عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق تنوع فرهنگی فرمت فایل: wordتعداد صفحات: 105توضیحاتدرتعریف تایلور[1]، "فرهنگ مجموعه پیچیدهای شامل دانش، معتقدات، باورها، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق، حقوق و قوانین و آداب و رسوم و بالاخره تمام قابلیت ها و عادات و رفتاری است که انسان به عنوان عضو جامعه خود فرا میگیرد و در برابر آن جامعه وظایف و تعهداتی را دربردارد" (روحالامینی، 1368، ص 17).از نظر تایلور فرهنگ کلیت زندگی اجتماعی انسان است و خصلتی جمعی دارد؛ بعلاوه فرهنگ جنبه اکتسابی دارد و موروثی نیست و عامل زیست شناسی (بیولوژیک) در آن نقشی ندارد. بدین معنا انسان بی فرهنگ و جامعه بی فرهنگ در کار نیست، زیرا زندگی اجتماعی یعنی با هم زیستن و با هم زیستن به معنای در فرهنگ زیستن است. زیستن در ابتداییترین قبیله یا بزرگترین و پیچیدهترین جامعه تکنولوژیک مدرن از این جهت یکسان است؛ اگرچه هریک از سازه های فرهنگ از نظر صورت و معنا یا سادگی و پیچیدگی، در جوامع گوناگون با هم تفاوت های اساسی دارند (آشوری، 1381).كمیتة برنامهریزی بخش فرهنگ و هنر دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در اولین برنامه پنج ساله خود، فرهنگ را كلیت درهم تافته باورها، ارزشها، آرمانها، دانشها، هنرها، متون، آداب و اعمال جامعه و مشخص كننده ساخت و تحول كیفیت زندگی تعریف نموده است (صالحی امیری، 1386).برخی از جامعه شناسان فرهنگ را "جنبه نا پیدا که ظاهراً دیده نمی شود" می نامند. با وجود این، فرهنگ تأثیر فراگیر و نافذ بر رفتار افراد، گروه ها و جوامع دارد. از این دیدگاه فرهنگ چیزی جز یک مرحله کوتاهی برای محققان جهت شناختن پتانسیل اختلاف و سوء تفاهم در شرایط و وضعیت های ارتباطهای بین المللی نیست. وقتی کسانی که با یکدیگر به گفتگو می پردازند، تلاش می نمایند تا پیام هایی از طریق ظرفیت های فرهنگی و زبان شناختی منتقل نمایند، سخنان بی ربط مطرح نمی گردد و گفتگو ها منحرف و تحریف نمی شود. فعالیت ها و تحرکاتی که تصور می رود به هماهنگی قبلی نیاز دارند از این مرحله کنار گذارده می شوند و آنچه را که یک فرهنگ اعتماد به نفس و خود باوری می داند و دیگری آن را نا مأنوس و خیالی می پندارد. مفاهیم و معانی که برای یک فرهنگ اصلی می باشد برای دیگر جزئی و حاشیه ای است. مرزهایی بین عقاید در مکان ها و محل های مختلف کشیده می شوند (کوهن، 1380).بطور خلاصه، هنگامی که از فرهنگ سخن به میان میآید، انسان، روشها، فعالیت ها و اکتسابات و رفتارهایش را به نقد میکشد و سعی میکند آنها را بهبود ببخشد تا از قید و بند رهایی یابد و هر آنچه را که از درون مانع شکوفاییش میشود از میان بردارد(پهلوان ،1382). [1]- Taylorفهرست مطالب
مبانی نظری و پیشینه تحقیق تنوع فرهنگی
عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق تنوع فرهنگی فرمت فایل: wordتعداد صفحات: 105توضیحاتدرتعریف تایلور[1]، "فرهنگ مجموعه پیچیدهای شامل دانش، معتقدات، باورها، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق، حقوق و قوانین و آداب و رسوم و بالاخره تمام قابلیت ها و عادات و رفتاری است که انسان به عنوان عضو جامعه خود فرا میگیرد و در برابر آن جامعه وظایف و تعهداتی را دربردارد" (روحالامینی، 1368، ص 17).از نظر تایلور فرهنگ کلیت زندگی اجتماعی انسان است و خصلتی جمعی دارد؛ بعلاوه فرهنگ جنبه اکتسابی دارد و موروثی نیست و عامل زیست شناسی (بیولوژیک) در آن نقشی ندارد. بدین معنا انسان بی فرهنگ و جامعه بی فرهنگ در کار نیست، زیرا زندگی اجتماعی یعنی با هم زیستن و با هم زیستن به معنای در فرهنگ زیستن است. زیستن در ابتداییترین قبیله یا بزرگترین و پیچیدهترین جامعه تکنولوژیک مدرن از این جهت یکسان است؛ اگرچه هریک از سازه های فرهنگ از نظر صورت و معنا یا سادگی و پیچیدگی، در جوامع گوناگون با هم تفاوت های اساسی دارند (آشوری، 1381).كمیتة برنامهریزی بخش فرهنگ و هنر دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در اولین برنامه پنج ساله خود، فرهنگ را كلیت درهم تافته باورها، ارزشها، آرمانها، دانشها، هنرها، متون، آداب و اعمال جامعه و مشخص كننده ساخت و تحول كیفیت زندگی تعریف نموده است (صالحی امیری، 1386).برخی از جامعه شناسان فرهنگ را "جنبه نا پیدا که ظاهراً دیده نمی شود" می نامند. با وجود این، فرهنگ تأثیر فراگیر و نافذ بر رفتار افراد، گروه ها و جوامع دارد. از این دیدگاه فرهنگ چیزی جز یک مرحله کوتاهی برای محققان جهت شناختن پتانسیل اختلاف و سوء تفاهم در شرایط و وضعیت های ارتباطهای بین المللی نیست. وقتی کسانی که با یکدیگر به گفتگو می پردازند، تلاش می نمایند تا پیام هایی از طریق ظرفیت های فرهنگی و زبان شناختی منتقل نمایند، سخنان بی ربط مطرح نمی گردد و گفتگو ها منحرف و تحریف نمی شود. فعالیت ها و تحرکاتی که تصور می رود به هماهنگی قبلی نیاز دارند از این مرحله کنار گذارده می شوند و آنچه را که یک فرهنگ اعتماد به نفس و خود باوری می داند و دیگری آن را نا مأنوس و خیالی می پندارد. مفاهیم و معانی که برای یک فرهنگ اصلی می باشد برای دیگر جزئی و حاشیه ای است. مرزهایی بین عقاید در مکان ها و محل های مختلف کشیده می شوند (کوهن، 1380).بطور خلاصه، هنگامی که از فرهنگ سخن به میان میآید، انسان، روشها، فعالیت ها و اکتسابات و رفتارهایش را به نقد میکشد و سعی میکند آنها را بهبود ببخشد تا از قید و بند رهایی یابد و هر آنچه را که از درون مانع شکوفاییش میشود از میان بردارد(پهلوان ،1382). [1]- Taylorفهرست مطالب