­گرایی ـ دمکراتیک اجماع؛ روش استنباط احکام زندگی جمعی
1. بستر و زمینه تاریخی ...................................109
2. گفتمان نخبه­گرایی ـ دمکراتیک مبتنی براحکام جمعی.........................116
3. شاخص بندی مفهوم اجماع در برداشت جدید ...................................122
3 ـ1. موضوع اجماع (امر جمعی) ...............124
3ـ1ـ1. تحول مفهوم تقیه .......................126
3ـ1ـ2. نخستین تجلی اجتماعی اجماع: فتوای تحریم تنباکو .........128
3ـ1ـ2. تحول مفهوم شورا ......................129
3ـ2. روش اثبات اجماع (حدسی) ..............131
3ـ3. گستره حجیت تمسک به اجماع (مسائل غیر عقلی) ...................133
3ـ3ـ1. تحول مفهوم اجتهاد ...................134
3ـ4. کاربرد اجماع (رواج اجماع عملی) ......140
3 ـ4ـ1. تحول مفهوم انتظار .......................141
3ـ4ـ2. نقد اجماع منقول ............................141
3ـ4ـ3. کم شدن اعتبار اجماع مدرکی ........145
3ـ4ـ4. اجماع در عمل ...............................147
3ـ4ـ4ـ1. هیئت نظار در مجلس مشروطه......................................149
3ـ4ـ4ـ2. شورای نگهبان ......................153
3ـ4ـ4ـ3. مجلس خبرگان .....................155
نتیجه گیری ..159
منابع ............172
 

👇 تصادفی👇

دانلود طرح توجیهی: تولید پرورش و بسته بندی کبکبرنامه ردیابی افراد روی نقشهپاورپوینت فيزيولوژي اعصابتحقیق پزشکی از راه دورچگونه دکوراسیون داخلی را به دلخواه طراحی کنیم؟؟؟کتاب سرطان خونمکاتب استراتژی-مجموعه مقالاتبررسی مقایسه کنترل خشم و پرخاشگری بین دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان نسبت به هنرستان (فرمت word ورد doc و با قابلیت ویرایش)تعداد صفحات 81 ✅فایل های دیگر✅

#️⃣ برچسب های فایل تحول مفهوم اجماع در تاریخ اندیشه سیاسی اسلام

تحول مفهوم اجماع در تاریخ اندیشه سیاسی اسلام

دانلود تحول مفهوم اجماع در تاریخ اندیشه سیاسی اسلام

خرید اینترنتی تحول مفهوم اجماع در تاریخ اندیشه سیاسی اسلام

👇🏞 تصاویر 🏞