![مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقدینگی](http://kialink.ir/img_project/3242_1486022193.jpg)
عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقدینگی فرمت فایل: Wordتعداد صفحات: 55توضیحاتنقدينگي به معناي توانايي ايفاي تعهدات در سررسيد آنهاست. در تعريفی ديگر، نقدينگي وجوه قابل مصرفي هستند كه در صورت نياز با تحمل هزينه قابل قبول، به مقدار كافي و فوري در دسترس مي باشند(روز،1999، 739)[1].نقدينگي كيفيت دارايي است كه آنرا به آساني به پول نقد كم ضرر يا بدون خطر ضرر تبديل ميكند. نقدينگي در مؤسسات مالي را ميتوان به عنوان توان دسترسي به وجوه نقد، در مواقع نياز تعريف كرد(رید و گیل ،1999، 125)[2].در يك تعريف كلي مي توان گفت كه نقدينگي، تبديل دارايي هاي غيرنقد به وجه نقد، بدون كاهش ارزش، توسط افراد، واحدهاي تجاري و موسسات مي باشد. با بسط مفهوم نقدينگي، نقدينگي شامل تحصيل وجوه نقد از طريق استقراض از منابع خارجي توسط موسسات مالي (يا سايرين) نيز مي شود. نقدينگي موسسات سپرده پذير به معناي توانايي تحصيل مقدار مشخصي از وجوه به بهاي مشخص و در يك مدت زمان معين، مي باشد(گاردنر،1994، 347)[3].در نقدينگي دو جنبه بايد مدنظر قرار گيرد: نقدينگي برنامهريزي شده و نقدينگي پشتوانه.نقدينگي برنامهريزي شده،عبارت است از پيشبيني نيازهاي نقدي و برنامهريزي براي تأمين وجوه نقد مورد نياز از طريق كاهش دارايي ها يا افزايش بدهي هاي جاري.نقدينگي پشتوانه عبارت است از توان مقابله با نيازهاي غيرمنتظره وجوه نقد. نيازهاي غيرمنتظره به وجه نقد مساوي خالص وجوه نقدي است كه علاوه بر پيشبينيهاي اوليه در نظر گرفته ميشود.اين نيازها ميتواند به دلايل مختلف ايجاد شود. در برخي موارد، براي استفاده از فرصتهاي مطلوب سرمايهگذاري، وجوه نقد مورد نياز است. چنانچه نتوان وجه نقد لازم را تأمين كرد، سودهاي مربوط به اين سرمايهگذاريها از دست خواهد رفت. بدليل وجود ابهام های كلي مربوط به گردش وجوه، مديران مالي معمولاً نقدينگي عمدهاي را نگهداري ميكنند.اين گونه مديران، معمولاً منابع اعتباري لازم را به مبالغي بيش از نيازهاي مورد انتظار پيشبيني مينمايند.علاوه بر اين، اوراق بهادار قابل مبادله نيز به عنوان ذخيره احتياطي نگهداري ميشود. در تمامي موارد، سطح مطلوب سرمايه در گردش تا حدود زيادي تحت تأثير ويژگيهاي خاص بنگاهها و مؤسسات مالي قرار ميگيرد (شباهنگ، 1381، 64و65)1.به هر حال تعيين سطح مورد نياز نقدينگي به نوع فعاليتهاي واحد مالي بستگي دارد. ميزان و سرعت چرخش نقدينگي است كه بانك را سودآور و رقابتپذير ميسازد. نقدينگي يك مؤسسه مالي بايستي از نقدينگي نظام مالي تفكيك شود.مديريت يك مؤسسه مالي از طريق برنامهريزي دقيق و تخمين در سپرده و وام ميتواند نقدينگي خود را كنترل و به ميزان مشخص برساند. مديريت ممكن است سياست ميزان نقدينگي كم يا زياد به نسبت نيازهاي تخمين زده شده براي خود بوجود آورد كه وابسته به ميزان ريسكپذيري و ديگر ملاحظات باشد.در ايجاد چنين سياستي مديران مالي بايستي بالطبع بده - بستان ميان نقدينگي و سودآوري را بشناسند. مدير ميتواند نقدينگي مؤسسه را كمينه كند بدين طريق كه وجوه بدست آمده از فروش دارايي هاي قابل نقد شدن را بفروشد و در اوراق دراز مدت سرمايهگذاري كند تا بازده بيشتري به دست آورد ولي اين كار با ريسك بالايي همراه خواهد بود و نقدينگي ناكافي در زمان لازم، ريسك نرخ بازده و شايد ريسك اعتباري از عواقب اين كار خواهد بود.در مقابل امكان دارد كه مدير مالي ريسك نقدينگي را با نگهداشتن ميزان زيادي دارايي نقدي و قابل نقد شدن به نسبت نيازهاي تخمين زده شده كمينه نمايد. ليكن سود و عايدي كمتري بالطبع خواهد داشت(روز،1980،284)[4]. [1]-Rose, 1999, 739[2]- Reed & Gill, 1999, 125[3]-Gardner,1994,347[4]-Rose, 1980, 284فهرست مطالب